جان بولتون در کتاب خاطراتش نوشت
عطش ترامپ برای مذاکره با ایران
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» به نقل از نیویورکتایمز، دونالد ترامپ زمانی که جان بولتون را بهعنوان مشاور امنیتملی خود برگزید دقیقا میدانست که قرار است با چه فردی کنار بیاید: یک جنگطلب که خواستار اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران و کرهشمالی بود و حتی یک بار به ترامپ گفته بود که شاید بمباران تاسیسات هستهای این دو کشور تنها گزینه باقیمانده باشد.
با این حال تحریمها تاکنون شکست خوردهاند: تخمینها نشان میدهند کرهشمالی در زمان ریاستجمهوری ترامپ زرادخانه هستهای خود را دو برابر کرده است و ایران نیز بهدنبال خروج آمریکا از توافق هستهای، با ازسرگیری تولید سوخت هستهای و کاهش وسعت بازرسیها واکنش نشان داده است.
با این حال کتاب خاطرات بولتون از ماههایی که در کاخسفید بود و قرار است در همین هفته چاپ شود، بهرغم انتقاد دولت ترامپ از آن مبنی بر اینکه این نوشتهها حاوی اطلاعات محرمانه است، اما میتواند برای نخستینبار دید درستی را در مورد علت شکست سیاستهای کاخسفید در قبال این دو کشور به خوانندگان بدهد.به گفته بولتون، علت شکست ترامپ در دو جبهه ایران و کرهشمالی وجود رئیسجمهوری بود که میخواست سرسخت بهنظر برسد اما هر روز نظرش را تغییر میداد و اولویت نخست او آن بود تا به توافقی برسد و آن را برای خود یک موفقیت بزرگ تلقی کند؛ حتی اگر این توافق بسیار بد باشد.بولتون در کتاب خود به زمانی اشاره میکند که به تازگی عهدهدار مسوولیت جدید خود شده بود و ترامپ در اتاق بیضی به او گفت که در تماسی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل داشته به وی اطمینان داده است که اگر بخواهد علیه ایران اقدام نظامی کند، از این عمل حمایت میکند. ترامپ همچنین به بولتون گفته بود که در نخستین سفر خود به تلآویو بر این پیام تاکید کند.
با این حال مشخص نبوده است که منظور ترامپ از حمایت، تنها حمایتهای لفظی است یا در صورت تقابل نظامی با ایران، تسلیحات و کمکهای نظامی به اسرائیل را شامل خواهد شد. حتی دولت اوباما نیز پیام واضحتری را به دولت نتانیاهو داده بود: در صورت حمله ایران به اسرائیل، آمریکا از تلآویو حمایت میکند، اما نباید پیش از مشورت با آمریکا وارد درگیری با ایران شود.
چند روزی از سمت جدید بولتون در بال غربی کاخسفید نگذشته بود و او اکنون فهمیده بود که واقعیت با آنچه فکر میکرد، متفاوت است. دونالد ترامپ که از توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران خارج شده بود اطمینان داشت که ایرانیها وادار میشوند به پای میز مذاکره بازگردند.
اما این تصمیم از سوی آیتالله خامنهای، رهبر ایران هرگز اتخاذ نشد. بولتون مینویسد: «ترامپ همیشه این شکایت را مطرح میکرد که تمامی افراد در سراسر جهان مایل به گفتوگو با وی هستند اما به نحوی موفق به انجام چنین کاری نمیشوند. در نتیجه او به تدریج روی آغاز مذاکره با ایران متمرکز شد.»
بولتون ادامه میدهد: «به اعتقاد ترامپ، حسن روحانی، ولادیمیر پوتین و تمامی رهبران دیگر مایل به صحبت با وی بودند اما قطعا کسی مانع از این دیدارها میشد. البته نه پوتین و نه روحانی هیچگونه تلاشی را برای ارتباط با ما انجام ندادند.
این موضوع زمانی مطرح شد که ظریف در نیویورک به خبرنگاران در مورد اینکه آیا میخواهد پس از پیامی که سناتور رند پال از سوی ترامپ برای دیدار آورده است با وی دیدار کند یا خیر. بولتون میگوید که با هر نوع دیداری از این دست مخالف بوده است و حتی کاغذی را که در آن استعفای خود را نیز نوشته بود، آماده داشت.
بولتون زمانی را به یاد میآورد که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه دونالد ترامپ را برای دیدار با ظریف دعوت کرده بود و بولتون نیز از این موضوع آگاه شد. بولتون مانورهای پمپئو و نتانیاهو را عامل اصلی ممانعت از این دیدار عنوان میکند؛ اقدامی که علیه تلاشهای استیو منوچین، وزیرخزانهداری و جرد کوشنر، داماد ترامپ برای برگزاری این دیدار انجام گرفت؛ دو فردی که بولتون به آنها لقب« دموکرات»میدهد.
بولتون همچنین در مورد کرهشمالی نیز مینویسد که با دیپلماتهای وزارتخارجه که خواستار مذاکره با کرهشمالی برای خلع سلاح بودند، در وضعیت جنگی بوده است. او میگوید که در نشست هانوی ۲۰۱۹، کیمجونگاون تلاش کرده بود تا ترامپ را متقاعد سازد که در ازای برداشته شدن اغلب تحریمهای جدی علیه کرهشمالی، تاسیسات فرسوده هستهای یونگبیون را برچیند.
بهزعم بولتون این درحالی بود که بخش قابلتوجه برنامه هستهای نظامی و سایتها و انبارهای هستهای جدیدتر کرهشمالی خارج از تاسیسات یونگبیون هستند.
بولتون ادامه میدهد: هیچکس شهامت آن را نداشت تا ترامپ را با کیمجونگاون، رهبر کرهشمالی در دیداری که سال ۲۰۱۹ در ویتنام داشتند، تنها بگذارد. بهعلاوه مقامات و مشاوران ترامپ تلاش داشتند تا وی را متقاعد سازند که با محمدجواد ظریف، وزیرخارجه باهوش و در آمریکا تحصیل کرده ایران دیدار نکند چراکه واهمه داشتند ترامپ در دام ظریف گرفتار شود.
برخی از لحظاتی که بولتون آنها را در کتابش شرح میدهد شوکهکننده هستند. برای نمونه زمانی که پس از اتمام نشست هانوی، بولتون باید به واشنگتن بازمیگشت تا در مورد دیپلماسی که ترامپ آن را زمانی پایان برنامه هستهای پیونگیانگ اعلام کرده بود و اکنون از هم پاشیده به نظر میرسید به رسانههای واشنگتن توضیح دهد، مایک پمپئو، وزیر امورخارجه با غبطه به بولتون نگاه کرد و گفت: «خوش بهحالت!»
از سوی دیگر درحالیکه مایکل کوهن، وکیل سابق ترامپ درحال شهادت دادن در کنگره پیرامون مسائل و امور مالی و شخصی ترامپ بود، او که بسیار مستاصل بهنظر میرسید تلاش میکرد تا هرطور شده به یک دستاورد دست یابد.
حتی ترامپ یک بار از بولتون پرسیده بود چرا ما باید کشوری را که هفت هزار مایل با ما فاصله دارد، تحریم کنیم؟ بولتون نیز در پاسخ گفته بود: «چون آنها تسلیحات هستهای دارند و میتوانند آمریکاییها را بکشند.» ترامپ پاسخ داد: «به نکته خوبی اشاره کردی!»