ریسپانسیبل استیت کرفت تحلیل کرد
بایدن و سیاست نامعلوم در قبال برجام
به گزارش سایت دیپلماسی ایرانی، در ادامه این مطلب آمده است: از سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالاتمتحده شد، روابط این کشور با ایران بهطور مداوم به وخامت گراییده و این روند پس از خروج آمریکا از برجام در ماه مه ۲۰۱۸ تسریع شده است. ایالاتمتحده علیه فروش نفت ایران و بسیاری از دیگر بخشهای اقتصادی تحریم اعمال کرد. حتی شیوع ویروس کرونا هم که تا به امروز بیش از ۲۰ هزار قربانی در ایران گرفته، هیچ تاثیری در ترغیب دولت ترامپ به تسهیل کارزار «اعمال فشار حداکثری» و موافقت او با واردات بیشتر توسط ایران نداشت.
ایران ابتدا با آنچه «صبر استراتژیک» توصیف میکند، واکنش نشان داد و سعی کرد امضاکنندگان اروپایی برجام را متقاعد کند برای کاهش مشکلات اقتصادی و مالی ناشی از تحریمهای ایالاتمتحده راهی بیابند. ایران حتی به ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدسسپاه پاسداران، محتاطانه واکنش نشان داد. همچنین ایران برای ایجاد هزینه برای ایالاتمتحده، افزایش گامبهگام سطح ذخایر اورانیوم غنیشده را آغاز کرد. بهرغم صبر و احتیاط ایران، ایالاتمتحده فشارها را افزایش داد و درصدد تمدید تحریم تسلیحات متعارف سازمانملل علیه ایران برآمد. این تلاش در شورایامنیت به شکست انجامید و حتی متحدان اصلی ایالاتمتحده یعنی بریتانیا، آلمان و فرانسه به آن رای ممتنع دادند.
ناکامی آمریکا در شورایامنیت نشاندهنده شدت مخالفت دیگر کشورها با سیاست ایالاتمتحده در قبال ایران بود؛ سیاستی که صرفا مبتنی بر فشار است و هیچانگیزهای برای ترغیب ایران به مصالحه ایجاد نمیکند. نهایتا مایک پمپئو، وزیر امورخارجه دولت آمریکا با استناد به «ساز و کار بازگشت تحریمهای سازمان ملل» برای اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل (تحریمهای پیش از برجام) اقدام کرد؛ اما با توجه به خروج آمریکا از برجام، این اقدام غیرقانونی خوانده و رد شد. با این حال، پمپئو اعلام کرد تحریمها علیه ایران ۲۰سپتامبر با تایید سازمان ملل یا بدون آن، مجددا اعمال خواهند شد.
پاسخ دموکراتیک
بهرغم اینکه دولت ترامپ اظهارات و اقدامات ضدایرانی خود را افزایش داده، دموکراتها در انتقاد از سیاستهای او چندان صریح نبودهاند. انتقاد اصلی آنها این است که سیاستهای ترامپ هیچ تاثیری در سقوط دولت ایران یا وادار کردن آن به پذیرش خواستههای ایالاتمتحده یا متوقف کردن فعالیتهای ایران در خاورمیانه نداشتهاند. آنها از این مساله ناراحت هستند که سیاستهای دولت ترامپ بیشتر از ایران، ایالاتمتحده را در سطح بینالمللی منزوی کرده است.
دموکراتها حتی پس از بحران کووید-۱۹ در ایران هم به هزینه انسانی تحریمهای ایالاتمتحده اشارهای نکردند. بهعلاوه، آنها هیچ برنامه مشخصی درباره چگونگی انجام کارها در صورت روی کار آمدن ارائه ندادهاند. بهطور خلاصه، رویکرد آنها به مساله ایران بیشتر مبتنی بر انتقاد از ترامپ بوده و نه ارائه جایگزینهای مناسب برای سیاستهای او.
