محمد (ص) و بردگی فکری

دکتر عباس آخوندی بیش از دو سال است که عطای وزارت را به لقایش بخشیده‌ام ولی، کمتر روزی است که اتهامی یا دشنامی از خیل کسانی که ادعای دیانت و انقلاب‌گری دارند دریافت نکنم و تمام هویت، حیثیت و زندگی شخصی و خانوادگی‌ام مورد تهدید و هجمه قرار نگیرد. نفاق عجیبی بر صحنه‌ سیاست حکمفرما شده‌است. همان روزها که اصرار بر پذیرفتن استعفایم داشتم، چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کردم. چون این حضرات را می‌شناختم که جز بردگی فکری سیاستمداران به چیزی دیگر راضی نیستند. و هیهات که چون منی به این بردگی تن ‌دردهد.

امروز روز تولد رسول گرامی اسلام و پیام‌آور توحید و شورنده بر شرک است. پایبندی به خرد و راستی، پرهیز از دروغ و دورویی و آزادگی و رهایی از هر بند تعلقی آموزه‌ بنیادین اوست. ازاین‌رو، بر آن شدم تا گوشه‌ای از واژگونگی حقیقت در این روزگاران را بازگو کنم. روز ۱۰آبان۱۳۹۹ این خبر در برخی کانال‌ها و سایت‌های خبری انتشار یافت: «سود ۱۲۰۰ میلیاردی عباس آخوندی از بورس!» برای من که به انتشار این خبرهای دروغ عادت کرده‌ام، مساله بسیار عادی بود. در پاسخ به اولین کسی که در این باره با من تماس گرفت و گفت در برابر این خبر چه می‌کنی، گفتم از کنار آن می‌گذرم. ولی، در مدت کوتاهی خبر به سرعت بازنشر شد و تعدادی از دوستان از من خواستند به دستگاه قضا شکایت برم. با توجه به اینکه تقریبا هیچ یک از شکایت‌هایی که درباره افتراهای آشکار و بی‌پرده و از این بزرگتر انجام داده‌ام  تاکنون  به نتیجه موثری نرسیده‌اند، تمایلی به این‌کار نداشته و ندارم. حتما یادتان هست که یکی از نمایندگان محترم ادعا کرد که «آخوندی ۱۳۰ شرکت دارد و خودش با خود قرارداد می‌بندد.» ادعایی به این سنگینی علیه یک وزیر؛ آن هم در زمانی که در مصدر کار بوده‌است. چندین سال است که علیه ایشان شکایت کرده‌ام و هنوز اندر خم کوچه اولم. ولی، گویا یک بار دیگر باید تجربه کنم.

اخیرا دو تن از نمایندگان سوپر انقلابی اعلام کرده‌اند که من در خارج از کشور هستم و یکی‌شان گفته: «الان اسپانیا هستند و با پول مردم در حال عشق و کیف خودشان هستند.» از ایشان برای صرف چای در دانشگاه دعوت به عمل آوردم. لیکن، دریغ از آنکه به روی مبارکشان بیاورند و دست‌کم یک عذرخواهی کوچک بکنند. خبر بالا هم که از اساس دروغ است. فارغ از قانونی و شفاف بودن خرید و فروش سهام در بازار بورس، من حتی یک سهم در این بازار نداشته و یک ریال هم معامله نکرده‌ام. ولی، نحوه انتشار این شایعه‌ها جالب و قابل تامل است. در ابتدا یک کانال خبری غیرمشهور با کمتر از هزار عضو یک خبر دروغ را منتشر می‌کند. منبع خبر او چیست معلوم نیست. با چه انگیزه‌ای دست به این‌کار می‌زند روشن نیست. سپس کانال‌های بزرگ‌تر به نقل از آن بدون هرگونه بررسی خبر را بازنشر می‌کنند. در همین مورد، وقتی با مدیریت برخی از این کانال‌ها یا مسوولان سایت‌ها تماس گرفته شد به سرعت خبر را بدون هرگونه توضیحی و پوزشی و پس از چندین هزار بار دیده‌شدن پاک کردند. این شیوه‌ غیراخلاقی فعالیت ضدرسانه در ایران است. ابتدا خبر دروغ را بدون هرگونه تحقیق انتشار می‌دهند و بعد که می‌بینند احتمالا نتوانند صحت آن را تایید کنند، اقدام به پاک کردن می‌کنند.  همه اینها از نظر من طبیعی است. اینها محصول ساختار اقتصاد سیاسی ایران است. آزادگی و تلاش برای حاکمیت قانون و ایستادگی در برابر سوداگری و سوداگرانی که با بدنه دیوانسالاری ایران پیوند خورده‌اند بسیار پرهزینه است. از قضا در همین روز آقای محمد سالاری عضو شورای شهر تهران در یک گفت‌وگوی رسمی در ضمن مطالبی که بیان کردند، به اقتضای بحث‌شان به برخی اقدام‌هایی که من در دوره وزارت‌ راه و شهرسازی انجام داده‌ام اشاره داشتند که بد نیست به آن رجوع کنید. ۱ من می‌دانستم که آن کارها پرهزینه است. معاونان اینجانب مرتب تذکر می‌دادند که زیاد تند می‌روی. درافتادن و ایستادگی در مقابل باندهای فساد سخت و خطرآفرین است. ولی، من می‌گفتم مگر از مسوولیت پذیرفتن چیزی جز همین اصلاحات بنیادین و قطع دست این قانون‌شکنان غرض دیگری داشتم؟ هر چند امروز کاملا آشکار شده‌است که از حیث زورآزمایی، دوستان من درست می‌گفته‌اند ولی من یک لحظه از ایستادگی در برابر اینان پشیمان نیستم.  یکی از دوستان امروز می‌گفت آقای آخوندی شما با اینان چه کرده‌ای که تا این حد با تو دشمن‌اند؟ من گفتم. هیچی. شاید قطع شاهرگ حیاتی درآمدهای برخی که با ظاهر قانونی تحصیل می‌کردند دلیل آن باشد. به هر روی، بسیاری از این درآمدها چه در ارجاع کارهای پیمانکاری و چه در اعطای مجوزها قطع شد. و در دولت و سایر شوراهای تصمیم‌گیری نیز به‌عنوان یک دولتمرد، تا جایی که می‌توانستم در برابر راه‌های اعطای امتیازهای غیررقابتی به آنان یا انحراف‌های اساسی از قانون‌اساسی ایستادگی کردم. به نظر شما این کم گناهی است؟ درد دل بس است. تا همین حد برای کسانی که گوشی برای شنیدن، خردی برای اندیشیدن و دلی، برای دردکشیدن دارند کافی است.

پی‌نوشت:

1-https:/ / b2n.ir/ 367307