اکبری با اشاره به اینکه دو کشور ایران و پاکستان جدا از رابطه همسایگی همیشه و تحت هر شرایطی، سطحی از ارتباط تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را حفظ کرده‌‌‌اند، گفت: «هرچند روابط و مناسبات دو کشور با توجه به ظرفیت‌‌‌های گسترده موجود ناکافی بوده است. در این میان استفاده از تمامی ظرفیت‌‌‌های دیپلماسی به خصوص دیپلماسی عمومی و به‌‌‌تبع آن دیپلماسی فرهنگی در ارتقای روابط دو کشور می‌تواند عنصری مهم و ضروری تلقی شود.» به عقیده این کارشناس، ظهور و گسترش تکنولوژی ارتباطات، اهمیت یافتن افکار عمومی، جایگزین شدن قدرت نرم به جای قدرت سخت و تحولات دیپلماسی از سنتی به نوین موجب تولد مفهوم دیپلماسی عمومی برای تحقق اهداف دولت‌‌‌ها در خارج‌‌‌شده است. امروزه دولت‌‌‌ها سعی دارند با استفاده از دیپلماسی عمومی که برآیند سه بخش تبادل فرهنگی، دیپلماسی فرهنگی و پخش رسانه‌‌‌ای است، افکار عمومی را با خود همراه کنند تا برای رسیدن به اهداف سیاست خارجی خود با مشکلات کمتری مواجه شوند. این کارشناس تاکید کرد: «در حقیقت، دیپلماسی عمومی، تعامل و تداخل سیاست و فرهنگ در سطوح مختلف است. به‌‌‌عبارت‌‌‌دیگر، جلوه فرهنگی سیاست را می‌توان دیپلماسی عمومی نامید. به همین دلیل، فرهنگ که یکی از مصادیق مهم قدرت نرم است، اساس دیپلماسی عمومی را تشکیل می‌دهد.»