محتوای سفسطه آنان چیز پیچیده‌ای نیست؛ آنها به‌جای آنکه شرق و غرب را «معنایی» و محتوایی تعریف کنند، به آن معنای صرفا «جغرافیایی» حمل می‌کنند! حال آنکه اولا: مراد از این سخن که سیاست قاطع جمهوری اسلامی است، در حقیقت «نه به پذیرش سلطه» است؛ چه این سلطه و استثمار غربی و لیبرالی باشد و چه کمونیستی و شرقی؛ یعنی از جنس همان ایدئولوژی ضدانسانی که روزگاری در شوروی سابق حکمفرما بود. ثانیا: اگر غرب و شرق را آن‌طور که اینان به‌صورت صرفا جغرافیایی در نظر می‌گیرند، محسوب کنیم، هرآنچه در غرب و شرق جغرافیایی عالم قرار می‌گیرند باید در سیاست خارجی و مراودات بین‌المللی ایران مستثنی تلقی شوند؛ که غیرعقلانی بودن این سیاست نیاز به تحلیل هم ندارد!در ادامه این مطلب آمده است: این سخنان وزیر محترم امور خارجه غیر از «محتوا»ی نادقیق، ناخواسته می‌تواند «کارکرد» نامناسبی هم داشته باشد. روس‌ها و چینی‌ها بعد از سال‌ها از طرح این بحث و پیگیری آن در عالی‌ترین سطوح جمهوری اسلامی می‌دانند که سیاست نگاه به شرق یک موضع راهبردی جدی برای جمهوری اسلامی ـ در جهت منافع مشترک، حفظ استقلال و احترام متقابل ـ است و ایران برای عملیاتی کردن آن مصمم است. سفر مهم قریب‌الوقوع رئیس‌جمهور به روسیه و برنامه ویژه‌ای که برای این ملاقات تدارک دیده شده نیز نشانه‌ مهمی بر همین عزم است، اما چنین جملاتی می‌تواند برای برخی این شبهه را تولید کند یا چنین دستمایه‌ای را برای تبلیغ بسازد که ادبیات تولیدشده در ایران مبنی بر نگاه به شرق، یک ایده و سیاست تاکتیکی و صرفا برای امتیازگیری از غرب است و در صورتی که ایران از این نمد بتواند کلاهی برای خود در تفاهم و رابطه با غرب ببافد، احتمالا موضوع نگاه به شرق را هم سالبه به‌انتفای موضوع خواهد یافت و از آن دست خواهد کشید! چنین برداشت‌های اشتباهی می‌تواند مانع پیگیری جامع‌تر و با اعتماد متقابل کامل‌تر درباره نگاه به شرق باشد.»