«دنیای اقتصاد» متن بیانیههای انتخاباتی رئیسی،لاریجانی، جهانگیری و پزشکیان را منتشر کرد
ماراتن فشرده برای رسیدن به پاستور
به این ترتیب حالا از جرگه وسیع اصولگرایان، هم سنتیها آمدهاند و هم طیف جدیدتر همچون پایداریها؛ از علی لاریجانی و علی مطهری گرفته تا محمود احمدینژاد، سعید جلیلی، عزتالله ضرغامی، علیرضا زاکانی محمد خوشچهره و فریدون عباسی، همگی از میان اصولگرایان عزم خود را برای رسیدن به قلب پاستور جزم کردهاند و بیتردید از میان این نامها، برخی اقبال بیشتری به تایید صلاحیت و رسیدن به فینال انتخابات ۲۸ خردادماه را دارند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان هم که امسال بنای حمایت از داوطلبان غیراصلاحطلب ندارند، خود دست به کار شدند و به میدان آمدند. مصطفی تاجزاده، محمود صادقی، مسعود پزشکیان، محسنهاشمی، عباس آخوندی، رسول منتجبنیا، محمدجواد حقشناس، محسن رهامی، مصطفی کواکبیان و محسن مهرعلیزاده چهرههای اصلاحطلبی هستند که میدان انتخابات ۱۴۰۰ را خالی نکردند. در میان چهرهها اما دو نام دیگر وجود دارد که بهنظر میرسد در کنار علی لاریجانی، محتملترین گزینهها برای رسیدن به فینال انتخابات باشند. دو نام از دو قوه؛ سید ابراهیم رئیسی رئیس قوهقضائیه و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری. با این حال از کابینه روحانی، عبدالناصر همتی رئیسکل بانک مرکزی و محمد شریعتمداری وزیر کار و رفاه اجتماعی نیز به وزارت کشور رفتند و تلاش کردند از ماراتن روز آخری ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری جا نمانند.
البته قوه دیگر (مقننه) نیز در روزهای ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری، بدون نماینده نبود؛ هرچند محمدباقر قالیباف رئیس مجلس با وجود احتمال زیاد برای ثبتنام در نهایت از رقابت در این میدان با ابراهیم رئیسی پرهیز کرد، اما نمایندگان مجلس تحت ریاست او، به میدان انتخابات قدم گذاشتند؛ ازجمله امیرحسین قاضیزادههاشمی نایب رئیس مجلس، شمسالدین حسینی، فریدون عباسی و محمدرضا صباغیان. با این همه میدان انتخابات ۱۴۰۰ نیز همانند سایر ادوار از چهرههای نظامی خالی نیست و نام محسن رضایی، رستم قاسمی و سعید محمد که در دورههایی فرماندهی کل یا بخشهایی از سپاه را عهدهدار بودند هم به فهرست داوطلبان انتخابات اضافه شده است.
در این میان، تنها زن نام آشنای حاضر در ستاد انتخابات کشور زهرا شجاعی معاون امور زنان دولت اصلاحات است که دیروز به وزارت کشور رفت و برای ریاستجمهوری نامنویسی کرد. اغلب نامزدهای یادشده هماکنون تصدی سمتهای دولتی را برعهده دارند و برخی دیگر نیز در دو قوهقضائیه و مقننه اشتغال دارند؛ این موضوعی است که روز گذشته شائبه غیرقانونی بودن حضور آنان در انتخابات بدون استعفا از شغل فعلی را به وجود آورد. بررسی قانون انتخابات ریاستجمهوری نشان میدهد که اگرچه در مصوبه سال ۱۳۶۴ این قانون مقامات دولتی، اعضای شورایعالی قضایی، شورای نگهبان و نمایندگان مجلس در صورت حضور در انتخابات ریاستجمهوری باید از شغل خود استعفا میدادند، اما براساس اصلاحات بعدی که در قانون انتخابات ریاستجمهوری رخ داد، ماده ۳۷ صراحتا تاکید کرده «افرادی که مسوولیت مستقیم در امر انتخابات ریاستجمهوری بهصورت اجرا یا نظارت دارند، در صورتی میتوانند داوطلب شوند که قبل از ثبتنام از سمت خود استعفا نموده و در آن سمت شاغل نباشند.» به این ترتیب جمع بزرگی از چهرهها به میدان رقابت قدم گذاشتند و باید منتظر ماند تا مشخص شود شورای نگهبان صلاحیت کدام یک را برای حضور در میدان نهایی انتخابات ریاستجمهوری احراز و تایید میکند و کدام یک را از دور رقابت کنار میزند. مهمترین اظهارات انتخاباتی چهرههای داوطلب را که دیروز ثبتنام کردهاند در صفحات ۲ و ۸ بخوانید.
بیانیه اعلام حضور رئیسی در انتخابات:
حضور من نافی حضور هیچکس نیست
سیدابراهیم رئیسی رئیس قوهقضائیه روز گذشته با حضور در ستاد انتخابات کشور، در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ ثبتنام کرد و پس از ثبتنام بیانیه خود را قرائت کرد.
در این بیانیه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی بعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
مردم شریف ایران، خواهران و برادران عزیزم.
