ابعاد مهم سفر مکرون به منطقه
به طور کلی سفر مکرون به منطقه در این برهه زمانی از چند منظر قابل ارزیابی است:
نخست بعد اقتصادی و تجاری سفر است که مهمترین دستاورد رئیسجمهور فرانسه به حساب میآید. در طول بحران کرونا اقتصاد فرانسه ۱۰درصدکوچکتر شده، بدهی عمومی این کشور به بیش از ۱۰۰درصد تولید ناخالص ملی آن رسیده و سیاستهای جدید اقتصادی منجر به اعتراضهای اجتماعی-سیاسی، قدرت گرفتن احزاب راست و چپ افراطی و کاهش سرمایه اجتماعی دولت و شخص مکرون شده است. بنابراین مکرون در ماههای منتهی به انتخابات بیش از هر چیز نیازمند ترمیم اقتصاد فرانسه برای پیروزی است. در سفر مکرون به امارات، قرارداد فروش ۸۰ فروند جنگنده رافال و ۱۲ فروند بالگرد کاراکال با مقامات اماراتی امضا شد. عقد این قرارداد، پس از شوک توافق آکوس و لغو قرارداد ۶۶میلیارد دلاری خرید ۱۲ زیردریایی از سمت استرالیا علاوه بر اینکه نوعی ترمیم وجهه برای مکرون و دولت فرانسه به حساب میآید، از لحاظ اقتصادی نیز برای این کشور بسیار حائز اهمیت است. به گفته وزیر دفاع فرانسه این معامله تسلیحاتی، بزرگترین درخواست خارجی برای جنگندههای رافال فرانسه از سال ۲۰۰۴ میلادی و نوعی توافق تاریخی است که بیش از ۷هزار شغل برای فرانسویها ایجاد میکند. بعد از امضای این قرارداد اعلام شد که سهام شرکت داسو سازنده فرانسوی هواپیمای رافال، بیش از ۹درصد جهش کرده است. پیروزی رافال در رقابت با هواپیماهای آمریکایی بدون شک بدون رضایت آمریکا و تعلل آن در فروش اف ۳۵های رادارگریز رخ نمیداد و شاید واشنگتن با این کار به نوعی از پاریس بر سر توافق آکوس دلجویی کرده باشد. توافق برای همکاری در زمینه اکتشافات فضایی بین مرکز فضایی محمد بن راشد و مرکز ملی مطالعات فضایی فرانسه، امضای یادداشت تفاهم در زمینه انرژی هستهای بین سازمان انرژی هستهای امارات و شرکت الکتریسیته دو فرانس، و تمدید قرارداد موجود بین موزه لوور ابوظبی و موزه لوور اصلی در پاریس تا سال ۲۰۴۷ به مبلغ ۱۶۵ میلیون یورو از دیگر دستاوردهای اقتصادی سفر مکرون است.
دوم بحث و بررسی نقش فرانسه در منطقه خاورمیانه است که طیف گستردهای از موضوعات چون موضوع هستهای و نقش و نفوذ ایران در منطقه ازجمله در عراق، لبنان، سوریه و یمن و رقابت قدرتهای بزرگ در منطقه، در دورهای که آمریکا به خروج نظامی از آن و پیگیری سیاست موازنه از دور و تمرکز بر شرق اولویت داده است، را در برمیگیرد. خاورمیانه همیشه برای فرانسه منطقهای مهم بوده و جایی است که به این کشور اجازه میدهد تا با نشان دادن درجهای از استقلال عمل و وزن نظامیاش در نقش یک قدرت بزرگ ظاهر شده و اعتبار بینالمللی خود را نشان دهد. در واقع منطقه برای حس فرانسه از جایگاهش در عرصه قدرت در جهان حائز اهمیت است. سیاست سنتی فرانسه در این منطقه مبتنی بر نوعی واقعگرایی است که مفهوم بنیادین آن را اطمینانبخشی چندباره به متحدان و شرکا در قبال درک تهدیدهایی که به خصوص در سطح منطقهای و بینالمللی دارند تشکیل میدهد. مکرون بعد از برگزیت به عنوان یک قدرت هستهای و عضو دائم شورای امنیت، نقش پررنگتری را برای فرانسه در جهتدهی به سیاست خارجی آن ترسیم کرده و تلاش دارد تا تحت سیاست استقلال راهبردی اروپا آن