پشت‌پرده ترور سردار سلیمانی

به‌گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی اختصاصی به بررسی زوایای پنهان روندی که به ترور سردار شهید قاسم سلیمانی منجر شد پرداخت و نوشت: هواپیمای مسافربری موردنظر تاخیر داشت و تیم ترور نگران بودند. فهرست‌های بین‌المللی فرودگاه‌ها نشان می‌دادند که پرواز ۶ کیو ۵۰۱ که قرار بود در ساعت ۷:۳۰ دقیقه عصر باند فرودگاه دمشق را به‌سوی بغداد ترک کند، برخاسته است اما یکی از منابع اطلاعاتی خبر داده بود که این هواپیما هنوز پرواز نکرده و مسافر موردنظر نیز خود را نشان نداده است. صدای تیک تاک ساعت درحالی ادامه یافت که برخی از اعضای عملیات در رابطه با ادامه آن ابراز تردید کردند. در همین حال تنها لحظاتی پیش از آنکه درب هواپیما بسته شود، کاروانی از خودروها بر باند هواپیما ظاهر شدند و قاسم سلیمانی، مغز متفکر امنیتی ایران به همراه دو محافظ خود پله‌ها را بالا رفت.

پرواز ۵۰۱ از زمین برخاست تا سه ساعت بعد در فرودگاه بغداد عراق فرود‌ آید. هواپیمای مزبور اندکی پس از نیمه شب در ساعت ۱۲ و ۳۶ دقیقه بر باند فرودگاه بغداد فرود آمد. نخستین کسانی که از هواپیما خارج شدند قاسم سلیمانی و همراهانش بودند. ابومهدی المهندس، مقام عراقی مسوول نیروهای حشد‌الشعبی عراق و نزدیک به ایران نیز انتظار او را در پایین پله‌های هواپیما می‌کشید. دو خودروی حامل سلیمانی و ابومهدی درحالی به سیاهی شب در خیابان‌های بغداد وارد شدند که پهپاد ام‌کیو ۹ سایه به سایه آنها را دنبال می‌کرد. در ساعت ۱۲ و ۴۷ دقیقه، نخستین موشک از چند فروند موشک به‌سوی خودروها شلیک شد. ۱۰جسد، در خودروهایی که در آتش می‌سوختند، به جامانده بود.

ترور قاسم سلیمانی توسط دولت ترامپ، ایالات‌متحده را تا آستانه آغاز یک جنگ خونبار با ایران پیش برد و سایه سنگین جنگ یک هفته بین این دو تداوم یافت. داستان این یک هفته و نقشه‌های سری که قرار است در ماه‌های آتی متعاقب آن رخ دهد، خطرناک‌ترین فصل ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ طی سه‌ سال گذشته است که به‌دلیل فرمان او برای ترور قاسم سلیمانی رخ داده است. تصمیم رئیس‌جمهوری آمریکا برای شعله‌ور ساختن آتش تنش چهل‌ساله با ایران یک نمایش وسیع و بین‌المللی را آغاز کرد که بخش عمده آن پشت‌پرده اجرا شد. درحالی‌که در کاخ‌سفید و پنتاگون تصمیم‌های متوالی برای اعزام نیروهای تازه‌نفس به منطقه گرفته می‌شدند، از پایتخت‌های اروپایی تا خاورمیانه، رهبران و دیپلمات‌ها تلاش کردند تا مانع از وقوع جنگ تمام‌عیار جدیدی شوند. اما ایالات‌متحده نیز از طریق سفیر سوئیس در تهران، پیامی محرمانه برای تهران ارسال کرد که گفته می‌شود از ایران خواسته شده به‌گونه‌ای پاسخ ندهند که ترامپ نیز مجبور شود پای خود را از این هم فراتر بگذارد. پاسخ ایران اگرچه هدف قرار دادن پایگاه عین‌الاسد آمریکا با ۱۶ موشک بود، اما به‌دلیل اینکه تلفات جانی درپی حمله رخ نداد، ترامپ نیز قانع شد که دیگر اقدامی نکند. هفته که تمام شد و جنگی بین دو طرف درنگرفت، ترامپ مدعی شد که یکی از دشمنان ایالات‌متحده را ترور کرده است، اما به‌نظر نمی‌رسد که چالش بین دو کشور از میان رفته باشد. ایران ممکن است به راه‌های دیگری برای گرفتن انتقام خون سلیمانی متوسل شود. رهبران عراقی ممکن است نیروهای آمریکایی را اخراج کنند تا به این ترتیب رویای سلیمانی برای خروج آمریکا از منطقه محقق شود.