سلام علیکم
انقلاب شکوهمند اسلامی مردمی شما، چهل و سومین سال خود را میگذراند و همچنان شعارهای مبنایی ما که تحقق ارزشهای دینی، عدالتخواهی، استقلالطلبی و آزادیجویی بود، بهعنوان اولویتهای ممتاز، در بلندای آرمان انقلاب میدرخشند. آرمانی که زنده، پویا، قابل دستیابی و امیدآفرین است. پیشرفتهای مادی و معنوی «اصحاب ما میتوانیم» خمینی کبیر و خامنهای عزیز، کشور ما را از حضیض ذلت به قله عزت رسانید. کتاب زرین افتخارات زنان و مردان سرزمینم مملو از لحظات تلخ و شیرینی است که سرنوشت یکسانی را برای ما رقم زده است. آرزوی «ایران قوی و سربلند»، فصل مشترک این تاریخ پر فراز و نشیب است.
اگرچه مساعی صورت گرفته در دورههای متمادی، قابل تقدیر است، اما اینک در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ضعف مدیریت اجرایی، تقلیل توجه به آرمانهای مبنایی یا انحراف از آن، بخشینگری، گم کردن اولویتها، تن دادن به ساختار فرسوده، جهتگیریهای چندگانه و متعارض، بوروکراسی ناکارآمد و مزاحم، سیاستزدگی، چشمدوختن به بیرون و تحقیر توان داخلی سبب شد که انرژی متراکم و بیبدیل قوه اجرایی، نه تنها به صورت کامل و موثر استفاده نشود، بلکه خود، منشأ پیدایش مسائل پیچیده در کشور باشد. البته فشار سنگین و بیرحمانه بدخواهان و معاندان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه، حتما بر وضع غیرقابل قبول کنونی موثر بودهاند، ولی علت اصلی شکلگیری این وضع، به سوءتدبیرها، ناکارآمدیها و تضییع فرصتهای خدمتگزاری باز میگردد.
قرار نبود که از درد مردم بیخبر باشیم.
قرار نبود که مردم در فشارهای اقتصادی بیپناه بمانند. قرار نبود که از آمدن به میان مردم واهمه داشته باشیم. اینک ماییم و رنجها و امیدهای مشترکمان. رنجی از جنس زخمهای دردآور معیشتی و اقتصادی بر پیکره اعتماد عمومی و امیدی متکی بر منابع سرشار انسانی و فکری و مادی که چشمانتظار مدیریتی توانمند و متکی به مردم برای رسیدن به ایرانی قوی برای همه است.
در طول چند ماه گذشته، گروهها و اقشار و اصناف مختلف، اینجانب را دعوت به نامزدی در انتخابات میکردند و البته برخی دلسوزان نیز با دلایل مختلف، خیرخواهانه، میخواستند در برابر این مطالبه مقاومت کنم. آنچه من را با این استدلال همراه میساخت، مسوولیت سنگین قوهقضائیه و برنامههای تحولی بود که به پشتوانه تجربه و آشنایی به مسائل و چالشهای دستگاه قضایی و به یاری طیف وسیعی از نخبگان و همراهی و امیدآفرینی قاطبه مردم، با جدیت دنبال میکردم و بحمدالله ارکان استقرار مسیر تحول فراهم شده بود؛ اما لطف مردم به این خدمتگزار کوچک تا سر حد مطالبهای فراگیر و عمومی گسترش یافت. اگر این خواست عمومی نبود، برای ادامه مسیر تحول در قوهقضائیه، آسودهخاطر بودم. اما مقاومت بیشتر در برابر این موج گسترده، بیش از هرچیز، بیاعتنایی به اراده مردم بزرگوار سرزمینم و گمان راحتطلبی در میدان نبرد با رنجهای مشترکمان را ایجاد میکرد. انبوه بدهیهای دولتی، رشد سرسام آور نقدینگی، نظام بانکی غیر مولد، تورم کمرشکن، به هم ریختگی بازار مسکن و خودرو، مشکلات کارگران قراردادی و شرکتی، کارخانهها و کارگاههای تعطیل شده، بیکاری جوانان تحصیل کرده، تبعیض آزاردهنده در حقوق و دستمزد و هزاران زخم مزمن دیگر، تنها گوشهای از این دردهای مردم است.
تجربه طولانی اینجانب در سطوح مختلف مدیریتی، به روشنی بر من ثابت کرده است که اگر فساد و مبارزه با آن در کانونهای اصلی خود مهار نشود و به علاج یک قوه قاهره بیرونی گره بخورد، جریان آن در شکلهای مختلف ادامه مییابد و بلکه روزبهروز گستردهتر میشود. بر این مبنا، حضور خود در عرصه انتخابات را مجاهدتی بنیادین برای مبارزه کانونی با فساد میدانم که انشاءالله با هزینههای بسیار کمتر، ریشهها و بسترهای فسادزا را بخشکاند.
روشن است که مردم به وضع موجود اداری و اقتصادی کشور که نه با ارزشهای انقلاب و نه با انتظارات جمهور و نه با امکانات و تواناییهای موجود سازگار نیست، معترض، و گلهمندند. دولت آینده، برای علاج این درد مشترک، باید عمیقا معتقد به تحول و تغییر اساسی ریل اداره امور اجرایی کشور به نفع مردم باشد تا در آیندهای نزدیک، تلخکامیهای ناشی از بیعدالتی، خمودگی و حاشیهسازی را به طعم شیرین و خواستنیِ احساس اجرای عدالت مبدل گرداند.
اینجانب فرزند ملت بزرگ ایران و سرباز کوچک انقلاب اسلامی، با استعانت از خداوند قادر متعال و توسل به امام عصر (عج) و ارواح طیبه شهیدان برای ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور و مبارزه بیامان با فقر و فساد، تحقیر و تبعیض، با احترام به همه نامزدها و گروههای سیاسی، به صورت مستقل به صحنه آمدهام و تنها در برابر ذات اقدس الهی و پیشگاه ملت ایران، خود را متعهد و مسوول میدانم.