را عملی سازد. این کشور از اول ژانویه سال ۲۰۲۲ به عنوان ریاست دورهای اتحادیه اروپا، ایفای نقش در خاورمیانه ازجمله در بحران لبنان را در راستای تقویت سیاست خارجی خود و نقش رهبریاش بر اتحادیه و جهتدهی به سیاست استقلال، راهبردی میداند و بر این اساس است که موضوع لبنان در سفر به عربستان به موضوع کلیدی سفر تبدیل میشود. فرانسه در سالهای اخیر در قالب استقلال راهبردی اروپا تلاش بسیاری کرده تا متحدانش در اتحادیه اروپا ازجمله آلمان را با خود در این راه همراه سازد که تبلور آن در ماموریت دریایی اروپایی (EMSOH) قابل مشاهده است. با این حال در این کار موفق نبوده است. صحبتهای مکرون درخصوص ایران و مذاکرات هستهای از دو منظر قابل ارزیابی است. اول اینکه امارات و عربستان مدتهاست که خواهان حضور در مذاکرات هستند (امری که با مخالفت ایران روبهرو شده) و فرانسه با اینکار تلاش میکند تا به آنها اطمینان بدهد که صدا و نظرشان در مذاکرات نمایندگی میشود. و دوم اینکه مکرون با اینکار همچنان تلاش میکند تا ایده «برجام پلاس» و تعمیم و گسترش آن به امنیت و ثبات در منطقه را دنبال کند و آن را به عنوان مطالبهای منطقهای از ایران زنده نگه دارد. ادعای مکرون مبنی بر اینکه دور هشتم مذاکرات هستهای به زودی برگزار نخواهد شد چندان با واقعیتهای موجود در اروپا همخوانی نداشت و به سرعت رنگ باخت. بهرغم سرخوردگی و نگرانی اظهار شده در بیانیه سه کشور اروپایی بعد از مذاکرات اخیر، تاخیر در مذاکرات و عدمحصول نتیجه میتواند با گامهای بیشتر کاهش تعهدات هستهای از سوی ایران، پیچیدگی بیشتر روابط آن با آژانس و سختتر شدن نجات برجام همراه شود. با توجه به تحولات سیاسی داخلی در کشورهای آلمان، فرانسه و بریتانیا و مشکلات امنیتی، اقتصادی و اجتماعی پیش روی آنها از بحران در مرزهای اوکراین گرفته تا مقابله با شیوع موج جدید کرونا در این قاره، دیپلماتهای ارشد اروپایی ترجیح میدهند تا فرصتی دیگر به مذاکرات برای احیای توافق هستهای بدهند و این فرصت نمیتواند خیلی به تاخیر انداخته شود.
سوم اهمیت سفر مکرون از منظر مسائل داخلی و انتخابات آتی ریاست جمهوری فرانسه است. اریک زامور یهودی پوپولیست و مارین لوپن با تمام توان به دنبال شکست مکرون هستند. بنابراین مکرون تلاش میکند تا با استفاده از همه ظرفیتها و فرصتهای موجود ازجمله دستاوردهای سیاست خارجی و منافع ناشی از قراردادهای نظامی و تجاری با کشورهای ثروتمند منطقه، موقعیتاش را در انتخابات آتی ریاست جمهوری فرانسه بهبود بخشد. بدون شک روابط صمیمی او با ام بی زد و ام بیاس به دریافت چنین کمکهایی از آنها در چنین زمان خاصی کمک میکند و قتل خاشقجی یا نقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه در جنگ یمن نمیتواند مانع چنین دیداری شود.
در کل سفر مکرون به امارات و عربستان بیشتر از بعد اقتصادی و منافع آن برای او در انتخابات آتی ریاست جمهوری حائز ارزیابی است، تا تحولی خاص در سیاست خاورمیانهای این کشور. از منظر اروپایی نیز، استقلال راهبردی با طعم فرانسوی اگر به معنای جدا شدن (decoupling) از آمریکا و فرانسوی کردن سیاست خارجی و دفاعی اروپا در قبال مناطق مختلف ازجمله خاورمیانه باشد فرصت تحقق نخواهد یافت.