پشتپرده هدررفت ۱۰۴ میلیارد دلاری چیست؟
انتقاد رئیسقانونگذاری از حکمرانی
قالیباف همچنین سوال میکند: «ما چگونه میخواهیم به آیندگان جواب دهیم که پول خود را به آتش میکشیم، اما برای دریافت ۵ میلیارد دلار اینگونه دست دراز میکنیم. آیا ما مدیر و مسوول هستیم؟» البته یک خط هم میان خودش و دیگر مدیران میکشد: «واقعیات امروز و واقعیات نوع حکمرانی ماست که باید حل شود. من هیچگاه مدیر منفعلی نبوده و هر کجا بودم حال و حوصله داشتم؛ هر کجا توانستم با مردم روبهرو شده و خواسته و حرف آنها را شنیدهام، شخصا میایستادم و گفت و شنود داشتیم. اگر موضوعی قابل حل بود، آن را حل میکردیم و اشتباه خود را میپذیرفتیم و اگر حق نمیگفت به او میگفتیم که حق ندارد و او را بلاتکلیف نمیگذاشتیم.» این اظهارات صریح که تقریبا بیسابقه است، واکنشهای زیادی را به دنبال داشت از جمله محمد فاضلی، جامعهشناس در توییترش با بازنشر این سخن قالیباف نوشت: «اگر گزارش حاوی محاسبات این عدد و فهرست موارد هدررفت را منتشر کنند، میتوان درباره ساختار اداره کشور، مصادیق هدررفت، آنچه هدررفت به حساب نیامده و سطح عقلانیت حکمرانی یافتههای مهم داشت. آیا گزارشی پشت این عدد است؟» قالیباف در انتقاد از شیوه مدیریتی کشور گفته است: «امروز به گونهای است که وقتی با مردم صحبت میکنیم، نمیتوانیم بگوییم حرفش درست نیست. ما میگوییم حق با توست و او میگوید معلوم است حق با من است، پس چرا حق من را نمیدهید که من نه میتوانم پاسخ مثبت بدهم و نه پاسخ منفی. این شیوه مدیریت نیست. ما باید آنقدر کار را محکم انجام دهیم که بتوانیم پاسخگو باشیم.»
رئیس مجلس از جمله انتقادات به مدیریت کشور را تغییر نگاه به حل مسائل دانست و گفته است: «بنده به عنوان یک خدمتگزار میبینم مرتب برخی از اشتباهات را تکرار میکنیم. حدود ۱۸سال از عمر استان خراسان شمالی میگذرد و مدیریت ۱۳ استاندار را تجربه کرده است. این میزان تغییر در بالاترین سطح از مدیریت استان است و در سطوح پایینتر به مراتب شیب آن سریعتر است. اگر این افراد بتوانند معجزه کنند تنها کار را خراب نمیکنند. باید از اتفاقات درس بگیریم. آیا وقتی رئیسجمهور و من به عنوان رئیس مجلس به استان سفر میکنیم، اهداف و منابع جدایی از هم داریم؟ قطعا همه ما باید یک هدف داشته باشیم. از این رو نخستین خواهش ما این است که هر کار میخواهیم انجام دهیم با هماهنگی هم حرکت کنیم که حداقل متوجه شویم در حال انجام چه کاری هستیم. در این شیوه نگاه، نیازمند اصلاح هستیم.» به گفته او در اداره کشور و مدیریت باید از خرد جمعی، افراد با سابقه و جوانان و از تجربیات دنیا استفاده کرد. در بحث مولدسازی از سال ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۱ قوانین تدوین شده که آخرین قانون آن را خود ما نوشتیم، اما هیچوقت از اموال غیرمنقول بلااستفاده که به تنهایی میتوانند تحولی در کار ما ایجاد کنند، استفاده نکردیم. دلیل آن این است که شجاعت از مدیران گرفته شده و نمیتوانند اموال را به فروش برسانند و از محل آن کاری انجام دهند، چرا که میترسند در نهایت با فروش آن مجبور شوند به چند جا پاسخ دهند و در نهایت راهی زندان شوند. دیوان محاسبات و سازمان بازرسی شجاعت را از مدیران گرفتهاند البته حتما این دو نهاد نظارتی باید ورود کنند، اما شیوه کار آنها باید اصلاح شود.
به گفته او، در حوزههای مختلف از جمله مسکن مشکل داریم که باعث آسیب به مردم میشود. این مشکلات باعث میشود کانون خانوادهها از هم بپاشد و طلاق افزایش یابد. ما در برابر این اتفاقات باید جواب بدهیم البته میتوانیم این مسائل را حل کنیم، اما باید به برخی نکات دقت کنیم تا موضوعات برطرف شود.
آجرلو: اولویت قالیباف؛ اصلاح حکمرانی اقتصادی
سعید آجرلو، تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» میگوید: «صحبتها و اشارههای آقای قالیباف، صرفا یک انتقاد سیاسی و جناحی از دولت سیزدهم نیست، بلکه نقد عملکردی نهاد دولت و بوروکراسی دولت در کلان است.»