با شناختی که از چالشها، ظرفیتها، استعدادها و سرمایههای این کشور کسب کردهام، آمدهام تا با کمک همه مردم ایران و در طلیعه گام دوم، «دولتی مردمی برای ایرانی قوی» تشکیل دهم:
دولتی که ارکان و مسوولیتهای اصلی آن بر دوش جوانان شجاع، تحولخواه، متخصص، پاک و ضد فساد خواهد بود که هر کجا به آنها اعتماد شد، قدرت و افتخار برای ایران آفریدهاند.
دولتی که توجه به محرومان و مستضعفان و طبقات پایین جامعه از مهمترین اولویتهایش خواهد بود و اجازه نخواهد داد که عزت و شرافت و کرامت آنها خدشهدار شود.
دولتی که با اجماع ملی و دیپلماسی هوشمند و مبتکر، حتی یک لحظه را برای رفع تحریمهای ظالمانه از دست نخواهد داد. با دیپلماسی برآمده از قدرت و تواناییهای داخلی، تعامل و رابطه دوستانه و مقتدرانه با دنیا، مخصوصا با همسایگان را، با سرعت پیگیری میکند.
دولتی که پاسدار آزادی بیان و قلم و حقوق اساسی همه شهروندان ایرانی و متعلق به همه مردم ایران است. باید راهها و بسترها برای نقش آفرینی مردم در تحقق عدالت باز شود و ملت ایران، زنان و مردان، با قومیتهای مختلف، با زبانهای متنوع و با سلایق و باورهای فرهنگی و سیاسی متفاوت، باید به یک نسبت به دولت احساس تعلق کنند و «ایرانی بودن» برای تضمین همه حقوق شهروندی آنها کفایت کند.
دولتی که دیوارهای برافراشته در مقابل شفافیت عملکرد و قراردادهای پر حاشیه را فرو خواهد ریخت و خود را در اتاق شیشهای در منظر ارزیابی و قضاوت مردم قرار خواهد داد.
دولتی که تامین اشتغال پایدار را تکلیف قطعی خود میداند و اجازه بیکاری و اخراج ظالمانه کارگران را نخواهد داد.
دولتی که خود را موظف به رشد و بالندگی فکری، علمی، فرهنگی و اخلاقی جامعه میداند و به پشتوانه فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی خود و با نقشآفرینی اصحاب فرهنگ و اندیشه، امکان بالندگی و تبلور بیشتر فضائل اخلاقی آحاد مردم ایران را فراهم خواهد کرد.
مردم عزیز ایران،
در آستانه قرن جدید نیازمند «تحول» همهجانبه و نظاممند برای نیل به «ایران قوی» هستیم. تغییرات جزئی و پنهان کردن مسائل اصلی مردم در تعارفات سیاسی و زدوبندهای جناحی، دردی را دوا نمیکند. مردم از انتخابات به دنبال این نیستند که فرد یا گروهی از صندلی قدرت بلند شود و قبیله دیگری با نشستن به جای آنها، امکانات کشور را بین خود تقسیم کنند. نتیجه انتخابات باید «تحول» واقعی یعنی بازگرداندن امید و نشاط به زندگی مردم باشد.
در پایان از همه گروهها، محرومان و دردکشیدگان، دانشگاهیان، حوزویان، نخبگان، جوانان عزیز و آحاد جامعه که مطالبه حضور اینجانب را داشتند و همه آنانی که خواستار تغییر وضع موجود هستند، برای همسنگری و کمک به خلق مشارکت حداکثری تاکید مینمایم و یقین دارم که به فضل خداوند آیندهای بسیار روشن و چشماندازی بسیار زیبا و دلنشین در انتظار ملت صبور و شکور و شایسته ایران اسلامی است.
خدایا تو شاهدی که هیچگاه دنبال مقام و قدرتطلبی نبودهام و در این مرحله نیز برخلاف میل و مصلحت شخصی و تنها به منظور انجام وظیفه در جهت اجابت توده مردم و جوامع نخبگان و رعایت مصالح اجتماعی و رفع رنج مردم و ایجاد امید پا به عرصه گذاردهام و در این مسیر از تو و اولیایت استمداد میطلبم تا خدمتگزاری شایسته برای این مردم قدرشناس و رنج کشیده باشم. انشاءالله. بعونه و کرمه.
سید ابراهیم رئیسی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
علی لاریجانی پس از ثبتنام در انتخابات:
حوزه اقتصاد، نه پادگان است و نه دادگاه
علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام روز گذشته پیش از ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در جمع خبرنگاران حاضر شد.
متن کامل اظهارات علی لاریجانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رَب أَدْخلْنی مُدْخَلَ صدْقٍ وَأَخْرجْنی مُخْرَجَ صدْقٍ وَاجْعَلْ لی منْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصیرًا
سوال مهم در کشور این است که مساله امروز ایران چیست؟ قبل از پاسخ به این سوال، باید عرض کنم بهدلیل پیچیدگی موضوع و چندبعدی بودن آن، سادهلوحی است که فکر شود با چند اقدام نمایشی پوپولیستی، مساله قابل حل است یا کلید جادویی برای آن وجود دارد یا با سوپرمنبازی یا داغ و درفش میتوان به راهحلی دست یافت. سعدی شیرازی میگوید سه چیز پایدار نماند: 1-مال بیتجارت، 2- علم بیبحث و 3- مُلک بیسیاست.
