گزارش اینترسپت از معمار کلیدی سیاستهای ترامپ علیه ایران
حالا ورمسر بار دیگر در گوش ترامپ از جنگ با ایران میگوید.» به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: «بر اساس گزارش جدید بلومبرگ، ورمسر که پیشتر از مشاوران جورج دبلیو بوش بود و نقش پررنگی هم در متقاعد کردن وی برای جنگ با عراق داشت، حالا بهعنوان یکی از مشاوران غیررسمی دولت ترامپ فعالیت میکند. بدون شک او در متقاعد کردن ترامپ برای ترور ژنرال قاسم سلیمانی هم نقش داشته است.»
ورمسر در ماه مه و ژوئن سال ۲۰۱۹ چندین یادداشت خطاب به جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت نوشت و به گفته بلومبرگ استدلال کرد که اقدام تهاجمی آمریکا مانند ترور سلیمانی موجب برقراری توازن قدرت و کنترل نیروهایی میشود که تا امروز با اقدامات خود موجبات بقای جمهوری اسلامی را فراهم کردهاند.
این اعمال فشار از جانب ورمسر خود از دو جهت بسیار حائز اهمیت است.
اول، اگرچه قبلا مشخص بود که جنبش نومحافظهکاران روی دولت ترامپ تاثیر بسزایی دارند، اما آشکار شدن نقش ورمسر در مورد ایران مهر تایید دیگری است بر نفوذ نئومحافظهکارانی که از عوامل اصلی جنگ فاجعهبار با عراق بودند.
دوم اینکه این اعمال نفوذ برای جنگ با ایران نشان میدهد نومحافظهکاران مانند ورمسر هنوز نظریات عجیب و غریبی در مورد جامعه ایران دارند.
پس از انتخاب مجدد بوش در ۲۰۰۵، جناح راست دولت او توجه خودش را بیش از پیش بر ایران معطوف کرد. این افراد همیشه خواستار تغییر نظام جمهوری اسلامی بودند، اما در آن مقطع برخی از آنها اعتقاد داشتند که برای تحقق این امر نیاز به حمله نظامی همهجانبه به ایران نیست. در سال ۲۰۰۵ سیمور هرش مقالهای در نیویورکر نوشت و در آن از این موضوع پرده برداشت که مشاوران دولت تصور میکنند بمباران کردن تاسیسات اتمی ایران باعث تحریک میهندوستان و جناح اصلاحطلبان در ایران شده و آنها را به اقدام علیه نظام وا میدارد. به عقیده آنها با چنین حملهای هاله شکستناپذیری حکومت خرد شده و بدون شک به سمت فروپاشی میرود.
اکنون بهنظر میرسد دیدگاه ورمسر هنوز هم همان باشد و حتی اندکی هم تغییر نداشته، چراکه وی در یادداشتهای خود به بولتون مینویسد: «نیازی به جنگ زمینی و وسیع با ایران نیست، هدف قرار دادن نمادهای حکومت باعث تشویق مردم و مخالفان به قیام میشود.»
این نظریه که از قضا در میان نومحافظهکاران بسیار محبوب هم هست، همیشه به نظر عجیب میآمده است چراکه ملتها معمولا وقتی مورد حمله قرار میگیرند، اتفاقا متحدتر میشوند. بهعنوان مثال، پس از تخریب مرکز تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، آمریکاییها هیچ درخواستی را برای استیضاح بوش مطرح نکردند و به نوعی با هم متحدتر از قبل شدند. احتمالا نومحافظهکاران اصلا نمیدانند در مورد چه چیزی صحبت میکنند، اما ما اینجا هستیم تا آنها را آگاه کرده و با هذیانگوییها و روشهای خطرناکشان که میتواند سیاست خارجی ما را به قهقرا ببرد، مقابله کنیم. در این بین اعتماد به نفس همیشگی نومحافظهکاران مانند ورمسر در بیان نظراتشان عجیب است آن هم در شرایطی که مشاورههای غلط آنها باعث جنگ فاجعهبار با عراق شد.
ورمسر دارای مدرک دکترای روابط بینالملل در اواسط دهه ۱۹۹۰ برای موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن آیپک کار میکرد. در سال ۱۹۹۶، او یکی از اصلیترین متفکران تنظیمکننده سند سیاسی «یک شکست خوب: یک استراتژی جدید برای تامین امنیت قلمرو» بود، استراتژیای که توسط یک اندیشکده اسرائیلی برای دولت نخستوزیر بنیامین نتانیاهو در حال آمادهسازی بود. در این سند از اسرائیل خواسته شده بود دست به حملات پیشگیرانه علیه دشمنان خود از جمله صدام حسین در عراق بزند.
در سال ۱۹۹۹، ورمسر کتابی را با عنوان «متحدان ظلم: شکست آمریکا در دفاع از صدام حسین» نوشت و در آن گفت: سلاحهای شیمیایی، بیولوژیکی و حتی هستهای ستونهای رژیم صدام هستند. اگر آمریکا صدام را از قدرت خلع نکند، تهدیدات عراق روزبهروز بیشتر خواهد شد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ورمسر توسط معاون وزیر دفاع، داگلاس فیث، در بخش اطلاعاتی مشغول بهکار شد و یکی از کسانی بود که در کمیسیون ۱۱ سپتامبر از حمله آمریکا به عراق بهجای القاعده حمایت کرد.
ورمسر سپس بهعنوان مشاور ارشد بولتون که در آن مقطع معاون وزیر خارجه و از اصلیترین حامیان جنگ با عراق بود، منصوب شد.
سرانجام او و همفکرانش آنچه را میخواستند بهدست آوردند و آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق حمله نظامی کرد. در آن زمان، بین آرزوهای نومحافظهکاران که میخواستند صدام سلاح هستهای داشته باشد و واقعیت، این واقعیت بود که پیروز شد. صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند، میلیونها نفر زندگیشان مختل شد و در نهایت کل منطقه درگیر بحرانی شد که هنوز هم بعد از این همه سال در آن میسوزد.
با این حال، ورمسر در مصاحبهای در سال ۲۰۰۷ با وجود اینکه دموکراسیخواهی دولت بوش در عراق را زیرسوال برد، همچنان از اصل جنگ با این کشور حمایت کرد. وی گفت: «من به خودی خود از طرفداران بزرگ دموکراسی نیستم، من هوادار آزادی هستم، اما در عین حال تفاوتها را درک میکنم. آزادی که باشد بعد از مدتی دموکراسی خودش میآید.»
به هر حال، به نظر میرسد در ۱۷ سال گذشته هیچ چیزی نتوانسته بر عقاید ورمسر تاثیر بگذارد. او هنوز هم به استراتژی جنگطلبانه جهانی خودش باور دارد و حتی این یک دهه و نیم مصیبت در منطقه هم باعث نشده تا دیگر رئیسجمهور را تحریک به استفاده از پهپاد برای ترور یک مقام نظامی کشور دیگر نکند. نکته قابلتوجه این است که الی لیک روزنامهنگار محافظهکار بلومبرگ در مقاله اخیر خود که با عنوان دستاوردهای ورمسر منتشر شده هیچ اشارهای به عواقب تصمیمات اشتباه این مرد در گذشته نکرده است. ورمسر هنوز به درخواست ما برای اظهارنظر در این مورد پاسخ نداده است.