نامه امام (ره) پس از ۱۸ سال منتشر شد
دلایل پذیرش آتشبس در جنگ تحمیلی
در پی بحثهای اخیر درباره تحولات سالهای آخر جنگ که در نهایت به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران انجامید، دفتر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نامه حضرت امام (ره) خطاب به مقامهای کشوری و لشکری را منتشر کرد. دفتر هاشمی رفسنجانی منتشر کرد
نامه تاریخی امام (ره) برای پایان جنگ
در پی بحثهای اخیر درباره تحولات سالهای آخر جنگ که در نهایت به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران انجامید، دفتر آیتا... هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نامه حضرت امام (ره) خطاب به مقامهای کشوری و لشکری را منتشر کرد. در این نامه که متن آن توسط خبرگزاری فارس مخابره شده، فشارهای نظامی بر جبهه و مشکلات اقتصادی و ضرورت تضمین بقای نظام در برابر تهاجمهای بینالمللی، علت پذیرش قطعنامه ذکر شده است. هاشمی رفسنجانی در دو سال گذشته طی دو مصاحبه با روزنامه همشهری و دو هفته پیش در نماز جمعه تهران، دلائلی را که در نامه امام خمینی (ره) مطرح شده است، به صورت سربسته بیان کرده است. در پی همه مصاحبهها و اظهارنظرهای هاشمی رفسنجانی، درباره جنگ، محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران به آن واکنش نشان داده و سیاستمداران را مسبب تاخیر در پیروزی نیروهای ایران معرفی کرده بود. متن کامل نامه حضرت امام (ره) که در پی آن ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت به شرح زیر است:
بسما... الرحمن الرحیم
با یاری خداوند متعال و با سلام و صلوات به انبیاء بزرگوار الهی و ائمه معصومین صلوات علیهم اجمعین، حال که مسوولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ میباشند، صریحا اعتراف میکنند که ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسوولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمیدانند و با قاطعیت میگویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذاردهاند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمیشود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از دهها گزارش نظامی- سیاسی است که بعد از شکستهای اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ میباشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثیکننده آن، اینجانب با آتشبس موافقت مینمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ ۲/۴/۶۷ نگاشته است اشاره میشود. فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر ...که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است - داشته باشیم میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم. وی میگوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته آمریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود. این فرمانده مهمترین قسمت موفقیت طرح خود را تهیه به موقع بودجه و امکانات دانسته است و آورده است که بعید به نظر میرسد دولت و ستاد فرماندهی کل قوا بتوانند به تعهد عمل کنند. البته با ذکر این مطالب میگوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست. آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کردهاند، مسوولان جنگ میگویند تنها سلاحهایی را که در شکست های اخیر از دست دادهایم به اندازه تمام بودجهای است که برای سپاه و ارتش در سال جاری در نظر گرفته شده بود. مسوولان سیاسی میگویند از آنجا که مردم فهمیدهاند پیروزی سریعی به دست نمیآید، شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است. شما عزیزان از هر کس بهتر میدانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است، ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبروئی داشته باشم خرج میکنم، خداوندا، ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول میکنیم.
خداوندا، تو خود شاهدی که ما لحظهای با آمریکا و شوروی و تمام قدرتهای جهان سرسازش نداریم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت کردن به اصول اسلامی خود میدانیم. خداوندا در جهان شرک و کفر و نفاق، در جهان پول و قدرت و حیله و دوروئی ما غریبیم، تو خود یاریمان کن. خداوندا در همیشه تاریخ وقتی انبیاء و اولیا و علماء تصمیم گرفتهاند مصلح جامعه گردند و علم و عمل را در هم آمیزند و جامعهای دور از فساد و تباهی تشکیل دهند با مخالفتهای ابوجهلها و ابوسفیانهای زمان خود مواجه شدهاند. خداوندا، ما فرزندان اسلام و انقلابمان را برای رضای تو قربانی کردیم غیر از تو هیچکس را نداریم ما را برای اجرای فرامین و قوانین خود یاری فرما، خداوند از تو میخواهم تا هر چه زودتر شهادت را نصیبم فرمائی. گفتم جلسهای تشکیل گردد
آتش بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحا میگویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکسالعمل میشود. شما میدانید که مسوولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامیمان چنین تصمیمی گرفتهاند، خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق میافتد از دوست بدانید، و السلام علینا و علی عباد ا... الصالحین.