ملت سربلند ایران؛ امام خمینی(ره)، یک حکیم بود و رهبران صدر انقلاب اسلامی با عقلانیت، پایههای انقلاب اسلامی را ساماندهی کردند. پس چرا امروز وضع ما چنین است؟ چون عدهای اداره کشور را از مسیر حکمت و عقل خارج کردند و با سوار شدن بر موج احساسات و پناه بردن به مسیرهای انحرافی یا فراموشی آرمانهای امام، هزینههای گزافی برای زندگی مردم ایجاد کردند و با صدای بلند، همبستگی ملت را مخدوش کردند. به تعبیر شهید مطهری، فرصتطلبان آنقدر تند و افراطی شعار میدهند تا انقلابیون را کنار بزنند. بهنظر من، تعبیر «علم بیبحث» سعدی، در عدمگفتوگوی داخلی و تبدیل شدن اختلافات به دشمنیها ظهور یافته است. عدهای فقط دنبال تجزیه مردم هستند. این نهایت بیهنری است.
هنر آن است که گامها در طریق وحدت بیشتر و تحمل و مدارا در جهت ایجاد اراده قویتر ملی برای حل مسائل کشور باشد. بنابراین یک مساله مهم، ایجاد وفاق و وحدت و همبستگی ملی در کشور است که در نبود آن، توسعه فراهم نمیشود و ثبات و آرامش برای زندگی مردم ایجاد نمیگردد.
موضوع دیگر، حل مسائل پیچیده بینالمللی و منطقهای است که طولانی شدن آن، به زندگی مردم لطمه میزند. هدف اصلی سیاست خارجی کشور باید تسهیل روابط خارجی در جهت توسعه اقتصادی کشور باشد. تجربه کشورهایی که در 20 سال اخیر جهش اقتصادی داشتهاند نشان میدهد که سیاست خارجی و اقتصاد آنها، یک هدف را دنبال کردهاند و سیاست خارجی در خدمت توسعه کشور بوده است.
بنابراین خیلی روشن عرض میکنم که جهش تولید و پرش اقتصادی داخل، نیازمند با ثباتسازی و تعادل بینالمللی است، نه هر روز با اقدامی، مسالهای جدید ایجاد شود که هزینه آن را مردم در زندگی خود بدهند. برای گذر از صفت «ملک بیسیاست»، باید کشور در دست افراطیون و سازشکاران قرار نگیرد. ملت به افراد(ی) رای میدهند که همین مشکلات نظیر مسائل پیچیده بینالمللی را حل کنند نه آنکه درباره آن روضهخوانی سیاسی راه بیندازند و نه اینکه با طرح مسائل فرعی و افزایش مشکلات ملت، نردبانی برای هوسهای سیاسی-پوپولیستی خود تدارک نمایند. ضمنا، صحنه بینالمللی با شعارهای تند غریزی آرام نمیگیرد.
هنر مدیریت صحنه بینالمللی و انقلابی عمل کردن در این مقطع آن است که وجوه بلوکهشده ملت ایران را از دست کشورهای دیگر دربیاوریم، نه اینکه در داخل عدهای شعار بدهند و ما نفت را با زحمت زیاد بفروشیم ولی پول آن در حسابهای خارجی بلوکه شود. خب چه نفعی برای زندگی مردم دارد؟ حکمرانی مطلوب، در گرو شعار کمتر و عقلانیت اثربخشتر است. با بیارادگی در حل مشکلات کشور و توهمات نابجا، نمیتوان آرامش موردنیاز توسعه اقتصادی کشور را در صحنه بینالمللی تدارک دید. حل مسائل پیچیده بینالمللی نیازمند افراد کاربلد است که بدون دستپاچگی و بدون تعلل، زمام امور دیپلماتیک را از دست بداندیشان خارج کنند.
مساله سوم، توسعه اقتصادی کشور است. عدالت در توسعه اقتصادی، رکن است اما نه شعار عدالت! بلکه داشتن نظریه عدالت و تحقق آن. عدالت در زبان صاحبنظران اسلامی، ایجاد زمینه رشد استعدادهای آحاد مردم است و این امر، جز با رقابت متوازن همه افراد جامعه رخ نمیدهد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر نامگذاری فرمودند، بهنظر من کشور ما نیاز دارد که حداقل دو دهه، اولویت اصلی خود را پیشرفت اقتصادی و منافع ملی قرار دهد و بقیه شئون کشور در خدمت آن قرار گیرند. نه اینکه 10 هدف موازی تعریف کنیم که هر کدام کشور را به سمتی بکشانند.
من سخنی از شهید مطهری برایتان نقل کنم؛ ایشان که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی ایدئولوگ نظام محسوب میشوند میگویند: ممکن است حکومتی اهداف بسیار عالی را در نظر بگیرد اما اگر از اقتصادی سالم - یعنی اقتصاد ثروتزا - برخودار نباشد به هیچیک از آن اهداف متعالی نمیرسد. استقلال اقتصادی کشور، یکی از اهداف قانون اساسی است که با تکیه بر بنیه تولید داخلی و همراهی بینالمللی در جهت توسعه صادرات، محقق میشود. در این راه باید روحیه سیاستزدگی را در عرصههای مختلف توسعه اقتصادی بزداییم.