ترامپ که شاید توانسته بود با این اقدام اندکی اذهان عمومی و محافل سیاسی آمریکا را از جلسه آتی استیضاح در سنا دور کند، اکنون حتی از جانب برخی از جمهوری‌خواهان با این پرسش مواجه است که چرا علل توجیه‌کننده مقاماتش برای حمله مدام در حال تغییر است. مایک پمپئو، وزیرخارجه او در توجیه ترور سلیمانی، هدف قرار دادن قریب‌الوقوع چهار سفارت آمریکا را علت این تصمیم ترامپ دانست. اما مقامات دولتی دیگر تصریح کرده‌اند که آنها از زمان و مکان بروز این حملات اطلاع دقیقی نداشته‌اند و یکی از مقامات وزارت خارجه می‌گوید که شاید استفاده از لفظ «قریب‌الوقوع» اشتباه بوده باشد. از سوی دیگر ترور قاسم سلیمانی در بین گزینه‌هایی که مقامات و مشاوران نظامی ترامپ به او پیشنهاد کرده‌اند، شدید‌ترین گزینه بوده است و این تصمیم ترامپ همه آنها را شوکه کرد.

اما تقابل یک هفته‌ای واشنگتن و تهران ممکن است خیلی اتفاقی رخ داده باشد. طی یک سال گذشته نیروهای شبه‌نظامی وابسته به ایران با انجام برخی از حملات محدود تنها تلاش می‌کردند تا فشار را بر نیروهای آمریکایی حفظ کنند. با این حال زمانی که گروه کتائب حزب‌الله عراق با حمله راکتی خود موجب کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در پایگاه کرکوک شد، این تنها نکته جدید و غیرعادی بود. مقامات اطلاعاتی آمریکا پس از نظارت بر مکالمات قاسم سلیمانی و این گروه شبه‌نظامی به این امر پی برده بودند که ایران اگرچه خواستار ادامه فشار بر آمریکا بوده اما میلی به گسترش این تنش محدود نداشته است. این راکت زمانی به پایگاه مزبور پرتاب شده بود که پرسنل آمریکایی و نظامی در آن حضور نداشتند و کشته شدن آن فرد نیز اتفاقی رخ داده است. اما این موضوع دیگر برای ترامپ و تیمش اهمیتی نداشت. مشاوران نظامی به ترامپ گفته‌اند که ایران احتمالا از بی‌میلی‌های گذشته ترامپ برای پاسخ نظامی به تحریکات این کشور، ضعف رئیس‌جمهوری آمریکا را برداشت کرده‌ است.

از این‌رو برای ایجاد مجدد بازدارندگی آمریکا در منطقه، ترامپ باید پاسخی قاطع و شدید به ایران بدهد. او تصمیم گرفت که به پنج سایت در عراق حمله کند این حمله ۲۵ کشته از کتائب حزب‌الله برجای گذاشت. دو روز بعد این چرخه با حمله گروه‌های نزدیک به ایران به سفارت آمریکا در بغداد ادامه یافت و همزمان نگرانی‌ها از احتمال بروز اتفاقی شبیه به اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۹۷۹ بالا گرفت. از این رو ترامپ دستور داد تا بیش از یکصد تفنگدار نیروی دریایی آمریکا از کویت به بغداد اعزام شوند تا از سفارت محافظت کنند. ترامپ که همچنان از استراحتگاهش در فلوریدا و از طریق تلویزیون ماجراها را دنبال می‌کرد هنوز هم عطشی برای پاسخی قاطع‌تر به ایران داشت.

در ۳۱ دسامبر، زمانی که اعتراضات تازه درحال آغاز بودند، یک سند فوق‌محرمانه که به امضای رابرت او‌برایان رسیده بود در کاخ‌سفید دست به دست می‌شد و در آن هدف‌های احتمالی شامل یکی از تاسیسات انرژی ایران و یک کشتی فرماندهی و کنترل مسوول قایق‌های گشتی سپاه در خلیج‌فارس بودند. این کشتی به نظر می‌رسد که ماه‌ها موردتوجه آمریکایی‌ها قرار داشت، به‌ویژه پس از حملاتی که به اعتقاد واشنگتن ایرانی‌ها به نفتکش‌ها انجام داده بودند. اما این فهرست‌ شامل گزینه‌های تحریک‌آمیز دیگری هم بود؛ ترور مقامات ایران. بنابر گفته یکی از مقاماتی که سند را دیده است عبدالرضا شهلایی، یکی از فرماندهان ایرانی در یمن بود. اما گزینه مهم‌تر ژنرال قاسم سلیمانی بود.