چرا وزیر خارجه روحانی سکوت خود را شکست؟
پنج برداشت از صدای «ظریف»
همه چیز از یک پست اینستاگرامی آغاز شد. وزیر خارجه سابق ایران سکوت خبری خود را پس از نزدیک به دو سال از تغییر دولت شکست و با طرح یک بحث نظری که ریشهای قدیمی در روابط خارجی ایران دارد، فضای سیاسی کشور را مجددا دستخوش مناقشه کرد. محمدجواد ظریف با اشاره مجدد به اظهارات جنجالی خود درخصوص اینکه مردم ما انتخاب کردهاند که اینگونه زندگی کنند، با پرداختن به تفسیر دوباره این بحث نوشت: «ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیدهایم و به تواناییهایمان توجهی نکردهایم، گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، در سیاست خارجی نمایان است، در ۷۵سال برنامهریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامهها به جای ترسیم مسیر جبران عقبماندگیها متناسب با امکانات و فرصتها، حدیث آرزومندی سیاستمداران بودهاند. آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم.»
پستی که بلافاصله واکنشهای گستردهای را در توییتر به دنبال داشت و موافقان و مخالفان فرصتی پیدا کردند تا با تبیین مواضع سیاسی خود، بر این بحث نظری بیفزایند. اما آنچه این روند شکلگرفته را بیش از پیش با جنجال مواجه کرد، حضور ششساعته ظریف در اتاق گفتارها در کلابهاوس بود که به ناگفتههای زیادی از مذاکرات برجام، نجات برجام، دیپلماسی منطقهای، دیپلماسی و میدان و انتقادات دیپلماتیک ناظر بر سیاست داخلی پرداخت. ناگفتههایی که بلافاصله با انتشار وسیع در سایتها و کانالهای خبری روبهرو شد و صفبندی موافقان و مخالفان را که از شهریور ۱۳۹۲ و شروع مذاکرات هستهای در دولت حسن روحانی روبهروی یکدیگر قرار گرفتهاند، تشدید کرد. اگرچه برخی شکستن این سکوت را در ارتباط با تکاپوهای اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی یا در ارتباط با پدیدار شدن روزنههای مذاکرات احیای برجام پس از ماهها تعلیق ارزیابی میکنند، اما شاید هدف ظریف بیشتر دفاع از میراث خود در طول هشت سال صدارت وزارت خارجه و راهبری مذاکرات هستهای بوده است. آنگونه که بارها در طول این چند ساعت گفتوگو به این ناگفتهها اشاره میکند. اگرچه ظریف پیشتر نیز در اردیبهشت ۱۴۰۰ در گفتوگوی هفتساعته با سعید لیلاز اقتصاددان ناگفتههای زیادی را از مذاکرات برجام به زبان آورد که منجر به مناقشات گسترده در فضای سیاسی کشور شد.
ناگفتههای دیگر از برجام
ظریف بارها در طول این گفتوگوی چندساعته به برجام و ناگفتههای آن اشاره کرد و در مورد چرایی ورود به مذاکرات گفت: ما میخواستیم اجماع امنیتی علیه ایران شکسته شود و به همین دلیل مذاکره کردیم و برداشتن تحریمها تنها هدف ما در مذاکرات نبود. مذاکرات را با مشکلی که روسیه ایجاد کرد، آغاز کردیم. برای کسانی که میگویند برجام برای رفع تحریم بود، بگویم ما تا فروردین ۹۴ فقط بحث هستهای داشتیم و از آن به بعد وارد مساله برداشتن تحریم شدیم. من معتقد بودم اگر زودتر وارد برداشتن تحریمها میشدیم، آمریکا مابهازا میخواست و باید امتیاز میدادیم.
او با پرداختن به انتقادات مخالفان در فرآیند احیای برجام گفت: خیلیها میگویند چرا درباره موارد دیگر مذاکره نکردید. در پاسخ باید بگویم سیاست علم امکانات است نه علم آرزوها. من علاقه داشتم درباره مسائل دیگر مذاکره میکردم اما امکانات همین بود. من این انتخاب را نداشتم که راجع به همه موضوعات مذاکره کنم و فقط میتوانستم راجع به مسائل هستهای مذاکره کنم. من یک نفر بودم و با یک نظر، و تصمیمگیری فقط در اختیار من نبود. ما تا فروردین ۹۴ بر اساس دستورالعملها و خط قرمزهایی که داشتیم فقط در رابطه با مسائل هستهای صحبت میکردیم و پس از آن وارد رفع تحریم شدیم. ظریف با اشاره دوباره به انتقادات درخصوص تفاوت بین تعلیق و لغو در متن برجام اظهار کرد: ساسپنشن را اروپاییها در لحظه آخر وارد برجام کردند. خانم شرمن میگفت که جواد ظریف معنی lift را نمیفهمد. فرق لیفت و ساسپنشن را از آقای [پیروز] مجتهدزاده بپرسید که فکر میکنند لیفت یعنی آسانسور.