توسعه اقتصادی با محوریت عدالت، هم تئوری خاص دارد و هم ملزوماتی که یکی از آنها عدمدخالت دولت و سیاستزدگی در این قلمروهاست. امروز حتی در حوزه ورزش، سیاستمداران لباس مدیریت آن را بر تن دارند تا چه رسد به بنگاهداریهایی که مانع رقابت مردم در اقتصاد میشود. این دخالتهای بنگاههای حکومتی، همان شرایطی را بهوجود میآورد که سعدی شیرازی آن را «مال بیتجارت» نامیده است. اگر پیشرفت اقتصاد، محور است یعنی تحقیقات دانشگاهی، فرهنگ، سیاست داخلی، سیاست خارجی و همه و همه باید در جهت تحقق آن باشند.
تجارت، نظامات پایدار میخواهد. حوزه اقتصاد، نه پادگان است و نه دادگاه که با تشر و دستور اداره شود. سیاست روشن و ثبات در قواعد میخواهد و فعل و انفعالات طبیعی خود را میطلبد و با اقدامات نمایشی، مسائل پیچیده کشاورزان، بازنشستگان، کارگران، بیکاران و... حل نمیشود. هر کسی وعده بهشت در این شرایط پیچیده کشور میدهد خلاف میگوید. باید اول آتش جهنم اختلاف و لجبازی و افراطیگری و کارنابلدی را خاموش کرد. مشکلات کشور با هوسهای پوپولیستی و نردبانسازی از محرومیت ملت حل نمیشود، بلکه کشور برای تحقق پیشرفت اقتصادی شتابان و مردمی، به همبستگی ملی در داخل، تعامل هوشمندانه با غرب، همکاری سازنده و پویا با شرق و هماهنگی برادرانه با همسایگان احتیاج دارد و این امر نیازمند علم و دانش و تجربه است.
باید سرنوشت ملت و آرامش زندگی مردم را به افراد کاربلد و جوانان با انگیزه سپرد. اینان، همت بلند و انگیزههای قوی دارند. امام علی(ع) فرمودند: «تدبیر نیکو، سرمایه اندک را بالندگی میبخشد و مدیریت نادرست، سرمایه هنگفت را بر باد میدهد.» وقتی جهان زیر آهنگ و فرهنگ ما قرار میگیرد که اقتصادی پویا و زندگیای قابل پیشبینی برای مردم فراهم شود.
من به کسانی که فکر میکنند با شعار، مسائل اقتصادی مردم حل میشود عرض میکنم به جای متخصصبازی در دور زدن تحریمها، قدری از وقت خود را صرف فراهم کردن شرایط آرام برای زندگی مردم بکنند که بتوانند برای زندگی خود و فرزندانشان برنامهریزی کنند. باید برای حل مسائل سخت کشور، با شجاعت و ازخودگذشتگی و ریسک در آبرو، به میدان گام نهاد.
بیا تا جهان را به بد نسپریم
به کوشش همه دست نیکی بریم
صهیونیستها و تروریستها، بداندیشان امروز هستند. به روح شهدای فلسطین و افغان درود میفرستیم و یاد دوست مجاهد، سید شهدای مدافع حرم، حاج قاسم عزیز را گرامی میداریم.
بیانیه اعلام نامزدی انتخاباتی اسحاق جهانگیری:
امیدوار بودم نیازی به حضورم نشود
ایسنا: اسحاق جهانگیری با صدور بیانیهای برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
بسم الله الرحمن الرحیم
هموطنان عزیز!
ایران ما در سالهای اخیر با مسائل و تنگناهای گوناگون روبهرو بوده و اکنون به شدت نیازمند افقگشاییهای واقعی در زندگی مردم و توسعه همهجانبه کشور، بهبود معیشت مردم با رفع تحریمها و رشد اقتصادی پایدار و اشتغالزا و حمایت از تولید و بازتوزیع عادلانهتر ثروت است. انتخابات را باید به عنوان فرصتی برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی و ظرفیتهای قانون اساسی برای اعمال حاکمیت ملی و اصلاح روند حکمرانی پاس داشت و تاثیرگذار کرد. انتخابات ریاستجمهوری پیش روی ماست. انتخاباتی که از آنِ همه و مظهر جمهوریت نظام است و به تاکید رهبر معظم انقلاب مشارکت گسترده و موثرتر در آن گشاینده راه برای توانمند شدن مردم و حکومت، عبور از بحرانها و افزایش اقتدار ملی است. در چهار سال پیشرو فرصتی طلایی داریم برای اینکه: به سمت حل مسائل بنیادینِ ایران، تامین منافع ملی و توافق و تنشزدایی در خارج و داخل برویم، روی ریل توسعه فراگیر و پایدار قرار بگیریم، به اقتضائاتِ تامین عدالت، تشکیل دولت رفاهِ فراگیر، فقرزدایی و افزایش شمول و کیفیتِ خدمات پایه همگانی، بهویژه در حوزه سلامت و آموزش، تن بدهیم و با شکاف درآمدی، تبعیض و فساد سازمانیافته مبارزه کنیم، ایران برای همه ایرانیان شود، صرفنظر از جنسیت و قومیت و مذهب و محل زندگی آنان، به سمت توانمندسازی توامان نهادهای حکمرانی و نهادهای مدنی و افزایش ظرفیتهای حلمسالهایِ دولت و جامعه ایران برویم، برای صیانت از حقوق و آزادیهای اساسی همه شهروندان گامهای عملی برداریم، در جغرافیای سیاسی منطقه و جهان امروز یک محور تردد و ترانزیت شویم و راهها و لولههای مهم اقتصادی، ایران را دور نزنند، محیط زیست مشترک ایرانیان را از تخریبهای جبرانناپذیر نجات بدهیم و به جای آیندهخواری آیندهسازی کنیم.
