جزئیات حفاری تونل در میدان اعدام از زبان جویندگان گنج
گروه حوادث: حفر تونل یک کیلومتری در یکی از قدیمیترین محلههای تهران از سوی جویندگان گنج یکی از کمنظیرترین اقدامات قاچاقچیان اشیا عتیقه بود.
اعضای این شبکه پنهانی اعتقاد دارند اگر کمی دیرتر به دام پلیس میافتادند به گنج میلیاردی دست مییافتند.
روز ۳۱ تیر ماه سال جاری بود که سرهنگ محمدصادق صمیمی، رییس کلانتری ۱۱۶ تهران در جریان حفاری مرموزی حوالی میدان اعدام (محمدیه) قرار گرفت
گروه حوادث: حفر تونل یک کیلومتری در یکی از قدیمیترین محلههای تهران از سوی جویندگان گنج یکی از کمنظیرترین اقدامات قاچاقچیان اشیا عتیقه بود.
اعضای این شبکه پنهانی اعتقاد دارند اگر کمی دیرتر به دام پلیس میافتادند به گنج میلیاردی دست مییافتند.
روز ۳۱ تیر ماه سال جاری بود که سرهنگ محمدصادق صمیمی، رییس کلانتری ۱۱۶ تهران در جریان حفاری مرموزی حوالی میدان اعدام (محمدیه) قرار گرفت
سردسته باند در حال نمایش کار با گنجیاب است
جناب سرهنگ چه کسی گزارش داد؟
یک اطلاعیه از سوی کسی بود که از مخبران کلانتری به حساب میآمد، او گفت که ترسیده است به محل اصلی حفاری که داخل حیاطی از یک ساختمان کوچک بود، برود.
خودتان به محل حفر تونل رفتید؟
ظهر همان روز با وجود این که تیم تجسس اعلام کرده بودند نیاز به ماموران آتشنشانی است، به خاطر حساسیت ویژه این ماجرا خودم به آنجا رفتم و داخل تونل شدم.
دو تن از کارگران کاروانسرایی که ادعا میکردند صرفا با قاچاقچیان اشیای عتیقه همکاری داشتهاند ما را راهنمایی کردند، داخل تونل شدیم و در داخل آن با یک دستگاه مجهز گنجیاب که میتوانست فلزیابی و سفالیابی کند، روبهرو شدیم.
اشیای عتیقهای نیز بود؟
دو قطعه سفال داخل تونل پیدا کردیم. داخل تونل سیستم روشنایی داشت و میشد با کمی خم شدن داخل آن به راحتی قدم زد.
تونل را چگونه دیدید؟
خیلی ماهرانه بود. مارپیچهای مهندسی داشت. احتمال دادیم رییس شبکه یک مهندس شهرسازی بوده باشد و باید آنان نقشه گنجی در اختیار داشتهاند که این گونه تونل را حفر کرده بودند، اما هیچ نقشهای پیدا نکردیم.
چه اعترافی داشتند؟
به خاطر نوع جرم بایستی پلیس آگاهی تهران وارد عمل میشد، وقتی به اداره مبارزه با کالای قاچاق اطلاع دادیم، تیمهای ویژه آنان وارد عمل شدند و پرونده را در اختیارشان قرار دادیم.
ماموران اداره مبارزه با قاچاق کالای پلیس آگاهی تهران تحت سرپرستی سرهنگ قاسمی با سرنخی که از دو کارگر به دست آورده بودند، توانستند اعضای باند و حفاران تونل یک کیلومتری را به سر قرار بکشانند و همه را دستگیر کنند.سرهنگ قاسمی اعتقاد دارد که اعضای این شبکه جوینده گنج با وجود عدم مهارت در حفر چاه و تونل توانستهاند مجهزترین تونل را در زیرخانهها و کاروانسراهای محله قدیمی میدان اعدام حفر کنند.
جناب سرهنگ این باند دنبال چه بود؟
اعتقاد عجیبی دارند که در چند قدمی گنج میلیاردی بودهاند.
از وجود گنج مطمئن بودند؟
خیلی سرمایه پای این کار گذاشتهاند. از سوی دیگر 6 ماه در تکاپو بودهاند تا به گنج برسند. این نشان میدهد که مصمم بودند و اطمینان داشتند.
نقشهای در کار بود؟
تاکنون به نقشهای نرسیدهایم. متهمان پرونده نیز چنین ادعایی ندارند و به نظر میرسد حقیقت را میگویند.
