موانع ساختاری احیای برجام
وی ادامه داد: «واقعیت امر این است که یکسری موانع و مشکلات ساختاری در احیای برجام وجود دارد که فارغ از تیم مذاکرهکننده ایران و آمریکا، این مشکلات وجود خواهد داشت؛ یک مساله مربوط به تحریمها و لغو کلی آنهاست که ممکن نخواهد بود؛ به آن معنا که آمریکا در هیچیک از جناحهای سیاسی، دو حزب سیاسی یا در محافل سیاسی، اجماع نظری درمورد لغو همه تحریمهای اعمالشده بر ایران، وجود ندارد. بنابراین هر رئیسجمهوری که در آمریکا روی کار بیاید، بخشی از تحریمها را حفظ خواهد کرد و این مانع ساختاری است. مساله دیگر تضمین احیای برجام است که این هم یک مانع ساختاری دیگر به نام نظام سیاسی آمریکا دارد؛ یعنی چون نظام سیاسی آمریکا ریاستی است، هر رئیسجمهوری که روی کار بیاید، این اختیار را دارد که از برجام خارج شود یا در برجام بماند. با این تفاسیر، حتی اگر بایدن تضمین دهد که آمریکا هیچگاه از برجام خارج نخواهد شد، اساسا ارزش حقوقی و سیاسی ندارد.» قهرمانپور در ادامه تصریح کرد: «با توجه به موارد یادشده، باید ببینیم امتیازاتی که گفته میشود در این دور از مذاکرات داده شده، در حدی است که ایران آنها را امتیاز مهمی جلوه دهد و حاضر به احیای برجام باشد یا خیر. آنچه عیان است، این است که بعد از سفر بایدن به خاورمیانه و اعلام سیاست خود در مورد برنامه هستهای ایران، فشار دیپلماتیک آمریکا و اروپا بر ایران بیشتر شده است. آنها میخواهند پیش از اجلاس سپتامبر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حداکثر قبل از اجلاس نوامبر، به نتیجه قطعی در مورد ایران برسند. این نتیجه مبنی بر این است که باید مسیر افزایش فشار دیپلماسی را ادامه دهند یا به فکر حل مسائل مرتبط با برجام باشند. از این رو اگر وارد فاز فشار دیپلماتیک شوند، فضای جداگانهای است و اگر هم برجام احیا شود، باز هم با مسائل متعددی مواجه هستیم.»