علاوه بر این، نقش‌‌‌آفرینی کشورهای غیر‌عضو در توافق‌نامه برجام برای تاثیرگذاری بر روند احیای این توافق‌نامه تاریخی باعث پیچیده‌‌‌تر شدن روند مذاکرات و در نهایت توقف آن شده است. این امر در نهایت به جایی رسیده است که بسیاری از دیپلمات‌‌‌های غربی سخن از ناممکن بودن احیای برجام می‌گویند و متخصصان ژئوپلیتیک در مورد عواقب عدم‌ دستیابی طرفین به توافق هسته‌‌‌ای و رفع تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران هشدارهای مختلفی را مطرح می‌کنند.

در این فرآیند، احساس تهدیدی که جمهوری اسلامی ایران از ناحیه اقدامات خرابکارانه، مداخله‌‌‌جویانه و مخرب اسرائیل می‌کند این ظن را در میان کارشناسان امنیتی به وجود آورده است که در صورت عدم‌دستیابی طرفین به خواسته‌‌‌های خود در احیای برجام زمینه برای بروز تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک بیشتر میان ایران و رقبای منطقه‌‌‌ای این کشور و در نهایت آمریکا فراهم و این امر به نظامی‌‌‌تر شدن هرچه بیشتر این منطقه منجر خواهد شد. در این فرآیند احساس تهدید فزاینده ایران از ناحیه اسرائیل موجب شده است که در داخل ایران از سوی مقاماتی نظیر کمال خرازی (رئیس شورای راهبردی روابط خارجی) توانایی ایران برای ساخت سلاح هسته‌‌‌ای مطرح شود.

در طرف مقابل، اسرائیل و کارگزاران امنیتی و سیاست خارجی این بازیگر به صورت پیوسته در حال پررنگ ساختن تهدیدهای احتمالی از ناحیه ایران هستند و هشدار می‌دهند که تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌‌‌ای امنیت اسرائیل و جهان را در معرض تهدید قرار می‌دهد. در این میان آنچه که در چند ماه اخیر اهمیت بسزایی یافته است خبرها و تحلیل‌‌‌هایی است که احتمال آغاز کوشش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌‌‌ای را مطرح می‌‌‌سازند.

هرچند تاکنون جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی و پیوسته اعلام کرده است که این کشور هیچ قصد یا برنامه‌‌‌ای برای تولید سلاح هسته‌‌‌ای ندارد، اما بازنمایی‌‌‌های ژئوپلیتیک که از تهدید ایران توسط آمریکا و متحدان منطقه‌‌‌ای این کشور ارائه شده است، به قدری تاثیرگذار بوده است که به‌رغم فقدان هرگونه شواهدی برای تلاش ایران جهت تولید سلاح هسته‌‌‌ای، همچنان مساله فعالیت‌های هسته‌‌‌ای ایران در کانون توجه قرار دارد.

این نوع بازنمایی ژئوپلیتیک در طول زمان جمهوری اسلامی ایران را به این نتیجه رسانده است که به صورت پیوسته در معرض تهدیدهای احتمالی آمریکا و متحدان این کشور قرار دارد. چنان‌که حملات و فعالیت‌های خرابکارانه اسرائیل در ایران بیانگر درستی این نگرانی است. با وجود این، همچنان این پرسش مطرح است که توانایی ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌‌‌ای از منظر ژئوپلیتیک چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟

تاکنون زمان‌‌‌های گریز هسته‌‌‌ای متفاوتی از ۱۷ روز تا ۱۵ ماه از سوی رقبای ژئوپلیتیک ایران برای دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌‌‌ای اعلام شده است و همین موضوع به صورت گسترده‌‌‌ای از سوی رسانه‌‌‌های جهانی مورد پوشش قرار گرفته است.

این در حالی است که در عمل موضوع توانایی ایران برای ایجاد یک زرادخانه هسته‌‌‌ای و تعداد احتمالی کلاهک‌‌‌هایی که از سوی ایران می‌تواند ساخته شود، مورد پوشش قرار نگرفته است. چرا که در عمل، میزان ذخایر اورانیوم غنی شده ایران برای ایجاد زرادخانه هسته‌‌‌ای کافی نیست و حتی در صورت تولید سلاح هسته‌‌‌ای توسط ایران همچنان توازن قدرت سلاح‌‌‌های هسته‌‌‌ای به نفع سایر کشورهای هسته‌‌‌ای خواهد بود. برابر آمارهای معتبر در پایان سال ۲۰۲۱ میلادی علاوه بر پنج‌ قدرت هسته‌‌‌ای برتر جهان سه کشور کره‌شمالی، هند و پاکستان دارای زرادخانه هسته‌‌‌ای بوده‌‌‌اند.

