چرا چین برای احیای برجام به تهران فشار نمیآورد؟
اولویت شی؛ حفظ تعادل شکننده در مورد ایران
در واقع، مانع اصلی اجرای توافقنامه جامع راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، همچنان وجود تحریمهای ثانویه ایالات متحده یا از منظری دیگر، احیا نشدن برجام است. در ماه مه ۲۰۲۲، من نوشتم که توافق با ایران به بهترین وجه منافع امنیتی چین در خلیج فارس را تامین میکند و من همچنان بر این ارزیابی هستم. با این حال، شکی نیست که پکن برای احیای این توافق کار زیادی انجام نداده است. سفر رئیسی به چین زمانی انجام شد که چشمانداز بازگشت به توافق با ایران یا حتی برجام ۲ ضعیف است. با این حال، بهرغم وضعیت کاملا در اغمای برجام، شی جین پینگ مجددا بر تعهد چین به اجرای سریع برجام تاکید کرد.
فن هونگدا، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای و کارشناس برجسته چینی درباره ایران، گفت: «با در نظر گرفتن آنچه رئیسجمهور شی به رئیسجمهور ایران در پکن گفت، فکر میکنم چین واقعا میخواهد مذاکرات برجام را پیش ببرد.» وی افزود : پکن نمیخواهد شاهد کنار گذاشته شدن برجام باشد. در واقع، طبق قرائت رسمی، شی به رئیسی اطمینان داد که «چین به مشارکت سازنده در مذاکرات احیای برجام، حمایت از ایران در حفظ حقوق و منافع مشروع خود، و تلاش برای حل و فصل زودهنگام و مناسب مساله هستهای ایران پایبند است.»
سخنان شی شگفتآور نیست. از سال ۲۰۱۸، موضع چین در مورد برجام تغییر چندانی نکرده است . ترکیبی از درخواست برای احیای برجام، حضور حاشیهای در مذاکرات وین و سرزنش یکجانبهگرایی ایالات متحده. پس از سفر رئیسی به پکن، آنچه که مقامات چینی به طور خصوصی به همتایان ایرانی خود گفتهاند، موضوعی است که هیچکس نمیخواهد درباره آن حرف بزند. حضور علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد ایران در برجام، در هیاتی که به چین سفر کرده است، اگرچه با توجه به گستردگی این سفر تعجبآور نیست، اما نشان میدهد تبادل نظری عمیقتر از لفاظیهای عمومی در جریان بوده است.
با این حال، واقعیت ظریفتر است. به نظر میرسد چین به اندازه کافی با وضعیت موجود راحت است، نه به این دلیل که بهترین گزینه روی میز است؛ چرا که بهترین گزینه برای چین، احیای برجام است، بلکه به این دلیل که از دیدگاه پکن، وضع موجود برای تضمین منافع اصلی چین در منطقه کافی است. به هر حال، حتی پس از خروج ترامپ از برجام، چارچوب گستردهتر توافق همچنان پابرجاست و حداقل کنترل را بر تشدید تنشهای هستهای ایران تضمین میکند و طرفها را درگیر مذاکرات نگه میدارد.
بله، سرمایهگذاریهای چینی در ایران از سال ۲۰۱۸ کاهش یافته است و نشان میدهد که این توافق چقدر برای آینده روابط چین و ایران حیاتی است. اما روابط اقتصادی، مالی و سیاسی بین پکن و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس بدون تاثیر تنشهای دریایی در خلیج فارس، در حال شکوفایی است. سفر شی جین پینگ به عربستان سعودی در ماه دسامبر نشان داد که بهرغم برجام رو به زوال، ردپای چین در منطقه همچنان به گسترش به ظاهر غیرقابل توقف خود ادامه میدهد و مورد استقبال و گرامیداشت شرکای عرب قرار گرفته است.
در یک سناریوی جهانی که مسائل مهمتری نظیر رقابت با ایالات متحده و جنگ روسیه و اوکراین به طور کامل دیپلماسی چین را به خود مشغول میکند، انگیزه چینیها برای تخصیص منابع دیپلماتیک گرانبها برای ایفای نقش فعال در میانجیگری بین ایران و واشنگتن بسیار کم است، بهویژه با توجه به اینکه پکن فاقد اراده و تجربه برای رهبری مذاکرات برای احیای برجام است.در عوض، چین به روش سادهتر از طریق واردات غیرعلنی نفت، به ایران راه نجات اقتصادی ارائه میکند و در عین حال که نفت خام ارزانقیمت را برای خود تضمین میکند؛ از خطر مناقشات اقتصادی جمهوری اسلامی، جلوگیری میکند. نتیجه یک تعادل متزلزل است که به شدت وابسته به وضعیت موجود است.
اما علاوه بر این، موضع اصولی چین مطرح است. گلوبال تایمز در سرمقالهای قبل از سفر رئیسی، روابط چین و ایران را «ضد هژمونی و ضد قلدری» توصیف کرد، موضعی که بسیاری از کارشناسان چینی در آن اشتراک نظر دارند. از منظر چین، خروج ترامپ از توافق ایران و اعمال تحریمها نمونهای از یکجانبهگرایی آمریکاست. به گفته پروفسور فن هونگدا، «اگر بتوان در جامعه بینالمللی حرف از عدالت و انصاف زد، خروج یکجانبه آمریکا از برجام در واقع خطاست. از سرگیری اجرای کامل برجام نیز احترام به انصاف و عدالت بینالمللی است.»
از نظر چین، طرفی که پس از به خطر انداختن برجام و «علت اصلی وضعیت کنونی» لازم است سازش کند، ایالات متحده است نه ایران. با این حال، به گفته پروفسور فن هونگدا، در حالی که برجام همچنان بهترین گزینه برای چین است، «اگر ایالات متحده و ایران بتوانند خارج از مذاکرات برجام به یک راهحل دوجانبه دست یابند، توافق فعلی چندان اهمیتی نخواهد داشت. اما آیا این دو کشور میتوانند در یک دوره کوتاهتر آشتی کنند؟»
تنها ترس از فروپاشی نهایی برجام میتواند چین را وادار کند که ایران را به توافق بازگرداند و برخی منابع دیپلماتیک را برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن در نظر بگیرد. با این حال، در صورتی که وضعیت رقابت چین و ایالاتمتحده امید چندانی برای راهحل دوم باقی نمیگذارد، این شانس که مقامات چینی به طور خصوصی نگرانیهای خود را به ایرانیها منتقل کنند، نباید به طور کامل رد شود. خبر سفر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران در پی کشف ذرات اورانیوم با غنای ۸۴درصد و تشدید تبادلات دیپلماتیک بین ایران و بازیگران منطقه (از جمله سفر قریبالوقوع سلطان عمان، میانجیگر مهم در جریان مذاکرات برجام) نشان میدهد که چیزی پیرامون برجام دوباره در حال حرکت است، هرچند در جهتی نامشخص. اگر همانطور که فن هونگدا گفت، سخنان شی منعکسکننده تمایل مجدد چین برای پیشبرد مذاکرات باشد، ممکن است شاهدی بر این باشد که پکن متوجه شده است که حماسه توافق با ایران به نقطه شکست رسیده است و ممکن است تعادل نامطمئن فعلی از بین برود.