ما با غربیها توافق کرده بودیم که دو کلمه در متن برجام به کار نرود. یکی از اینها ممنوعیت بود و دیگری ساسپند (تعلیق). من در مجلس گفتم کلمه ساسپنشن نیست و این اشتباه از من بود. علتش هم این بود که ما دستورالعمل داده بودیم به همه دوستانی که داشتند ضمائم برجام را مذاکره میکردند که از برخی عبارات استفاده نشود. در لحظات آخر مذاکرات برجام، نماینده اروپا گفته بود ما تحریمهای ایران را برمیداریم، لغو میکنیم یا همان لیفت میکنیم اما تصمیمات اتحادیه اروپا را که شامل چیزهای دیگری است نمیتوانیم لیفت کنیم تا زمانی که کل تحریمها برداشته بشود یعنی مثلا تحریمهای نظامی؛ تحریمهای دیگری که بر اساس قطعنامه شورای امنیت که تا ۵ سال یا ۸ سال بعد هم بود بنابراین ما اینها را ساسپند میکنیم و بعدا لیفت میکنیم. خب متاسفانه معاونان من نیز این موضوع اروپاییها را قبول کردند و به من هم نگفتند و هیچ ربطی هم به آمریکاییها ندارد.
وزیر امور خارجه سابق ایران در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به موضوع سرمایهگذاری در ایران پس از برجام هم گفت: من و آقای کری میفهمیدیم اگر آمریکا منافع افتصادی نداشته باشد برجام پایدار نمیماند بنابراین تصمیم گرفتیم شرکتهای هواپیمایی در تامین هواپیمای ایران حضور داشته باشند اما فضای داخلی علیه هواپیما بود و دولت پولی برای خرید هواپیما نداشت.
کری گفت بندی به برجام اضافه شود تا شعب خارجی شرکتهای آمریکایی بتوانند در ایران حضور داشته باشند تا حیات اقتصادی آنها تامین شود. ۸۵ میلیارد دلار درخواست سرمایهگذاری در ایران داشتیم که با ۱۳ میلیارد دلار موافقت و فقط ۲میلیارد دلار جذب شد. ما در جذب سرمایه موفق نبودیم و سرمایهگذاران جز برای فروش محصولات مصرفی پا پیش نگذاشتند.
او در مورد منتقدان ضدبرجامی هم گفت: اگر برجام خیانتی بدتر از ترکمنچای است چرا آن را دور نمیاندازید؟ پاره کنید و دفنش کنید! ما دو سال است کارهای نیستیم هنوز دوستان به دنبال همان برجام هستند. میگویند یک دیوانهای یک سنگی انداخته در چاه که صد عاقل نمیتوانند درش بیاورند. اگر اینطور است چرا این عاقلهای شما همچنان دنبال همان برجام هستند؟ اشاره ظریف به مذاکرات احیای برجام در دولت سیزدهم است که از آذر ماه ۱۴۰۰ در چند دور به میزبانی وین برگزار شد و در نهایت با پاسخ منفی ایران به بسته پیشنهادی بروکسل در مرداد ماه ۱۴۰۱ گفتوگوها تعلیق شد و تاکنون نیز چشماندازی برای بازگشت مجدد طرفین به میز مذاکره مشاهده نمیشود.
نجات برجام در دوره ترامپ
بخش دومی که از محتوای گفتوگوی ظریف در کلابهاوس دارای اهمیت است، مساله نجات برجام پس از خروج ترامپ از آن در اردیبهشت ۱۳۹۷ بود. ظریف با اشاره به اینکه ترامپ میخواست من را در فرانسه ببیند، اما من اجازه ملاقات نداشتم، گفت: من اجازه نداشتم با ترامپ (حتی اتفاقی) دیدار کنم. وقتی مکرون در ساختمان شهرداری به دیدار من آمد، اولین چیزی که گفت این بود که «ترامپ هم میخواست با من بیاد اما من بهش گفتم که نیاد.» ظریف تاکید کرد: یکی از سناتورهای نزدیک به ترامپ، در سفری به نیویورک سراغ من آمد و گفت ترامپ از شما برای حضور در کاخ سفید دعوت کرده. وقتی به تهران منتقل کردم و گفتم در صورت عدمموفقیت مجازات را میپذیرم اما پیام به مراحل عالی نرسید و در سطوح پایین رد شد.