روحا... الموسوی الخمینی
شنبه ۲۵/تیر/۶۷
واکنش محسنرضایی
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه یکی از دلایلی که حضرت امام در مورد پایان جنگ تصمیم گرفتند، نامهای بود که من به آقای هاشمی نوشته بودم، افزود: البته من هیچگاه به امام نامه ننوشته بودم. به گزارش خبرگزاری فارس محسن رضایی در گفتوگو با سایت بازتاب در پاسخ به این سوال که «آقای هاشمی رفسنجانی پذیرش قطعنامه را به دلایلی همچون خستگی نیروهای نظامی، نامه وزرای اقتصاد و رییس بانک مرکزی مبنی بر ناتوانی تامین هزینههای جنگ و نامه شما به عنوان فرمانده سپاه مبنی بر ضرورت تامین تدارکات برای ادامه جنگ و سه سال وقت برای بازسازی نیروها مربوط کرده، البته آقای هاشمی گفتهاند مردم حاضر بودند اگر امام میخواست ریاضت بکشند ولی نامه آقای رضایی پذیرش قطعنامه را قطعی کرد در حالی که شما در مطالبی که گفتید، نگارش این نامه را با تغییر استراتژیها مربوط دانستید نه پذیرش قطعنامه ۵۹۸» گفت: به هرحال نمیدانم برداشت آقای هاشمی چه بوده است، اما این بحث معروفی بین فرماندهان و آقای هاشمی بود. فرماندهان به ویژه پس از عملیات خیبر، میگفتند استراتژی سیاسی نتیجهای ندارد و اجازه بدهید برنامهای برای استراتژی نظامی تهیه و جنگ را تمام کنیم. هیچگاه مسوولان سیاسی و آقای هاشمی این را نپذیرفتند.
وی با اشاره به اینکه یک روز آقای هاشمی گفتند ما حتی نمیتوانیم بند پوتین سربازان و بسیجیها را فراهم کنیم، افزود: این تعبیر بیانگر این بود که هیچگاه به استراتژی نظامی فرماندهان نظامی توجهی نشد و همیشه میگفتند توان اقتصادی حمایت از این استراتژی را نداریم و اقتصاد کشور تحمل این استراتژی را ندارد. فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس اضافه کرد: بعد از عملیات رمضان همیشه پیشنهادهای فرماندهان را اگرچه برای انجام یک عملیات میپذیرفتند، ولی برای پایان دادن به جنگ رد میکردند. تنها موقعی که راضی شدند، در اواخر جنگ بود، زمانی که دیدند استراتژی سیاسی با شکست مواجه شده است ولو قطعنامه ۵۹۸ هم دستاورد عملیات فاو و کربلای ۵ بود. ولی آنها احساس میکردند همین ۵۹۸ هم عملی نباشد. رضایی با بیان اینکه در این موقع از ما پرسیدند برای پایان دادن جنگ چه میخواهید، خاطرنشان کرد: آن زمان سپاه نامهای را برای آقای هاشمیرفسنجانی، نه امام، تنظیم کرد. زیرا امکانات کشور در اختیار مسوولان سیاسی کشور بود. در این نامه برای پیروزی در جنگ امکاناتی خواسته شده بود. آقای هاشمی هم این نامه و هم چند نامه دیگر از جمله نامه آقای خاتمی وزیر ارشاد وقت، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسوول دولت و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد و گفته بود که نظامیان اینگونه میگویند و مسوولان سیاسی و اقتصادی هم میگویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید و امام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با پاسخ منفی به این سوال که آیا پیشنهاد پایان جنگ را به حضرت امام داده بودید؟ و با تاکید بر اینکه در حقیقت، آن نامهای که من نوشته بودم، ارائه یک برنامه بلندمدت برای جنگ بود، خاطرنشان کرد: من در نامهام نوشته بودم که ما جنگ را نباید برای یک عملیات برنامهریزی کنیم، چرا که با این کار، جنگ به پایان نمیرسد. ما باید استراتژی داشته باشیم و یک مجموعه عملیاتها را برنامهریزی کنیم و برای پنج سال آینده برنامه داشته باشیم. بعد آمدم برنامهای را که برای این پنج سال میخواهیم، نوشتم و در حدود چهار و نیممیلیارد دلار نیز پیشبینی ارزی کرده بودیم که میبایست طی پنج سال به ما بدهند.