در این سال تعداد کلاهک‌‌‌های هسته‌‌‌ای هند و پاکستان به ترتیب ۱۶۰و ۱۶۵ بوده است که نشان می‌دهد ایجاد توازن قدرت هسته‌‌‌ای با این کشورها از سوی ایران نیاز به دهه‌‌‌ها تلاش و صدها‌میلیارد دلار هزینه نظامی دارد. مهم‌ترین رقیب ژئوپلیتیک ایران در خاورمیانه، اسرائیل، پیش از این به‌عنوان یک قدرت هسته‌‌‌ای به صورت غیررسمی شناخته شده و از توانایی تولید و کاربرد این سلاح‌‌‌ها برخوردار است.

در نتیجه دستیابی احتمالی ایران به سلاح‌‌‌های هسته‌‌‌ای نمی‌تواند تغییر چندانی در موازنه قدرت میان این دو کشور ایجاد کند. همزمان، دو کشور هند و پاکستان نیز در مجموع بیش از ۳۲۰ کلاهک هسته‌‌‌ای در اختیار دارند که همین موضوع به آنها برتری عمده می‌‌‌بخشد و ورود بازیگر هسته‌‌‌ای دیگر به رقابت با این سه کشور تغییر چندانی در موازنه نخواهد داد. به عبارت دیگر، با توجه به قدرت بازدارندگی هسته‌‌‌ای که این سه کشور از آنها برخوردار هستند، دستیابی ایران به سلاح هسته‌‌‌ای به ذات نمی‌تواند عامل مهم تهدید‌کننده باشد. در نتیجه در این بعد هرگونه اقدام ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌‌‌ای از منطق ژئوپلیتیک برخوردار نخواهد بود.اما نکته حائز اهمیت در موضوع تولید سلاح‌‌‌های هسته‌‌‌ای از سوی ایران نه واکنش قدرت‌‌‌های هسته‌‌‌ای فعلی در منطقه جنوب و غرب آسیا، بلکه واکنش کشورهایی است که سلاح هسته‌‌‌ای ندارند اما از ظرفیت و منابع مالی، اقتصادی، زیرساختی و تسلیحاتی مناسب برای تولید و به کارگیری این سلاح‌‌‌ها برخوردار هستند.

چهار کشور ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق رقبای ژئوپلیتیک کنونی ایران در منطقه غرب آسیا هستند که از ظرفیت اقتصادی، فنی و نیروی انسانی کارآمد برای تولید و به‌کارگیری سلاح‌‌‌های هسته‌‌‌ای برخوردار هستند. این کشورها به ترتیب از تولید ناخالص داخلی اسمی ۶۹۲، ۸۷۶، ۵۰۱ و ۲۹۷‌میلیارد دلار برخوردار هستند که در مقایسه با تولید ناخالص داخلی اسمی ایران، به مراتب بالاتر است.

علاوه بر این، مساله تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا که در صورت فعالیت غیرصلح‌آمیز هسته‌‌‌ای با تحریم‌های شورای امنیت و اتحادیه اروپا تشدید خواهد شد، اقتصاد ایران را در موقعیتی بسیار شکننده قرار می‌دهد.از این چهار کشور تنها کشور عراق در موقعیت شکننده قرار دارد و سه کشور دیگر بیش از دو دهه رشد اقتصادی مستمر را پشت سر گذاشته‌‌‌‌‌‌اند که به آنها ظرفیت اقتصادی، فنی، مالی و انسانی بالایی داده است تا به پیگیری برنامه‌‌‌های نظامی گسترده‌‌‌ای بپردازند که به آنها توانایی دفاعی بالایی می‌دهد. در صورت تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌‌‌ای همسایگان این کشور در منطقه غرب آسیا نیز به سمت گسترش برنامه‌‌‌های نظامی و حتی تلاش برای تولید سلاح هسته‌‌‌ای هدایت خواهد کرد.فرجام این امر توسعه رقابت‌‌‌های نظامی و امنیتی در منطقه ژئوپلیتیک غرب آسیا خواهد بود.