الزامات نگرش عدالتمحور در رابطه رسانه و اقتصاد
توسعه نیافتگی رسانهای میتواند باعث پسرفت شود مفهوم «عدالتجویی» است. جامعه امروز ایران تشنه عدالت است و مشکلات اقتصادی این مطالبه را به اولویت اول جامعه تبدیل کرده است. جامعه خواستار شفافیت و عدالت در همه چیز بالاخص عدالت در توزیع و تخصیص منابع است اما هرگاه این مفهوم از فیلتر اظهارنظر کارشناسی و منصفانه و حرفهای عبور نکند همین مفهوم عدالت، در فضایی عوامفریبانه به ابزاری برای انحراف افکارعمومی جویای عدالت تبدیل میشود یا برای تخریب توسعه و کارآفرینی و سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. این روزها کم نیستند سایتها و کانالهای تلگرامی یا اکانتهای توییتری که صرفا برای جلب توجه کاربران و بدون هیچ اطلاعی از جزئیات یک امر، چنان به تحریک احساسات یا تخریب افراد حقیقی و حقوقی فعال در بخشهای اقتصادی کشور مشغولند که عملا به مراکز ایجاد تنش و ارائه اطلاعات غیردقیق تبدیل شدهاند و در سایه فقدان اطلاعرسانی دقیق و شفاف، یک تنه از ابهامها و نارضایتیها برای جهت دادن افکارعمومی به مسیر اشتباه سوءاستفاده میکنند. این درست است که اقتصاد امروز ایران از ضعفها و چالشها و البته فشارهای بسیاری در رنج است و تولید و ارائه خدمات و حتی حوزههایی مانند بورس نیزاز این وضعیت تاثیر منفی گرفتهاند اما به هر روی در همین شرایط نیز کارآفرینان، سرمایهگذاران یا بانکهایی هستند که چراغ فعالیتهای اقتصادی و کارآفرینی و افزایش سرمایه را همچنان روشن نگاه داشتهاند با این وجود حتی این بخش از اقتصاد نیز در جو مبارزه با مفاسد و بدبینیهای بهوجود آمده نسبت به برخی تخلفات، با چوب تخریب رانده میشود به نحویکه گویی سرمایهگذاری و کارآفرینی و ایجاد ارزش افزوده بالمآل امری مذموم و شایسته ملامت و تخریب است. حمله به هرنوع ساختوساز، هرنوع کارآفرینی و هر سرمایهگذاری به ظن اینکه لامحاله تخلفی صورت گرفته است یا زیر سوال بردن آن با مغالطههای به اصطلاح فرهنگی و فلسفی ملهم از نگاه ضدتوسعه، در هیچ جای جهان مرسوم نیست. برای نمونه اینکه یک بانک سپرده مشتریانش را دربخشی سود ده سرمایهگذاری کرده است و بدینوسیله هم ارزش افزودهای حاصل آمده و هم کارآفرینی صورت گرفته است و هم آمادگی حضور در بورس رابه شکل سهامی عام، دارد، اتفاق مبارکی است که با نگاهی کلان نگر و محاسبه دقیق آغاز و انجام سرمایه قابل دفاع است بالاخص اینکه ماحصل این سرمایهگذاریها هم به جذب گردشگر و ممانعت ازخروج ارز منجر میشود و هم میتواند جلوهای از توانمندی نیروهای داخلی در شرایط تحریم باشد اما روایت تقطیع شده امثال این مساله در فضای مجازی و تلفیق تحریفآمیز گزارههای مختلف و بعضا دروغین در بستر مشحون از بدبینی جامعه همان پروسه خطرناکی است که ریسک هرگونه فعالیت اقتصادی را بالا میبرد و مصداق بر شاخه نشستن و بن بریدن است. از یاد نبریم که سرمایه و سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی در نهایت امر لازمه پویایی جامعه است. نگاه چپ و تندروانه به هرچیزیکه مربوط به فعالیتی اقتصادی است، آفتی است که چندین دهه دامن نگاههای اقتصادی در سپهر ایرانی را گرفته است. سرمایه مولد و فعالان اقتصادی حقیقی و حقوقی که ریسک عمل در چنین وضعیتی را به جان میخرند نباید بیش از این خود را در معرض انواع هجمهها ببینند. تامین معیشت و رفاه و اجرای عدالت، قبل از هرچیز نیازمند نگاه همسو با توسعه و تسهیل جریان سرمایهگذاری و تولید و ارائه خدمات است نه غوغا و ایجاد فضایی هیجان زده که بر طبل هیجان و تحریک اقشار ضعیف جامعه بکوبد و حتی در شفافیت یا کارآفرینی و افزایش سرمایهای که در نهایت مردم را منتفع میسازد، بهدنبال ردپایی برای توجیه تخریب فعالان اقتصادی باشد. این مهم اگرچه در فضای ملتهب و متلاطم اقتصادی سخت و دیرهنگام درک میشود اما بی اعتنایی به آن به قیمت خاموش کردن بارقههایی است که میتواند امید را در بازار کساد اقتصادی روشن نگاه دارد. عدالتجویی غوغای عدالت و مسدود کردن شریانهای اقتصادی یک جامعه به بهانه برابری نیست بلکه میتواند به این معنا باشد که جامعه به سمت نگاه توام با انصاف و عدالت به مقوله حیاتی سرمایهگذاری و کارآفرینی نیز رهنمون شود.