سه سناریو برای دیالوگ هستهای
احیای برجام
بهرغم بدبینیها نسبت به از سرگیری مذاکرات برجام و کاهش مطلوبیتهای آن در چند ماه اخیر، سناریوی احیای برجام همچنان یکی از مهمترین و محتملترین سناریوها در سال ۲۰۲۳ است. یکی از دلایل این مساله که همواره از سوی کارشناسان مورد توافق بوده و اخیرا نیز در اظهارات مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا انعکاس پیدا کرد، فقدان جایگزین برای توافق هستهای ۲۰۱۵ است. به این معنی که اگر قرار است طرفین به این جمعبندی برسند که شکست توافق را اعلام کنند، جایگزینی که ارائه خواهند داد چیست؟
آیا امکان توافق گستردهتر یا همان برجام پلاس که مطلوب غرب و اسرائیل و کشورهای عربی است، قابل حصول است یا اینکه طرفهای مذاکرهکننده باید خود را برای تنش گسترده و حتی تقابل و درگیری سخت آماده کنند. تنشی که میتواند منطقه را مجددا در فضای آشوب قرار دهد. در چنین فضایی است که توافق هستهای همچنان این ظرفیت را دارد تا به عنوان یک دستاورد کنترلکننده تنشها مورد توافق قرار گیرد و از عناصر ثباتزای آن برای مدیریت روابط استفاده شود.
با فرض احیای توافق اما پرسش مهمتر این است که با توجه به کاهش مطلوبیتهای برجام به خصوص برای جمهوری اسلامی ایران که با انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا مطمح نظر است و میتواند مجددا ترامپ یا یک جمهوریخواه دیگر را به قدرت برساند، آیا امکان احیای برجام بر اساس پیشنویس جوزپ بورل در ماه اوت وجود دارد یا اینکه طرفین متقاعد به توافق موقت یا همان کمتر در برابر کمتر خواهند شد و با بهرهمندی از مزایای موقتی این توافق، زمینه را برای مذاکرات بیشتر به قصد احیای برجام باز نگه خواهند داشت.
شکست توافق
دومین سناریوی مطرح در بحث از چشمانداز برجام، اعلام شکست توافق است که هفته گذشته جو بایدن اشارهای به آن داشت و گفت برجام عملا مرده اما امکان اعلان عمومی آن وجود ندارد. بروز متغیرهای جدید در طول چند ماه گذشته همچون جنگ اوکراین و همکاریهای نظامی ایران و روسیه و ناآرامیهای ماههای گذشته باعث ادراک جدید نزد طرفهای غربی شده که توافق هستهای دیگر مطلوبیت قبل را ندارد و باید مورد ارزیابی جدید در فضای رخداده کنونی قرار گیرد.
این ارزیابی جدید مبتنی بر این تحلیل است که احیای برجام با فرمول کنونی تنها به نفع جمهوری اسلامی ایران است و مجددا دست تهران را در فروش نفت و دریافت درآمدهای حاصل از آن برای آنچه پیشبرد پروژه منطقهای و سرکوب مخالفان داخلی خوانده میشود، باز نگه میدارد. بنابراین باید با استفاده از متغیر تحولات در ایران، مجددا فشارها و تحریمهای گسترده را در دستور کار قرار داد و از این زاویه شکست مذاکرات دو سال گذشته را اعلام کرد. به زعم ناظران و تحلیلگران، متغیر ناآرامیها و تداوم احتمالی آن اصلیترین عامل در ارزیابی غرب برای اعلام رسمی شکست توافق خواهد بود.
نه احیا نه شکست
سومین سناریوی مطرح برای دورنمای برجام در سال ۲۰۲۳ تداوم وضعیت کنونی یا همان نه توافق و نه شکست است. به این معنی که وضعیت شکننده کنونی همچنان تا بازه زمانی نوامبر ۲۰۲۴ موعد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه پیدا خواهد کرد و طرفین این وضعیت را به بیم درگیری نظامی ترجیح خواهند داد، چرا که دستیابی به توافق میسر نیست. با این حال آنچه این سناریو را تحت الشعاع قرار خواهد داد، ظرفیت غنیسازی ۶۰ درصدی تهران است که به ادعای غرب میتواند جمهوری اسلامی را در آستانه دستیابی به بمب هستهای قرار دهد. مگر آنکه تهران با ارزیابی از وضعیت گرگ و میش کنونی به این نتیجه برسد که اقدامات جبرانی و جدیدی را در دستور کار قرار ندهد.