تاریخ شفاهی (۱۶۴)
فقر، ممیز خاطی را نجات داد
رضا نيازمند :
قراچهداغی رفت و شکایت کرد و آموزگار هم (که خودش عضو مجمع عمومی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و در حقیقت عضو مجمع عمومی سازمان مدیریت صنعتی هم محسوب میشد) از وضعی که پیش آمده بود عصبانی میشود و به شورای عالی مالیاتی که بالاترین مرجع رسیدگی به شکایات مالیاتی بود دستور میدهد که به شکایت قراچهداغی رسیدگی و شخص خاطی را از وزارت دارایی اخراج کنند. قراچهداغی شادیکنان موضوع را به من اطلاع داد و ما در انتظار اخراج این شخص بودیم تا شاید بدینترتیب دیگر ممیزهای وزارت دارایی چنین خطایی نکنند.
یک هفته، دو هفته، سه هفته گذشت و خبری نشد. قراچهداغی بار دیگر نزد آموزگار-وزیر دارایی- رفت. او هم او را نزد رئیس شورای عالی مالیاتی فرستاد. وقتی قراچهداغی نتیجه رسیدگی شورای عالی مالیاتی را سوال میکند رئیس شورا میگوید ما تحقیق کردیم و معلوم شد این ممیز فرد فقیری است و اگر از کار اخراج شود خانواده او راهی برای تامین هزینه زندگی خود ندارند. بنابراین بهتر است که سازمان مدیریت صنعتی میزان مالیاتی که او تشخیص داده بپردازد و دنبال اخراج این ممیز نباشد. بدینترتیب ماده قانون مالیاتی که میگفت: «وزارت دارایی باید ترازنامههایی که دو نفر حسابدار قسم خورده آن را امضا کردهاند بدون ممیزی قبول نماید» برای همیشه بیاثر شد و باز آش همان آش و کاسه همان کاسه. ممیزان مالیاتی را باید دید تا ترازنامه تصویب گردد.