آقای آجرلو معتقد است که این سخنان بیشتر نهاد دولت به صورت کلی و برخی مدیران فعلی را مورد نقد قرار میدهد: «از نظر من حرف اصلی آقای قالیباف این است که اساسا چگونه میتوان با هزینهای کمتر و هدفمند، عواید بیشتری برای کشور و جامعه ایجاد کرد. به همین دلیل ایشان نگاه ساختاری به مسائل حکمرانی بهویژه حکمرانی اقتصادی دارند و عملکرد فعلی را مطلوب و شایسته نمیدانند و اشکال به آن وارد میکنند که در دولتهای پیشین هم وجود داشته که زمینه اصلاح آن در این دولت وجود دارد؛ اما همچنان حل نشده است. این سخنان را میتوان ذیل لزوم اصلاح شیوههای حکمرانی به مفهوم شیوه اداره دولتها بهویژه در بخشهای مدیریتی، اقتصادی و اصلاح ساختار بودجه ردهبندی و دستهبندی کرد. این رویکرد در جهت دنبال کردن سیاستهای مورد نظر مقام معظم رهبری در اصلاح ساختارهای اقتصادی از جمله بودجه یا مردمی کردن اقتصاد است.» از این موارد میتوان به چگونگی هزینهکرد هزینه و منابع اشاره کرد: «این مباحث بیش از هر چیزی، موضوع اقتصاد سیاسی را دربرمیگیرد که نوع نگاه ما به آن چگونه است که بخشی شامل وضعیت یارانهها و بخشی شامل عملکرد مدیران و بخشی هم مساله شرکت های دولتی و نیمه دولتی میشود. هرکدام از اینها، بخش مجزایی را دربرمیگیرد.»
او در توضیح اصلاحات میگوید: «اصلاح حکمرانی اقتصادی که بخش زیادی از آن اصلاح ساختار بودجه است، به معنای کاهش هزینهها، استفاده درست از منابع و در نظر گرفتن هزینههایی است که سالها در حال انجام است؛ اما در بخش درستی اعمال نمیشود. مجموع صحبتهای آقای قالیباف نیز در این ساختار قابل بررسی است و نمیتوان آن را سیاسی و جناحی بررسی کرد. این سخنان در نقد حکمرانی اقتصادی و اقتصاد سیاسی در نهاد دولت قابل بررسی است.»
آقای آجرلو در تحلیل اعداد و ارقامی که قالیباف اعلام کرده است، میگوید: «هزینه درست این اعداد میتواند بهعنوان بخشی از فرآیند توسعه کشور و همچنین تلاش برای شکلدادن به یک نظام رفاهی و جبرانی برای طبقات پایین و متوسط مورد نظر قرار بگیرد. میتوان با صرف منطقی هزینهها، آن را در بخشهای رفاهی و توسعهای کشور هزینه کرد تا به مساله دهه اخیر که نداشتن رشد اقتصادی است از این ناحیه ورود کرد. از این زاویه نیز نگاه آقای قالیباف نقد مدیریت در سیاستگذاری و اجراست که همچنان در بسیاری از بخشها وضعیت محافظهکارانه و غیر تحولی دارد.» به گفته آجرلو ما اکنون در حال گذار از «دولت نفتی» به «دولت معمولی» هستیم که میتواند درآمدهایش را از جایی غیر از منابع زیرزمینی و نفت تامین کند که تحقق بودجه در سال گذشته به ادعای مدیران دولتی، بخشی از این فرآیند گذار است. در چنین فرآیندی از سه منبع که طبق تئوریهای توسعه تعریف شده است که یا باید سرمایهگذاری خارجی داشت یا منابع زیرزمینی داشت یا هزینههای دولت را کنترل کرد و کاهش داد، میتوان از کاهش هزینههای دولت یا هدفمند کردن آنها آغاز کرد که ذیل خنثیسازی تحریمها قرار میگیرد و دو روش دیگر را که بیشتر با رفع تحریمها ارتباط دارد را هم دنبال کرد. طبق سخنان آقای قالیباف، با کم کردن هزینههای پنهان دولت و صرف آن در مسیر توسعه و نظام رفاهی میتوان با مدیران کارآمد به مساله نداشتن رشد اقتصادی پاسخ گفت و به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کرد. حتما در این فرآیند همکاری دولت و مجلس میتواند زمینه گذار از دولت نفتی را مهیا کند. در واقع مساله اصلی وجود یک روحیه تحولی برای پاسخهای جدید در سطح سیاستگذاری و اجرا به سوالهای قدیمی مثل رشد، تورم، اشتغال و غیره است که قبل از این با مدلهای آسان و سنتی پاسخ میگرفت که امروز نیازمند بهروز شدن است. عملکرد توسعهای آقای قالیباف در شهرداری تهران را میتوان نمونهای از جهتدهی به بودجه دانست که منجر به اقدامات موثری در شهر شد.»