سیاست خارجی ایران در سال آتی

تحولات جهانی در سال ۲۰۲۲ فراز‌و فرودهای متفاوت و مختلفی را به خود دید و جنبه تازه‌‌ای از چشم‌انداز جهانی را نمایان ساخت. ایران نیز متاثر از این رویدادها سال پر‌افت‌و‌خیزی را تجربه کرد و نام آن بارها محل رایزنی و تبادل‌نظر قرار گرفت. اینکه چنین روندی چه چشم‌اندازی را در سال ۲۰۲۳ نوید می‌دهد، پروژه‌ای است که روزنامه «دنیای‌اقتصاد» قرار است در چند موضوع مرتبط با ایران آن را محور تبیین و ارزیابی قرار دهد. از معمای برجام و روابط ایران و آمریکا تا مذاکره با عربستان و آینده رابطه با اروپا. این سوژه‌ها در دو قالب گزارش روندی و نظرخواهی از کارشناسان مربوطه تنظیم می‌شود. در این شماره روابط تهران و واشنگتن و چشم‌انداز آن مورد بررسی قرار گرفته است. روابطی که اهمیت آن و تصویری واقع‌بینانه از چشم‌انداز آن می‌تواند بر سایر حوزه‌ها نیز تاثیرگذار باشد و نقش پیشران را ایفا کند.

روابط ایران و آمریکا در سال ۲۰۲۲ دو نیمه متفاوت داشت. نیمه اول که با آغاز مذاکرات برجامی در دولت سیزدهم ایران مصادف شد و جو خوش‌بینی بر آن حاکم بود، اما نیمه دوم آن به ویژه در ماه‌های پایانی با بروز چند متغیر جدید همراه شد و مجددا دو کشور را در فضای تنش‌های تصاعد‌یابنده قرار داد. مسیری که به‌نظر می‌رسد در سال ۲۰۲۳ نیز پیش روی تهران و واشنگتن قرار دارد و بدون مدیریت تنش و دستیابی به توافق بر سر احیای برجام، می‌تواند طرفین را در وضعیت تقابل و درگیری قرار دهد. این مساله به ویژه با توجه به بازگشت مجدد بنیامین نتانیاهو به قدرت و تشکیل یک دولت راست‌گرا و زمزمه‌های عادی‌سازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی از احتمال بیشتری هم برخوردار خواهد بود.

اگرچه روابط تهران و واشنگتن همواره تنش‌زا و خصومت‌آمیز بوده، اما برخی متغیرها باعث شده تا از میزان این تقابل کاسته شده و دو کشور بتوانند به مدیریت تنش‌ها بپردازند. در یک دهه گذشته توافق هسته‌ای برجام توانسته بود نقش متغیر کنترل‌گر را در روابط ایران و آمریکا عهده‌دار شود. هرچند خود این توافق در برهه زمامداری دونالد‌ترامپ طرفین را تا مرز درگیری پیش برد، اما برنامه جامع اقدام مشترک این ظرفیت را داشت تا بتواند از بروز تنش‌های بیشتر جلوگیری کند.

در فضای کنونی ابهام بر سر برجام با بن‌بست مذاکرات و توقف آن در چند ماه گذشته باعث شده تا عدم قطعیت‌ها مجددا به روابط دو کشور بازگردد. مضاف بر این در این مدت دو رخداد نا آرامی‌ها در ایران و همکاری‌های پهپادی ایران و روسیه در جنگ اوکراین نیز به میان آمده که ابهامات را پیچیده‌تر و معادله روابط تهران و واشنگتن را به کلاف سردرگم تبدیل کرده است.

آنچه این وضعیت را تشدید کرده بهره‌برداری آمریکا و طرف‌های غربی و همچنین برخی بازیگران منطقه‌ای از مساله ناآرامی‌ها و تبدیل آن به ابزار فشار بر جمهوری اسلامی است. اعمال چند بسته تحریم‌های حقوق بشری و ادعاها بر سر نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط ایران با ارسال پهپاد به روسیه موجب شده تا نه‌تنها احیای برجام دور از دسترس باشد، بلکه مطلوبیت‌های توافق برای غربی‌ها نیز کاهش پیدا کند. اظهارات مقامات دولت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مبنی بر اینکه ایران در ماه اوت با پاسخ منفی به بسته پیشنهادی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا فرصت توافق را از دست داد، نشان‌دهنده روند کنونی و چشم‌انداز پیش‌رو است. اینکه در سال ۲۰۲۳ روابط تهران و واشنگتن چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد، پرسشی است که حائز اهمیت است. کاهش تنش، تشدید تنش، یا وضعیت سوم تداوم وضعیت موجود سه سناریویی است که روابط ایران و آمریکا را شکل خواهد داد. اینکه کدام یک از این سه وضعیت بر روابط حکمفرما خواهد شد به نقش چند متغیر از جمله یک متغیر تعیین‌کننده یعنی سرنوشت توافق هسته‌ای باز‌خواهد گشت.

به این معنی که دو طرف چه ادراک و چشم‌اندازی از سرنوشت این پرونده باز و در جریان دارند و تاچه حد نقش آن را در مدیریت تنش اثرگذار می‌دانند. طبیعتا بدون لحاظ کردن این متغیر، نقش سایر متغیرها نیز حول این محور می‌گردد. به عنوان نمونه بخش عمده‌ای از تنش‌آفرینی اسرائیل و شخص نتانیاهو معطوف به برنامه هسته‌ای ایران است. اگرچه مساله موشک‌ها و نقش منطقه‌ای و اخیرا نقش پهپادی ایران نیز محل توجه و تمرکز غربی‌ها است، اما آنچه نقش تسری‌بخشی به سایر حوزه‌ها را ایفا می‌کند و به تعبیری سرچشمه تنش‌هاست، برجام است.

طبیعتا بدون حل و فصل برجام، این انتظار چندان دور از واقعیت نیست که با تاثیرگذاری متغیرهای مزاحم و مداخله‌گر، زمینه برای ورود ایران و آمریکا به تصاعد بحران فراهم خواهد شد، مگر اینکه طرفین بتوانند با دستیابی به یک توافق موقتی، در فضای گرگ و میش کنونی به مدیریت تنش‌ها تا موعد انتخابات ۲۰۲۴ ریاست‌جمهوری بپردازند.

تهران و واشنگتن در ترازوی کارشناسی