آنان از شنیدهها به این نتیجه رسیده بودند که گنج در زیر کاروانسرای قدیمی است. دو سال پیش نیز گروه دیگری زیر دیواره یکی از طاقهای کاروانسرای قدیمی حفاری کرده بودند که در میانه راه رها کرده بودند.
متهمان چه شخصیتی دارند؟
دو دوست که از نظر مالی در شرایط بسیار خوبی به سر میبرند، با دو پسر جوان و مردی آشنا که همدستشان بود.
سابقهدار هستند؟
بررسی کردهایم. به نظر نمیرسد سابقهای داشته باشند.
تجهیزاتشان پیشرفته است؟
گنجیابی که دارند خیلی کامل است. فکر خوبی نیز پشت حفر تونل بود، از وقتی در جریان چنین اقدامی قرار گرفتیم تیم ویژهای وارد عمل شد و توانستیم همه جزییات و راز پنهان تونل را فاش کنیم.
اطلاع دارید چه کسی پلیس را خبر کرد؟
در پرونده چنین آمده است که همسر یکی از کارگران کاروانسرا که همکاری جزییای با اعضای باند داشته است، به خاطر اختلافات خانوادگی با وی دعوا کرده است و از روی لجبازی و از آنجا که چند باری به محل حفاری سرک کشیده و میدانست شوهرش در یک کار غیرقانونی است در تماس با پلیس راز شوهرش را فاش کرده است، هیچ وقت ماه پشت ابر نمیماند.
اعضای این باند در حال حاضر چه اتهامی دارند؟
اگر دو قطعه شیء عتیقه را پیدا نمیکردند و به گنج نیز نمیرسیدند اتهامشان حفاری غیرمجاز و غیرقانونی بوده است، اما با این دو قطعه اتهامشان سنگینتر است و به قاچاق اشیای عتیقه برمیگردد.
به نظر میرسد گنجیابی ادعا باشد و متهمان شاید نقشه دیگری مانند سرقت از بانکی را داشتهاند؟
نوع کار و تجهیزات و شخصیت متهمان نشان میدهد که آنان تنها به دنبال یافتن گنج بودهاند و نقشه دیگری برای سرقت یا اقدامات مجرمانه دیگر در میان نیست.
گفتوگوی متهم
حسین ۴۶ ساله است خانهای در قیطریه دارد که ارثیه پدرش است و در یکی از بازارهای معروف تهران حجره پارچهفروشی دارد. این مرد همان سردسته باند، طراح نقشه حفر تونل و سرمایهگذار اصلی برای یافتن گنج میلیاردی است.
نقشهای برای یافتن گنج داشتید؟
نقشهای نداشتیم. بارها از رسانهها شنیده بودم که میدان اعدام از دروازههای قدیمی تهران است، وقتی از یکی از دوستانم به نام جهان شنیدم صاحب کاروانسرا - بنگاه - که یک دکتر بود از پیرمردی شنیده است زیر کاروانسرا گنجی پنهان است وسوسه شدم به گنجیابی دست بزنم.
به همین راحتی؟
ستون یکی از طاقهای کاروانسرا را دو سال پیش کنده بودند و حدود هفت قرنیز به صورت میلهای پیشرفته بودند اما بنا به دلایلی دست کشیده بودند، وقتی دکتر رفت، دوستم بارها نزد من از گنج حرفهایی زد.
چه ارتباطی بین تو، دوستت و کاروانسرا بود؟
من پارچهفروش هستم، دوستم کارمند کارخانه پارچهبافی است و دکتر که صاحب کاروانسرا بود آنجا را به بنگاه و انبار پارچه تبدیل کرده است در واقع ارتباط کاری بوده است.
به چه میزان سرمایهگذاری کردهای؟
حدود ۴۰میلیونتومان، ابتدا خانه را بیش از ارزش واقعیاش به قیمت ۲۶میلیون و ۶۵۰هزار تومان خریدم، دیماه سال گذشته بود. دو ماه بود که به بنگاه سپرده بودیم تا این که خانه را به ما نشان دادند وخریدیم. سپس در دو مرحله، گنجیابی را از تهرانپارس خریداری کردم، چندین بار به مغازه گنجیابفروش، رفتم، وقتی با ما آشناتر شد، خواستم پیشرفتهترین نوع گنجیاب را به ما بفروشد و توانستم گنجیاب دیجیتالی را بخرم.
باند تو چند عضو داشت؟
باندی در کار نبود، سه دوست با دو پسرانمان این کار را میکردیم.