در مواردی که بحث جزئیات در میان است، اظهارات مشاوران سیاست خارجی جو بایدن، نامزد دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، به مواضع دولت ترامپ بسیار نزدیک بوده است. در رابطه با برجام، برخلاف انتظار عمومی مبنی بر پیوستن مجدد دولت بایدن به این توافق، خوانش دقیق اظهارات مشاوران بایدن چندان امیدبخش نیست. برای نمونه، تونی بلینکن، نامزد احتمالی سمت مشاور امنیتملی بایدن، گفته ایالاتمتحده تنها پس از بازگشت ایران به تعهدات هستهای به برجام بازخواهد گشت. یکی از برداشتها از این اظهارات این است که ایران باید پیش از بازگشت آمریکا به توافق روند افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده را معکوس کند. بهعلاوه، بلینکن به این مساله اشاره کرده که در دوره توافقموقت همه تحریمها برجا خواهند ماند. احتمال موافقت ایران با چنین شرطی اندک است. با سابقهای که آمریکا در رابطه با برجام دارد، ایران بدوناطمینان از بازگشت آن به برجام و کاهش تحریمها، قدمهایی که در عقبنشینی از برجام برداشته است معکوس نخواهد کرد. بلینکن همچنین گفته ایالاتمتحده مذاکره درباره توافق طولانیتر و بهتر با ایران را خواستار است، اما توضیحی درباره منظور خود از واژه «بهتر» ارائه نداده. آیا منظور او این است که حق غنیسازی ایران را نفی کند؟ آیا منظور او این است که توافق جدید باید موشکهای ایران و فعالیتهای منطقهای آن را نیز تحتپوشش قرار دهد؟
اگر این تفسیر صحیح باشد، نمیتوان انتظار داشت در ریاستجمهوری بایدن پیشرفتی در حل اختلاف بین آمریکا و ایران حاصل شود. ایران از حق خود برای غنیسازی یا از موشکهایش نمیگذرد، مگر اینکه این خواستهها در چارچوب یک برنامه گستردهتر کاهش سلاح در منطقه مطرح شوند. موشکهای ایران توانایی بازدارندگی اصلی آن بهشمار میروند. سایر مشاوران بایدن بهویژه جیک سالیوان در عین تاکید بر دیپلماسی از حفظ فشار موجود علیه ایران سخن گفتهاند.
محدودیتهای دیپلماسی
بهنظر میرسد مشاوران بایدن بر این باورند که دیپلماسی میتواند به خودی خود مسائل را حل کند؛ اما اینطور نیست. دیپلماسی تنها زمانی موفق میشود که تمایل به سازش در دو طرف وجود داشته باشد. زمانی که دیپلماسی تنها برای اولتیماتوم استفاده شود، حتی اگر مودبانه و نرم باشد، بازهم شکست میخورد. باراک اوباما به این دلیل موفق به دستیابی به توافق با ایران شد که به مصالحه و ایجاد انگیزه برای ایران تمایل داشت. اما در اظهارات بایدن هیچ نشانهای دال بر آمادگی یا تمایل او به سازش دیده نمیشود.
شاید تفسیر اظهارات بلینکن و دیگر افراد پیشبینی قاطعی از رویکرد آتی بایدن ارائه ندهند و بهتر است که اینطور باشد؛ اما اگر این اظهارات منعکسکننده نظرات و تمایلات بایدن باشند، امید چندانی به بهبود روابط ایالاتمتحده و ایران وجود نخواهد داشت.
یک رویکرد سازندهتر دولت احتمالی دموکرات برای نزدیک شدن به ایران این است که آمریکا مجددا به برجام بازگردد و دستکم بخشی از تحریمها را لغو کند و از ایران بخواهد به تعهدات برجامی بازگردد. دولت بایدن باید به تدریج مجوز همکاری با ایران را برای شرکتهای آمریکایی صادر کند و از این طریق مسیر گفتوگو درباره موضوعات منطقهای و سایر مسائل را هموار کند.
برای ممکنشدن هرگونه گشایشی در روابط، ایران هم باید سهم خود را انجام دهد. ایران دیر یا زود متوجه این موضوع خواهد شد که مجبور است درخصوص مسائل منطقهای و نگرانیهای مشترک با ایالاتمتحده و سایر قدرتهای غربی گفتوگو کند. بدون برگزاری چنین گفتوگوهایی حتی اگر ایالاتمتحده به برجام برگردد، بازهم نمیتوان انتظار داشت روابط اقتصادی بهطور کامل در سطح منطقهای و بینالمللی عادی شوند.