مناقشه قرهباغ و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران
با عنایت به اینکه جهتگیری سیاست خارجی کشورها در برخورد با پدیده بحران براساس منافع ملی شکل میگیرد، طبیعی است که تقابل و تعارض موضعگیریها، متاثر از پیگیری اهداف و منافع متعارض است. از اینرو چنین رویکردهای متعارضی نهتنها روند حل بحران را مشکل میکند، بلکه زمینه مساعدی را برای تداوم و حتی تسری آن به خارج از منطقه مورد مناقشه، فراهم میآورد.
نظر به اینکه کشمکش و درگیری جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان در منطقه قرهباغ در مرزهای شمال غربی ایران قرار گرفته، بدیهی است تداوم و تشدید بحران، امنیت ملی و منطقهای ما را مستقیما تحتالشعاع خود قرار میدهد.
اصابت برخی از خمپارهها و موشکهای طرفین به اشتباه در خاک ایران خود گویای این مطلب است که نشان دهد تا چه اندازه خطرات این جنگ به ایران نزدیک است. شاید دیگر کشورها تمایل داشته باشند تا آذربایجان و ارمنستان را بهعنوان واسطههای اختلافات خود در این جنگ تبدیل کنند، اما برای جمهوری اسلامی ایران این درگیری یک تهدید بالقوه امنیتی و اقتصادی و حتی قومی بهحساب میآید.
از این رو موضعگیری ایران در مناقشه قرهباغ، به جهت تداخل و تلاقی منافع اقتصادی و اهداف امنیتی از حساسیت شدیدی برخوردار است. چراکه منافع اقتصادی ایران با وجود آرامش و ثبات در مرزهای شمالی تامین میشود و در واقع نیازمندآن است.
از طرفی دیگر اهداف امنیتی آن ایجاب میکند برای مصون ماندن از تهدیدات احتمالی، در منطقه مورد مناقشه، صلح و آرامش برقرار باشد.
برقراری صلح و ثبات، علاوه بر جلوگیری از طرح اندیشههای افراطی تهدیدکننده تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران، مانع از موفقیت سیاستهای سایر دول رقیب در منطقه نیز میشود. از این رو منافع بلندمدت ایران ایجاب میکند که موضعگیریهایش را بر مبنای رفع تنش از منطقه تنظیم کند و ضمن درخواست برای رفع اشغال و حفظ تمامیت ارضی همسایگان، اشغالگری جدید را برنتابد.
براین اساس برای رهایی از تهدیدات امنیتی و تحقق منافع اقتصادی، سیاستگذاری ایران مستلزم ظرافت خاصی برای دستیابی به هر دو هدف مزبور است.
بدیهی است که منافع امنیتی و منافع اقتصادی ایران در منطقه قفقاز تحت الشعاع بحران قرهباغ قرار گرفته است و نتیجتا نوع موضعگیری ایران در قبال بحران قرهباغ، علاوه بر اینکه تاثیر مستقیم بر سطح روابط با جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان دارد، بر فرآیند تداوم کشمکش یا نحوه اختتام بحران نیز تاثیرگذار است.
از اینرو این نکته بهویژه برای جمهوری اسلامی ایران ضروری است که درگیر یک جنگ ناخواسته که قدرتهای فرامنطقهای در آن تاثیر تعیینکنندهای دارند، نشود. بنابراین فوقالعاده مهم است که با اتخاذ موازنه متقارن، نقش میانجی را ایفا کند. بهگونهایکه از یکسو تجاوز ارامنه به خاک آذربایجان را به صراحت محکوم کرده و از طرفی هم تاکید بر حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و هم تاکید بر حفظ حقوق اقلیت ارامنه که در قرهباغ زندگی میکنند، داشته باشد.
در چنین فضایی ایران میتواند نقش میانجی فعال را ایفا کند و در راستای کمک به تثبیت صلح و امنیت در مرزهای شمال غربی خود گام بر دارد.
در غیر این صورت و با تصاعد بحران در منطقه قرهباغ، ایران با یک مشکل اساسی در مرزهای خود مواجه خواهد شد. درک تهدید ایران از روند این درگیری به دیگر متغیرهای مهم منطقه چون احساس آسیب پذیری ایران در برابر آمریکا و اسرائیل با توجه به سابقه چند دهه همکاریهای باکو با دو کشور مذکور را افزایش میدهد.
بنابراین ادامه این درگیریها میتواند آذربایجان را بیش از پیش به آمریکا و اسرائیل برای دریافت کمکهای نظامی و اطلاعاتی وابسته کند و بالطبع آنها نیز میتوانند امتیازات بیشتری از آذربایجان برای ایجاد پایگاههای نظامی و امنیتی در این کشور دریافت کنند و راه ارتباطی ایران و روسیه را قطع کنند.
با توجه به این شرایط باید توقع داشت ایران بیش از دیگر کشورها نگران خطرات تداوم جنگ قرهباغ باشد و تلاش کند تا با میانجیگری فعال طرفین را در راستای یک راهحل باثبات به میز مذاکره تشویق کند. راهحلی که بر پایه این توازن باشد که جمهوری آذربایجان تمامیت ارضیاش را حفظ کرده و قرهباغ در درون این جمهوری باقی بماند و از سوی دیگر آزادیها و حقوق ارامنه قرهباغ محترم شمرده شود. اگر چنین طرحی مورد توافق قرار بگیرد مشکلات ارمنستان و آذربایجان هم حل خواهد شد.
این موازنه زمانی میتواند به سمت صلح و ثبات در حرکت باشد که به ایران، روسیه و ترکیه بهعنوان کشورهای همجوار بتوانند با تشکیل کارگروه مشترک (یعنی ایران، ترکیه و روسیه + ارمنستان و آذربایجان) بر سر این مسائل به توافق برسند.
منبع: دیپلماسی ایرانی