ایران را با اتکای به بهترین متخصصان و کارآمدترین مدیران، بهویژه زنان و جوانان، اداره کنیم و حذف و طرد و تبعیض را کنار بگذاریم و به عنوان یک قدرت تعاملگرا در منطقه و جهان به رسمیت شناخته شویم و کشوری باشیم که از همه سو قصد مهار و تضعیفمان را نداشته باشند.
قصد ورود به این انتخابات را نداشتم و امیدوار بودم نیازی به حضورم نشود. اما با توجه به نیامدن برادر عزیزم دکتر جواد ظریف و عدم امکان ثبتنام تعدادی دیگر از کسانی که میتوانستند این مسوولیت را بپذیرند و اینکه جبهه اصلاحات ایران، رهبران و شخصیتهای دلسوز اصلاحطلب و بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی و مدنی تشخیص دادهاند که باید به صحنه بیایم، به رغم میل و مصلحت شخصی و با توکل به خدا از قبول مسوولیت شانه خالی نمیکنم. آبرو و تجربهام را که متعلق به ملت است تقدیم ملت میکنم، با آگاهی از شرایط دشوار امروز کشور و سردیها و کنارهگزینیها وارد این میدان میشوم و از هیچ تلاش و اقدامی، تا آنجا که ارزشها و هویت اصلاحگرانهام را تهدید نکند، دریغ نمیکنم.
میدانم که چه شرایط سختی پیشِ روی رئیسجمهوری آینده است. اما نمیشد راه عافیت پیش گرفت. به مردم هم نمیتوانم وعدههای ناممکن دروغین بدهم. ما به خون شهدا و هموطنانی که اسیر فقر و رنج و کولبری و سوختبری و تبعیضاند مدیونیم. آینده را باید با هم بسازیم.
امروز خوشبختانه زمینه احیای مجدد برجام و رفع تحریمها که مقدمهای برای گشایش در وضعیت کشور و معیشت مردم است فراهم شده است و نباید در این مسیر مانعی ایجاد کنند. گشودن گرههای ناشی از تحریمهای شدید سه ساله که ضربات سنگینی بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرده است کاری بسیار دشوار و سنگین است. ادامه مسیر رفع عزتمندانه تحریمها را باید مدبرانه پی گرفت و البته بعد از پایان تحریمها نیز بازسازی اقتصاد کشور دشواریها و پیچیدگیها و الزامات زیادی دارد.
بیکاری، فقر و نابرابری فزاینده، توقف بسیاری از کسبوکارها، کاهش مداوم سرمایهگذاریهای نو، خشکسالی و بحران آب، تخریبهای جبرانناپذیر محیط زیست، کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکمرانی، کاهش امید به اثربخشیِ رای مردم، افزایش فساد، مشکلات ناشی از ساختار بودجه و نظام بانکی و مالیاتی کنونی و مشکلات در تولیدِ صنعت، کشاورزی و خدمات کشور از جمله مسائل مزمن کشورند. بحران کرونا و ضرورت سازماندهی قویتر واکسیناسیون رایگانِ همگانی و سریعتر هم در صدر اولویتها قرار گرفته است. همه اینها تصویر نگرانکننده را مقابل نامزد ریاستجمهوری که به عمق مشکلات توجه دارد قرار میدهد. آنان که در کارنامه طولانی کاریشان کمتر اقدام واقعی و موثری برای حل عملی مشکلات مردم دیده میشود، چنان شعار میدهند که قادرند مشکلات پیچیده کشور و مردم را یکشبه حل کنند. من واقعا نگران سنگینی بار این مسوولیتام. با اینحال، مبتنی بر شناخت وسیع و عمیق از ظرفیتهای انسانی، مادی، طبیعی و قدرت زیرساختی ایران باور دارم با افزایش ظرفیت و کیفیت حکمرانی و همیاری دولت و جامعه میتوانیم بر این مشکلات فائق بیاییم.
با مشکلات کنونی کشور از نزدیک آشنا هستم و میپذیرم اگر مسوولانه به میدان نیایم در بدتر شدن وضع جامعه و خسارتهای ناشی از عدم ورود به انتخابات ممکن است سهیم باشم. برای همین، در کنار همه نیروهایی که نگران وضعیت و آینده کشورند و دغدغه رنج هموطنانشان را دارند، برای جلب مشارکت موثر مردم تلاش خواهم کرد. میدانم بدون افزایش مشارکت مردم و به صحنه آمدن جمعیت خاموش در انتخابات نمیتوان پیروز شد. درک میکنم که اکنون بسیاری از هموطنانم به سوء حکمرانیها معترضاند و امیدی به انتخابات ندارند و راه قهر با صندوق را مطرح میکنند، اما برای بهروزی همین ایرانیان راهی روشنتر از احیای صندوق رای و تلاش مصلحانه برای افزایش اثربخشی رای عموم مردم نمیشناسم.
اکنون گشایش وضعیت کشور نیازمند رای ایرانیانی است که دلخسته و آزرده از امروز و ناامید از آینده به انتخابات پشت کردهاند. در راهی که به آن قدم نهادهام نیازمند رای همین هموطنان هستم و امیدوارم با برنامهها و تیمی که معرفی خواهم کرد آنها را قانع کنم که رای دادن آنها بهتر از انفعال است.
