هم ماهیت و هم فرآیند این توافق، یک مطالعه موردی از درک مشترک چین و عربستان سعودی از نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین و امنیت بین‌المللی است. این توافق بر سر اصول حل تعارض بین دو کشور است نه توافقی بر سر راه‌حل‌هایی که باید به دست آید. این سند، تعهد مکرر عربستان و چین به هنجارهایی مانند عدم‌مداخله در امور داخلی کشورها را که از سال ۲۰۰۶ ستون‌‌‌های ثابت مشارکت چین و عربستان بوده‌‌‌اند، تکرار می‌کند. عربستان سعودی نمی‌تواند نقش سازنده ایران را تضمین کند، اما روی چین حساب باز می‌کند. عربستان سعودی همچنین روی منافع چین در موفقیت اولین آزمون رهبری دیپلماتیک پکن در منطقه شرط‌بندی کرده است. برخلاف میانجی‌‌‌های قبلی (عمان و عراق)، چین اهرمی برای تضمین احترام ایران به تعاملاتش در این فرآیند سه‌‌‌جانبه، حداقل از دیدگاه عربستان، دارد. آخرین تجارب شکست خورده شامل رویکرد سعودی از جمله تکیه بر قدرت‌‌‌های غربی و منطقه‌‌‌ای برای تحت فشار قرار دادن ایران برای سازش بوده است. تنش‌زدایی عربستان سعودی با ایران بخشی از تمرکز سیاست بزرگ سعودی بر حمایت از طرح توسعه اجتماعی-اقتصادی آن است که به عنوان چشم‌انداز ۲۰۳۰ شناخته می‌شود. سعودی میلیاردها دلار برای اجرای این طرح سرمایه‌گذاری کرده و تنش با ایران از سرمایه‌گذاری خارجی بسیار مورد نیاز جلوگیری می‌کند و رویای عربستان برای تبدیل شدن به یک قطب منطقه‌‌‌ای و جهانی را از بین می‌‌‌برد. قیمت بالای نفت به سعودی اجازه می‌دهد تا برنامه‌‌‌های توسعه اقتصادی خود را پیش ببرد و بر دیپلماسی اقتصادی «اول عربستان سعودی» برای بازیابی نفوذ منطقه‌‌‌ای و بین‌المللی تاکید می‌کند.

این توافق، تفاوت بین روابط عربستان سعودی با چین و مشارکت آن با روسیه را برجسته می‌کند. وقتی صحبت از سیاست خارجی به میان می‌آید، مهم‌ترین توافق بین روسیه و عربستان سعودی، توافق اوپک‌پلاس است. در واقع، توافق روسیه برای فروش تجهیزات نظامی پیشرفته و قابلیت‌‌‌های جنگ سایبری ایران در ازای پهپادهای ایران که در اوکراین از آنها استفاده کرده است، تهدیدی مستقیم برای امنیت عربستان سعودی است. توافق ۱۰ مارس به عربستان سعودی در دور کردن چین از محور بالقوه روسیه-ایران-چین که ممکن بود اقدامات ایران در منطقه را تقویت کند و قدرت بیشتری برای فرار از تحریم‌‌‌های آمریکا و تصاحب سهم بازار نفت سعودی در چین بدهد، سهمی می‌دهد. این توافق را باید تلاش عربستان برای محافظت از خود در برابر گرفتار شدن در میانه تنش‌های غرب با ایران، روسیه و چین دانست. در حال حاضر، عربستان سعودی تصمیم دارد با یک عمل‌‌‌گرایی در برابر ایران برخورد کند. بر اساس این منطق، عربستان سعودی بر همزیستی در خلیج فارس و ترکیبی از رقابت و مهار چشم دوخته است. ریاض باید پیوند پیچیده بین انتظارات ایران برای سود اقتصادی ناشی از تنش‌زدایی با عربستان سعودی و تشدید تحریم‌های تحت رهبری ایالات متحده بر همکاری اقتصادی با ایران را مدیریت کند. ریاض همچنین نیاز به کاهش احتمال سرایت جنگ در سایه اسرائیل با ایران و کاهش تاثیرپذیری از روابط رقابتی ایران با امارات متحده عربی دارد. در حال حاضر، به نظر می‌رسد که هر دو دولت در ریاض و تهران عزم این را دارند که به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.