رضایی با بیان اینکه این مبلغ با توجه به درآمد ۱۰میلیارد دلاری کشور در سال ۱۳۶۶، کمتر از ۲۰درصد درآمد ما در پنج سال محسوب میشد، تصریح کرد: صدام چند برابر ایندرصد را به ارتشش تزریق میکرد. با این کار یک برنامهریزی درازمدت کرده بودیم که جنگ را با پیروزی قطعی به پایان ببریم. قبلا گفته بودیم که حتی اگر همه امکانات را هم به ما ندهید، ما بالاخره میتوانیم در جنگ پیروز شویم، ولی خسارت این پیروزی بالا است. وی در پاسخ به این سوال که بقیه نامهها همچنین ماهیتی داشت که حضرت امام به جمعبندی خاصی برسند یا در واقع، پیشنهاد صلح یا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه هم در بین این پیشنهادها وجود داشت؟ گفت: نه، بیشتر نامهها از جنبه دیگری بود. مثلا نامه آقای خاتمی، حکایت از آن داشت که بسیجیها و مردم به جبهه نمیروند و ما در جبهه نیرو کم داریم. صحبت آقای میرحسین موسوی درباره این بود که اقتصاد کشور نمیتواند جنگ را تحمل کند.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه پیشنهاد صلح را خود شورای عالی دفاع به امام داد، افزود: مسوولان سیاسی به خدمت امام رفتند و حتی قبل از اینکه امام صلح را بپذیرد، به امام گفته بودند که شما اگر معذوریت در پذیرش صلح دارید، مثلا ما صلح را میپذیریم، بعد که پذیرفتیم، شما ما را کنار بگذارید و بگویید اینها بدون اجازه من این کار را کردند، ولی حالا چون این کار را کردند، من هم قبول دارم. رضایی به نقل از اردبیلی گفت: آنجا برخی دوستان پیش امام گریه کرده بودند که ارتش عراق آمده و ممکن است بیاید خرمآباد و آنجا را بگیرد و بیاید داخل عمق ایران و امام مقاومت میکرد.
وی افزود: امام پس از جلسه با سیاسیون فرموده بودند چرا شما بپذیرید. اگر قرار شد، خودم میپذیرم. یعنی بعد از اینکه امام این را به سیاسیون گفتند، امام نامهای نوشت به سران کشور و پذیرش صلح را خودشان تقبل کردند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا پس از آزادسازی خرمشهر عملیات تداوم پیدا میکرد در حالی که به تعبیر شما در استراتژی سیاسی تنها هدف پیروزی در یک عملیات برای پایان جنگ و استفاده از ابزار دیپلماسی بود و چرا مرحله سیاسی این استراتژی هیچگاه به اجرا در نیامد تا جنگ تداوم پیدا نکند؟ گفت: دو عامل در اینجا دخالت دارد یکی اینکه عراق و آمریکا و کشورهای عربی و غربی دست ایران را خوانده بودند، لذا در مواجهه با سیاستمداران ما میدانستند که قضیه چیست، هرچند امام میگفت ما جنگ را تا رفع فتنه ادامه میدهیم اما آنها میدانستند این حرف امام و رزمندهها است که در حد یک شعار است. آنچه که آنها در عمل میدیدند «جنگجنگ تا یک عملیات» بود.
رضایی در پاسخ به این پرسش که آیا پذیرش قطعنامه به علت نبود امکان ادامه عملیات بود یا به خاطر تغییر استراتژی؟ گفت: تا پیش از قطعنامه تنها پیشنهادی که به ایران شد آتشبس بود، آتشبس هم یعنی جنگ نیمهتمام. وی با پاسخ مثبت به این پرسش که منظور از آتشبس یعنی طرفین در هر نقطهای هستند، بمانند و مذاکره کنند، تصریح کرد: مذاکرات میتوانست ۳۰ تا ۴۰ سال ادامه یابد و در این مدت ایران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. این یک گزینه بود. گزینه دیگر این بود که ایران استراتژی سیاسی را در پیش بگیرد یعنی در پی یک عملیات به صلح دست یابد. گزینه سوم این بود که ایران با استراتژی نظامی تا سقوط صدام حرکت کند که یا به سقوط صدام منجر میشد یا دستیابی به یک پیروزی بزرگ. در حقیقت این گزینه پس از آزادسازی خرمشهر پیش روی ایران بود. آن چیزی که به آن عمل شد استراتژی دوم بود یعنی انجام یک عملیات برای کسب امتیازات سیاسی. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه این عملیات منجر شد که ایران بتواند قطعنامه ۵۹۸ را از دنیا بگیرد، افزود: در این قطعنامه برای نخستین بار پیشنهاد صلح و یکسری امتیازات از جمله بازگشت به مرزهای بینالمللی، تعیین و پرداخت خسارت، به ایران داده شد.
ارسال نظر