بهرغم توصیههای روشن مقام معظم رهبری و برخلاف انتخابات ریاستجمهوری در ادوار گذشته تمایل و تشویق مردم به مشارکت حداکثری و کاستن از موانع تحقق آن در بخشهایی از حکومت هم کاهش یافته است. متاسفانه برخی نهادها، رسانهها و مراکز تاثیرگذار ظاهرا بر این باورند که مشارکت حداکثری منجر به شکست جریان و نامزد مطلوب آنان خواهد شد. حال آنکه، کاهش مشارکت به جمهوریت نظام لطمهای جدی میزند و بر بحرانها میافزاید. سوابق آنها که عوامفریبانه مردممردم میکنند نشان میدهد که منافعشان در غیاب مردم تامین میشود و ضد مردمسالاری بودهاند. ما ایرانیانی که میخواهیم شرایط زندگی هموطنانمان در ایران را عملا بهبود ببخشیم، راهی جز تلاش برای تقویت مشارکت و رقابت عادلانه در این انتخابات نداریم. برنده مشارکت بالا جامعه ایران است و برنده مشارکت پایین اقلیت و حامیان اندکسالاری.
من برای دفاع از صندوق و حق رای موثر مردم نامزد شدهام و با اتکا به رای ایرانیانی که از مشارکت در انتخابات ناامید شدهاند امید پیروزی دارم.
برای گشایش در زندگی مردم، توسعه ایران و آغاز مرحله نوینی از اصلاحات افقگشا آمدهام. مسیر دشواری پیشرو است، اما به لطف خدا و با حمایت و رای شما:
میتوانم جمعی از بهترین متخصصان و شایستهترین مدیران کشور را در جهت بسط خیر همگانی ایرانیان به همکاری دعوت کنم.
برنامهای برای اداره دولت ارائه خواهم کرد که با بهرهگیری از مشورت و توان بهترین کارشناسان و نهادهای کشور و تجربه گذشته بیش از سایر برنامهها غنا و قابلیت تحقق داشته باشد.
مسیر احیای برجام، رفع تحریمها و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان را ادامه خواهم داد.
جوانسازی دولت و اصلاحات نهادی کاهنده فساد و انواع تبعیض و افزاینده کارآمدی را پیش خواهم برد.
میتوانم برای ساختن توافق در خارج و داخل و ائتلافهای مسالهمحور «حل مساله» کنم.
آنچه به عنوان معاون اول اختیارش را نداشتم و برای بسط توسعه فراگیر و پایدار، دموکراتیک، متوازن و مشارکتی ضروری و ممکن میدانم را اجرایی خواهم کرد و برای بسط عدالت، آزادی، مردمسالاری و رفاه ایرانیان و بالیدن ایران در قرن پانزدهم شمسی هر چه در توان دارم را عرضه میکنم و «دولت ملت» را تشکیل خواهم داد.
متاسفانه در این انتخابات شایستهترها یا نیامدند یا امکان نامزد شدن نداشتند. بسیاری از شایستگان حتی از مدیریت و خدمت در مسوولیتهای دیگر علمی، فرهنگی و اجرایی در موسسات دولتی و غیردولتی محروم میشوند. من بنا دارم که همه توان و همتم را به کار گیرم که شایستهترینها در سرنوشت کشور تاثیرگذار شوند. من اصلاحطلبم ولی میخواهم تواناترینها، صرفنظر از گرایش سیاسیشان، مسوولیتهای اجرایی و علمی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور را به عهده بگیرند و فرصتهای خدمت در بخشهای عمومی و غیردولتی به روی آنان گشوده شود و امید و برنامهای که برای توسعه ایران دارم با اختیارات ریاستجمهوری صورت عمل به خود بگیرد.
به خدای بزرگ تکیه میکنم و همیاری یکایک هموطنانم را در این مسیر میطلبم که با همراهی شما همه این اهداف دور و نزدیک دستیافتنی میشوند. جزئیات برنامههای پیشنهادی تحققپذیر، گامهای عملی و تیم همکارانِ توانا را در روزهای آتی تقدیم میکنم؛ فرصتها کوتاهند و وظایف بسیار.
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم
یا علی
اسحاق جهانگیری
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
سخنان مسعود پزشکیان برای اعلام نامزدی
تعامل با مردم، راهحل خروج از مشکلات است
ایرنا: مسعود پزشکیان داوطلب سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در حاشیه ثبتنام در جمع خبرنگاران در سخنانی گفت: هیچ کشوری در دنیا نتوانسته با تنش به جایی برسد، بدون مشارکت و تعامل با مردم امکان برونرفت از مشکلات وجود ندارد.
راهحل برونرفت از مشکلات اتکا به علم دانش و طبیعتا نیروها و انسانهایی است که با این باور میتوانند وارد صحنه شوند و مشارکتی همه جانبه در کشور بهوجود بیاورند.
تمام امکاناتی که در کشور و حتی خارج از کشور داریم برای معضلات موجود راهحل ارائه دهند تا مشکلات را از بین ببرند. بدون دانش، علم و آگاهی هر تصمیمی در این مملکت بگیریم منجر به چیزی خواهد شد که الان با آن مواجهیم.
باید بدانیم در این مسیر بدون مشارکت و تعامل با مردم امکان برونرفت از مشکلات وجود ندارد باید باور کنیم که کشور را همه کسانی که ایرانی هستند میتوانند اداره کنند و این ایران است که با قومیتهای مختلف رنگها، زبانها و گویشهای مختلف کشور را درست کردهاند بدون اینها و با اتکا به یک جناح و یک دسته امکان اینکه از این وضعیت خارج شویم وجود ندارد.