چرا از وجود گنج مطمئن بودید؟
یکی اینکه همان دوستم جهان، قسم خورده بود و ما آن را برای خودمان انگیزه قرار داده بودیم و دوم اینکه دستگاهها ما را امیدوار کرد و الا مطمئن نبودیم.
pic1
برنامه کاریتان چگونه بود؟
روزی 2ساعت در بعدازظهرها را به این کار اختصاص داده بودیم.
از مقنی استفاده کردید؟
همه کارها را خودمان انجام دادیم و از هیچ مقنی یا کسی دیگر استفاده نکردیم.
از ریزش داخل تونل نمیترسیدید؟
هر وقت میخواستیم داخل تونل برویم با یکدیگر وداع میکردیم، وصیتهایمان نیز آماده بود، دوبار نیز با ریزش مواجه شدیم که در یکی از ریزشها بهناچار پلی با فلز ساختیم و در محل ریزش قرار دادیم، روی آن را نیز موزاییک گذاشتیم تا سفت شود.
تونلی که حفر شده است خیلی ماهرانه است، قبلا چنین تجربهای داشتهاید؟
بگذارید به حساب سن و سال من و تحمل زیادی که داشتهام، ابتدای تونل تا 12متری وارد نبودیم و آن را کج زدیم وقتی حساب کار دستمان آمد، بعد از آن صاف حرکت دادیم و بقیه انحرافات با هدایت گنجیاب بود، 6متری نرفته بودیم که گنجیاب به سمت غرب هدایتمان کرد، بعد سمت جنوب را نشان داد و ما به حرکت ادامه دادیم.
با چه وسایلی حفاری میکردید؟
فقط بیل و کلنگ
تونل از سیستم برقکشی و روشنایی و تهویه هوا برخوردار بود، این نشان میدهد حرفهای هستید؟
هر مشکلی را میتوان با کمی فکر کردن حل کرد، برقکشی کار آسانی بود، دو شاخه و سیمهای 10متری را به صورت سری به برق خانه زدیم و در سقف تونل آن را بست زدیم، برای تهویه نیز از دستگاههای تولید باد در کبابیها با مشمای لولهای شکل استفاده کردیم، کار راحتی بود.
ارتفاع تونل چهقدر است؟
حدود یکمتر و 40سانتیمتر.
چرا؟
تونل کوچک هم خطر ریزش زیادی داشت،هم تخلیه خاک سخت بود و هم محدودیت به وجود میآورد، البته حفر تونلی با این ارتفاع رحمتش بیشتر بود و مقدار خاکی را که تخلیه کردیم، دوبرابر کرد اما خیالمان راحت بود.
کدامیک از اعضای باند چنین تجربهای داشت؟
هیچکدام، گفتم که سنوسالم باعث شد.
خاکها را چگونه خالی میکردید؟
خاک را داخل دبه پلاستیکی میریختیم، با چرخ مخصوص خرید بازار آن را به انتهای چاه میلهای میرساندیم و با غلتک آهنی که بالای چاه بود بالا میکشیدیم، همه این خاکها را در گوشهای جمع میکردیم، چون کوچه باریک بود کامیون نمیتوانست داخل بیاید به خاطر همین 25 بار خودروی وانتنیسانی را که اجاره کرده بودیم، بار زدیم و خاکها را از خانه به بیرون انتقال دادیم.
پمپ آب نیز همراه داشتید؟
دو بار در طول 6ماه، چاه قدیمی خانه را با آن تخلیه کردیم تا به کارمان ضربهای نزند.
چرا پسرت را وارد ماجرا کردی؟
یک ماه آخر، کار سنگین شده بود، مسافت طولانی تونل توان من را در خالی کردن خاکها کم کرده بود، در خانه نیز بعد از مدتها که شبها دیر به نزد خانوادهام میرفتم فهمیدند چه میکنم، پسرم را نیز بردم تا کمکم کند و کار زود تمام شود.
این گنج به چه میزان ارزش داشت؟
حدس میزدیم بیش از یکمیلیارد تومان باشد، بالاخره اشیا برای زمانهای قدیم بود، سینی، سکه، آبپاش، کوزه و مجسمه.
چهقدر مطمئن بودی گنجی وجود دارد؟
حدس میزدیم به گنج نزدیک شدهایم، چون کار با دستگاه گنجیاب را فقط من بلد بودم، حدس میزنم تا دو روز دیگر به گنج میرسیدیم، مسیر را درست رفته بودیم. تونلی که حفر کردیم دقیقا به ضلع غربی انبار و کاروانسرا رسید، زیر انبار بودیم حتی به محل حفاری قدیمی از داخل کاروانسرا رسیدیم، آنها هم درست رفته بودند اما ادامه نداده بودند.