طرفهای منطقهای برجام
ظریف در بخش دیگری از ناگفتههای خود گریزی هم به دیپلماسی منطقهای که در ارتباط با فضای توافق هستهای بود، زد و گفت: در زمان مذاکرات، سعودی چند بار تلاش کرد در روند مذاکرات اخلال وارد کند. یک بار هم موفق شد برجام را برای شش ماه به تاخیر بیندازد. او با بیان اینکه عربستان و اسرائیل مخالف برجام بودند، افزود: سعودیها به آمریکاییها قول دادند قیمت نفت را پایین میآورند تا برجام را بههم بزنند. قیمت نفت را پایین آوردند اما تاثیری در توافق ما نداشت. برجام یک زنجیری از پای ما باز کرد. قرار نبود دویدن به ما یاد بدهد. سعودیها در بانکها و شرکتها سهام خریدند و حضور دارند. برجام قرار نبود ما را وارد بازارهای جهانی کند. او با اشاره به رویکرد عربستان درست چند روز قبل از اجرایی شدن برجام گفت: دیماه سال ۹۴، دوران عزاداری عربستان بود. عربستان در دنیا منزوی بود. غرب علاقهای به محمد بنسلمان نداشت و فکر میکردند بننایف ولیعهد میشود اما آماده همکاری با بنسلمان نیز بود. سعودی در اوج انزوا بود و ما در جبهه حمله بودیم. شیخ نمر و ۴۰ نفر را همزمان گردن زدند و فضای تند علیه آنها ایجاد شد. حمله به سفارت سعودی باعث شد در یک شب به کشور مظلوم تبدیل شود و یک ائتلاف ضد ایرانی تشکیل دهد. این یک فرصت طلایی برای آنها بود. حتی آقای جلیلی هم مخالف حمله به سفارت بود و رهبری آن را محکوم کرد. چرا این اتفاق افتاد؟ من به جد معتقدم اگر این اتفاق نمیافتاد روابطمان را به راحتی با عربستان عادیسازی میکردیم. من به شدت از برقراری رابطه با چشم باز با عربستان استقبال میکنم.
ظریف البته در بخش دیگری از صحبتهایش مجددا گریزی به جلیلی زد و گفت: در دستور کار مذاکرات، آقای جلیلی از دزدی دریایی تا بحرین و سوریه وجود داشت در صورتیکه ما اجازه نداشتیم این موارد را بیان کنیم و راجع به موردی غیر از مساله هستهای صحبت کنیم. کلی طول میکشید راجع به زمان و مکان به توافق برسند. از مدیریت جهان تا سومالی مطرح میکردند. در مذاکرات هستهای نیز دنبال اقناع طرف مقابل بودند، نه پیدا کردن نقاط مشترک، به همین دلیل به نتیجه نمیرسیدند.
انتقادات دیپلماتیک ناظر به سیاست داخلی
ظریف گریزی هم به سیاست داخلی زد و با بیان اینکه در داخل من که وزیر خارجهشان بودم را باور نمیکردند، وزیر خارجه اسرائیل را باور میکردند، گفت: برجام امیدی در مردم ایجاد کرد اما برخی این امید را در مردم از بین بردند. در دوران دولت ما کی امید را از بین برد؟ گاندو کوچکترین و پرهزینهترین آنها بود. ظریف کنایهای هم به دولت سیزدهم زد و اظهار کرد: نامه ورود ایران به شانگهای را در اردیبهشت ماه دریافت کردیم، این واقعیت است؛ میخواهید دستاوردسازی کنید، بکنید، نوش جان، اما خودتان باورتان نشود!
وزیر خارجه سابق با اشاره به رویکرد دولت نهم در سیاست خارجی نیز گفت: احمدینژاد و شعار «قطار بیترمز و فرمان هستهای» او به کمک امنیتیسازی ایران آمد. قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران، یکی از بدترین قطعنامهها در طول تاریخ شورای امنیت بود؛ با حمایت چین و روسیه هم بود. مذاکرات مسقط در اواخر سال ۱۳۹۱ تابوشکنی بود که توسط برادر عزیزم دکتر صالحی انجام گرفت که بهرغم کارشکنی شدید جلیلی و مخالفت احمدینژاد برگزار شد.
میدان و دیپلماسی
ظریف در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره دوباره به بحث پرمناقشه میدان و دیپلماسی اظهار کرد: شهید فخریزاده در موفقیت ما در پروندههای برجام موثر بودند. اینکه چقدر رضایت داشتند یا ناراضی بودند را نمیدانم. درباره شهید فخریزاده هم اینکه برجام را قبول داشت یا آن طور که برخی از دوستان میگویند، خون دل میخورد را نمیدانم. اما میدانم که شهید فخریزاده نقش مفیدی در برجام داشت و حتی یکی از افرادی بود که به صورت غیرعلنی از رئیسجمهوری نشان گرفت.
ظریف افزود: این را هم بگویم که سردار سلیمانی هیچ وقت به من نکتهای درباره برجام نگفت. نکاتی که میگفت درباره وضعیت سوریه و عراق و روسیه بود. شکایت میکرد از رفتار آمریکاییها و روسها که با داعش به شکل جدی نمیجنگند. [در اوایل دهه ۲۰۰۰] کلمه به کلمه بحثها و مذاکرات در افغانستان را با سردار سلیمانی هماهنگ میکردم. من نماینده ایران در کنفرانس بن بودم؛ اما بدون شهید سلیمانی نمیشد آن حضور فعال را در کنفرانس بن مربوط به افغانستان داشت.