فقط اتکا به مردم میتواند مشکلات را حل کند و برای این کار چارهای نداریم جز اینکه روند تفرقه و اختلافات موجود در کشور، تنش داخلی و تنش با همسایگان را از بین ببریم. نمیشود با دعوا و تنش به فکر توسعه و آینده کشور بود.
هیچ کشوری در دنیا نتوانست با تنش به جایی برسد. قطعا باید با تنشزدایی در کشور و خارج از کشور مشکلات را از بین ببریم با دوستان مروت با دشمنان مدارا. با جنگ، درگیری، اختلاف، حذف کردن، پنهان کردن امکان اینکه به جایی برسیم وجود ندارد. در هیچ تاریخ ملتی و جامعه امکان نداشت گروهی به اجبار توانسته باشند مملکتی را اداره کرده باشند.
باید درد مردم را بفهمیم و به نیازهای آنان آگاه باشیم و خود را خدمتگزار مردم بدانیم. با تمام وجود باید با عشق ورزیدن به مردم دردهای آن را پیگیری کنیم و وقتی مشکل دارند به جای اینکه آنها را بگیریم بزنیم و به زندان کنیم باید آنان را درک کنیم.
من یک بار نایب رئیس بودم و بانکها و موسسات ما پول مردم را گرفته بودند و به جای حل مشکلات در خیابان آنها را میزدند ما میتوانیم این را برعکس کنیم نهایتا این فساد بیاعتمادی و آن چیزی که در کشور وجود دارد را اینگونه رفع کنیم. معتقدم اگر سیستم را درست کنیم مشکلات در عرض ۶ ماه تا یکسال حل شده و امکان ندارد به راحتی بتوان پول خورد و دزدی کرد.
اگر افایتیاف داخلی را اصلاح کنیم دیگر رانتخواران نمیتوانند حضور پیدا کنند و پولها گم نمیشود و امکان ندارد. گاهی ۷۰ هزار میلیارد تومان پول معلوم نیست به کجا رفته. پولها را بردند و خوردند و ما نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است ۱۰ هزار میلیارد، 8هزار میلیارد و ۷ هزار میلیارد تومان پول غیب میشود و افتخار میکنیم که خوردند.
اگر بتوانیم یارانههایی را که حدود ۲ میلیارد تومان است به افرادی راحتطلب که در خانههای میلیاردی زندگی میکنند پرداخت نکنیم و به کسانی که نان شب ندارند بدهیم که مردم ما در زندگی روزمره مجبور نشوند دست به کارهایی بزنند که حتی آوردن اسم آن هم درست نیست.
با اتکا به دانش علم و نیروهای جوان غیرآلوده میتوانیم از این وضعیت خارج شویم، نه اینکه افرادی که در مملکت عمری مدیریت کردند و باعث شدند این وضعیت بهوجود بیاید دوباره با همان آدمها بخواهیم مملکت را درست کنیم باید به جوانان وزنان متکی شد و زنانی که در جامعه ۵۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند را باور کنیم.
باید باور کنیم که اینها میتوانند. باید باور کنیم غیر از ما و غیر از کسانی که در قدرت بودند و باعث چنین وضعیتی شدهاند، هستند افرادی که بتوانیم به آنان اتکا کنیم و با کمک آنان مشکلات را رفع کنیم.
اتکا به افرادی که در این مدت نتوانستند اقدام خوبی انجام دهند و نتیجه عملشان چیزی است که امروز در کشور میبینیم، باور غلط است.
دست به دست هم خواهیم داد و تلاش خواهیم کرد مشکلات مردم را رفع کنیم و با اتکا به جوانان و حضور همه قومیتها و جمعیتها و براساس عدالت و انصاف کشور را اداره کنیم.
با قدرت در صحنه خواهیم بود مگر اینکه از اصلاحات به معنای واقعی یعنی وحدت و انسجام کسی اقبال بیشتری در نظرسنجی ملی داشته باشد، کنار خواهم رفت.
در رابطه با بحث مسکن آنچه فکر میکنم میتوانیم یارانههایی که افراد ثروتمند میدهند را کنار بگذاریم به آنانی بدهیم که نان شب ندارند و این پول را آزاد کنیم قطع به یقین میتوانیم مشکلات را حل کنیم. تلاش ما بر این خواهد بود که این پولها را آزاد کرده و به نفع اقشار نیازمند استفاده کنیم با این باور و با این اعتقاد زندگی کردم.
وقتی با همسرم آشنا شدم هر دو دانشجوی پزشکی بودیم. همراه و همیار هم شدیم ایشان جراحی خواندند و با هم مسیر را طی کردیم و معتقد بودم همان موقعی که بسیاری میگفتند زنها نمیتوانند، با وجود داشتن چهار فرزند دو نفر در بعد کشوری جزو نفرات برتر شدیم و باور داشتیم اگر با هم و در کنار هم باشیم میتوانیم به بهترین نحو عمل کرده و در مهمترین مدارج علمی قرار بگیریم و این برای من افتخار بود و تصور میکنم اگر زنان خود را باور داشته باشند چیزی از مردان کم ندارند.
این بستر باید برای شکوفایی آنان و نشان دادن خودشان آماده باشد. نباید ساختاری درست کنیم که بستر برای شکوفایی و توانمندیهای بانوان آماده نباشد. قطعا این بستر را آماده خواهیم کرد و آنها در بسیاری از جاها میتوانند بهتر از ما و درستتر از ما عمل کنند.
عکسها: امیر پورمند