بازیگری ژاپن در دور جدید مذاکرات هسته‌‌‌ای ایران

نخست، ترویج صلح در عرصه بین‌المللی است؛ ترویج و گسترش صلح بین‌المللی یکی از اصول سیاست خارجی ژاپن است که به‌‌‌طور واضح در اصل ۹ قانون اساسی این کشور و همچنین تصریحات مقامات ارشد سیاسی و امنیتی ژاپنی بر آن تاکید شده است. اولین گام برای صلح نیز تلاش سیاسی و نهادی برای کاهش تنش در مناطق مختلف جهان است. مذاکرات مرتبط با پرونده هسته‌‌‌ای ایران نیز یک رژیم حل‌‌‌وفصل اختلافات از طریق دیپلماسی و روند کاهش تنش است که با حمایت موثر ژاپن از طریق یک دیپلماسی فعال، می‌تواند تسریع شود که در راستای اهداف کلان سیاست خارجی ژاپن قرار دارد.

دوم، استفاده از الگو و رژیم حل‌‌‌وفصل اختلافات پرونده هسته‌‌‌ای ایران برای چالش‌های پیرامونی ژاپن است. مذاکرات هسته‌‌‌ای ایران و جامعه بین‌الملل یک روند و رژیم حل‌‌‌وفصل اختلافات در سطح بین‌المللی محسوب می‌شود و در صورت موفقیت احتمالی می‌تواند به‌‌‌عنوان الگویی موثر در حل‌‌‌وفصل چالش‌های بین‌المللی مطرح شود و در صورت تمایل بازیگران منطقه‌‌‌ای و بین‌المللی به مناطق دیگر تسری یابد و در آن‌ها  نیز به‌‌‌صورت ابتکار مطرح شود. دو مورد از چالش‌های بین‌المللی که در شرق آسیا با بن‌‌‌بست روبه‌رو شده پرونده هسته‌‌‌ای کره‌شمالی و پرونده اختلافات چین و تایوان است. تبعات سیاسی و امنیتی ناشی از این پرونده‌‌‌ها به دلیل هم‌‌‌جواری به‌‌‌طور مستقیم بر امنیت ملی و بین‌المللی ژاپن تاثیرگذار است بنابراین ژاپن می‌تواند از این الگو و رژیم حل‌‌‌وفصل اختلافات استفاده کند و از طریق دیپلماسی فعال نقش موثری در آن داشته باشد.

سوم استفاده ژاپن از مزایای اقتصادی توافق احتمالی میان ایران و جامعه جهانی است. از یک‌سو کشور ژاپن بخش از نیاز نفتی خود را از کشورهای خلیج‌‌‌فارس تامین می‌کند و امنیت آنها برای این کشور به‌‌‌نوعی راهبردی محسوب می‌شود؛ به‌‌‌خصوص اینکه ناامنی احتمالی زمینه افزایش قیمت انرژی را نیز فراهم می‌کند. از سوی دیگر ایران همواره یکی از شرکای تجاری و سرمایه‌گذاری ژاپن محسوب می‌شود که این روند به دلیل تداوم اختلافات ایران و آمریکا و تحریم‌های ناشی از آن با اختلال جدی روبه‌رو شده است. نتیجه‌بخشی مذاکرات و به‌‌‌تبع آن کاهش تنش، می‌تواند ضمن کمک به احیای بازار ۸۵‌میلیونی ایران برای ژاپن، زمینه کاهش نگرانی از تامین انرژی از خلیج‌‌‌فارس و بی‌‌‌ثباتی قیمت انرژی را به همراه داشته باشد. این امر می‌تواند به ژاپن با توجه به رکود اقتصادی ناشی از بحران‌های اقتصاد جهانی و تبعات اقتصادی فراگیری بیماری کرونا کمک کند تا تحرکی هرچند اندک در حوزه اقتصادی خود ایجاد کند. در جمع‌‌‌بندی مطالب می‌توان گفت با توجه به منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی توافق احتمالی ایران با جامعه جهانی برای ژاپن، این کشور می‌تواند با فعال کردن ابزارهای سیاسی و اقتصادی خود به منظور تسریع موفقیت این مذاکرات اقدام کند. به‌‌‌ویژه اینکه ژاپن از ابتدای مذاکرات هسته‌‌‌ای مانند آلمان از ظرفیت‌‌‌های مناسبی برای ورود مستقیم به مذاکرات برخوردار بود و این امر به دلایل مختلف واقع نشد ولی منافی بازیگری غیرمستقیم در پرونده نیست. در شرایطی که به‌رغم دیوار بلند بی‌‌‌اعتمادی میان ایران و آمریکا، رهبران دو کشور نسبت به ژاپن اعتماد دارند و برای آن کشور احترام قائل هستند، این امر می‌تواند کمک شایانی به بازیگری ژاپن به‌‌‌خصوص در تسهیل و میانجی‌گری و همچنین بر عهده گرفتن بخشی از تعهدات به‌‌‌خصوص اقتصادی داشته باشد. همچنانکه پیش‌‌‌از این نیز میانجی‌گری‌‌‌های موفق و ناموفقی در این زمینه وجود داشته و این تجربه نیز می‌تواند کارساز باشد. از سوی دیگر فومیو کیشیدا نخست‌‌‌وزیر ژاپن پیش‌‌‌از این سابقه ریاست گروه دوستی پارلمانی ژاپن و ایران را بر عهده داشته و می‌تواند از این تجربه و شناخت بهتر ایران و همچنین شناخت متقابل مقامات ایرانی از وی، جهت ارائه ابتکارات موثر و بی‌‌‌طرفانه و همچنین برنامه‌‌‌های تسریع‌‌‌کننده در این امر بهره‌‌‌مند شود. البته در این زمینه جمهوری اسلامی ایران نیز باید بیش‌‌‌از پیش، از تلاش‌‌‌های بین‌المللی و منطقه‌‌‌ای به‌‌‌خصوص کشورهای بی‌‌‌طرف همچون ژاپن استقبال و با تعامل فعال از ابتکارهای ارائه شده حمایت کند.