چرا از داخل همان کاروانسرا این کار را نکردید؟
امکانش نبود، زود لو میرفتیم، اما از این خانه امکان لو رفتن خیلی کم بود.
اما بالاخره لو رفتید؟
نمیدانم چگونه لو رفتیم، به هیچ کسی بدی نکردم.
به کسی وعدهای ندادی که عمل نکرده باشی؟
در مورد گنج، فقط 5نفر بودیم و خلف وعده در کارم نبود.
ارزش این دردسرها را داشت؟
اشتباه کردهام، چون اصلا نیازی نداشتم، در واقع نیاز دیگران بیشتر بود. من راحت زندگی میکنم و وضع مالیام حتی اسم و رسمم در بازار صنف خودم خوب است.
پس چرا این کار را کردی؟
فکر میکنم آدم هرچه در زندگیش یاد بگیرد کم است، باید تجربه کسب کرد.
حتی تجربه زندان؟
حتی زندان یک تجربه است، منتها برای پسرم ناراحتم، چون عقیده دارم او نمیخواسته تجربه زندان را داشته باشد.
تو بیشتر از بقیه لطمه خوردهای؟
بدبختترین عضو این گروه من بودم، هم پول دادم، هم کار کردم و هم متهم ردیف اول هستم، ما شناختی از قانون نداشتیم. توصیه میکنم همه به قانون احترام بگذارند.
دوست ۲۵ساله سر دسته باند، علی نام دارد و ۵۵ساله است، میگوید تولیدی پوشاک دارد و هیچ نیازی به داشتن گنج ندارد.
با این سن چگونه داخل تونل شدی؟
میترسیدم، من بالای چاه در حیاط میایستادم و خاکها را با غلتک فلزی بالا میکشیدم.
چند درصد به پیداکردن گنج اطمینان داشتی؟
من مطمئن نبودم، همدستمان که جهان است قاطعانه حرف میزد، او حتی قسم خورد وگرنه ما نسخهای نداشتیم و با تکیه بر اطمینان دوستمان این کار را کردیم.
اگر به گنج میرسیدید، چه میکردید؟ بازار فروشتان کجا بود؟
ما حرفهای نیستیم که بازار فروش داشته باشیم، هر جا هم که میرفتیم حتما نمونه کار میخواستند که در اختیارمان نبود و همه فضا را از دست میدادیم یا به ماشک میکردند، قرار بود وقتی به گنج رسیدیم بازاریابی کنیم.
با این سن و موقعیت شغلی، زندان را چگونه میبینی؟
اسمش زندان است. خیلی عذاب دارد، پشیمانم.
اما جهان، که 50ساله و کارمند یک شرکت بافندگی پارچه بود، به راحتی اعتراف به اشتباه کرد.
همه میگویند تو قسم خوردهای که مطمئنی زیر کاروانسرا گنج است؟
من هیچ قسمی نخوردهام اما خیلی به وجود گنج اعتقاد داشتم.
چرا؟
از صاحب قدیمی این کاروانسرا شنیدم، او مطمئن بود گنجی زیر کاروانسرا است.
وضعیت مالیات چگونه است؟
من یک کارمند هستم و خانهای در دورافتادهترین نقطه جنوب تهران دارم.
پس انگیزه پولدار شدن در تو بود؟
انگیزه از بین بردن مشکلات من را قویتر میکرد، نیاز به پول زیادی نداشتم، اما مشکلات اقتصادی، امان را از قشر ما میگیرد.
تو چه میکردی؟
روزی دو ساعت همراه بقیه کار میکردیم، با بیل و کلنگ تونل میکندم وقتی خسته میشدم جایم را به دیگری میدادم.
تو نقشهای در دست داشتی؟
هیچکس نقشهای نداشت، همه ما هر کاری کردیم با عقل و درک خودمان بود، تجربه هم به دست آوردیم وگرنه هیچکدام نمیدانستیم چاه را چگونه حفر میکنند یا تونل چگونه ساخته میشود، همیشه از ریزش ترس داشتیم.
چند متری با گنج فاصله داشتید؟
به نظرم نزدیک بود به گنج برسیم.
الان که زندان هستی وضعیت چگونه است؟
زن و بچهام گرفتارند، آخرین بار شنیدم همسرم به بیمارستان رفته، دیگر موقعیتی برای تماس با خانه نداشتم، نباید چنین کاری میکردم.
۵ جوینده گنج به همراه دستگاه گنجیاب و تجهیزات پیشرفته حفر تونل
ارسال نظر