مشکل بایدن با ایران در خاورمیانه رها شده
سعودیها و ایرانیها، به روشهای متفاوتی به این دگرشها، واکنش نشان دادند. تهران راه دیگری میرود. حتی در شرایطی که برنامه هستهایاش را سرعت میدهد، از فرصتهایی که آشفتگی در عراق، سوریه، لبنان و یمن فراهم میسازد، بهره گرفته و بهطور موثری برای تقویت جایگاه منطقهایاش حرکت میکند.
تهران، با آگاهی به اینکه دولت بایدن هیچ تمایلی برای یک جنگ تازه آمریکایی در خاورمیانه ندارد، معتقد است که واشنگتن، باید مطابق شرایط ایران به توافق هستهای برگردد. ضمنا اگر تنشهای ناشی از این شرایط، روابط واشنگتن با متحدانش در اروپا یا خاورمیانه را هم با آسیب مواجه کرد چه بهتر.
بهنظر میرسد دولت بایدن در این ماههای نخستین کار خود، تلاش میکند مسیر میانهای در قیاس با مسیرهایی که دو رئیسجمهوری پیشین رفتند، پیش بگیرد؛ میخواهد کارزار فشار حداکثری ترامپ را زمین بگذارد اما خواهان یک توافق هستهای قویتر و طولانیتر و نیز محدودیتهای بیشتر بر نفوذ منطقهای ایران در قیاس با دوره اوباماست.
در این لحظه، به نظر میرسد که این رویکرد، با همه به جز تهران، کارآیی دارد. متحدان اروپایی آمریکا قصد اعلام شده آمریکا برای بازگشت به توافق هستهای را تحسین میکنند و همزمان متحدان کلیدی آمریکا در خاورمیانه هم بهطور معقولی از جهتگیری کلی سیاست آمریکا و سطح مشورت دولت بایدن با آنها درباره راهبردش، رضایت دارند. ایران، که به نظر میرسد جناح اصولگرای آن در انتخابات ماه ژوئن آینده، موقعیت خود را مستحکمتر خواهد کرد، تا به اینجا از تعامل پرهیز کرده است.
این همان خطر اصلیای است که متوجه تلاشهای تا به اینجا موفق دولت بایدن برای پیمودن مسیری ویژه و بینابین رویکردهای اوباما و ترامپ میشود. اکنون این پرسش مطرح است که آیا دولت آمریکا میتواند نگاه خود را بر ایران تحمیل کند و همزمان هم متحدان اروپایی و خاورمیانهایاش را همراه نگه دارد؟