نیویورکتایمز گزارش داد
نقش «راکفلر» در انتقال «شاه» به آمریکا
در ابتدای این گزارش نوشته شده است، تصمیم سرنوشتساز سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) برای پذیرش محمدرضا پهلوی، موجب تسخیر سفارت آمریکا در تهران شد و به زوال ریاستجمهوری «جیمی کارتر» کمک کرد. این گزارش ادامه داد، غروب یکی از آخرین روزهای پاییزی ۴۰ سال پیش، یک هواپیمای سفیدرنگ «گالف استریم ۲» در حالی در «فورت لادریل» فلوریدا فرود آمد که یک مسافر «شاهوار اما بیمار» را حمل میکرد که تقریبا هیچکس انتظار ورودش را نداشت.
سرنشینان هواپیما شامل یک مامور سیاسی جمهوریخواه، گروهی از افسران نظامی ایران، چهار سگ و محمدرضا پهلوی، شاه تازه مخلوع ایران، بود. این گزارش ادامه داد، تنها فردی که منتظر شاه مخلوع ایران بود، مدیر ارشد بانک «چیس منهتن» بود که نهتنها برای پذیرش شاه ایران در کاخ سفید لابی کرده بود بلکه، ترتیبات صدور روادید برای هیات همراه وی را انجام داده بود و مدارس خصوصی و عمارتهایی را برای خانواده وی جستوجو کرده بود و همچنین هماهنگیهایی را برای آماده کردن هواپیمای گالف استریم به منظور انتقال وی به آمریکا ترتیب داده بود.
«جوزف وی رید جونیور» رئیس ستاد کارکنان «دیوید راکفلر» رئیس بانک چیس در مراسمی که صبح روز بعد برای ورود شاه ایران در بانک ترتیب داده شده بود، گفت: «عقاب فرود آمد.» روزنامه نیویورکتایمز سپس با اشاره به تلاش رئیس بانک چیس برای ورود شاه مخلوع ایران به آمریکا و پیامدهایی که این اقدام برای آمریکا به همراه داشت، نوشت، کمتر از دو هفته بعد، در تاریخ چهارم نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸)، دانشجویان ایران که قول داده بودند انتقام پذیرش شاه ایران را از آمریکا بگیرند، سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و بیش از ۵۰ تن از کارکنان سفارت آمریکا را برای ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند. شاه مخلوع ایران همزمان با انقلاب، در ۲۶دیماه ۵۷ از ایران گریخت و بهدنبال دریافت پناهندگی در ایالاتمتحده آمریکا بود، اما آنطور که نیویورکتایمز مدعی شده جیمی کارتر از آنجا که امیدوار بود با دولت جدید ایران، رابطه خوبی برقرار کند، در اولین ۱۰ ماه تبعید محمدرضا پهلوی، با درخواست وی مخالفت کرد و حتی بعد از آن تنها اجازه درمان به وی داد.
با اینحال، هماکنون یک تاریخچه محرمانه از دفاتر راکفلر که به تازگی فاش شده نشان میدهد چگونه بانک چیس منهتن و رئیس این بانک که ارتباطات خوبی با مقامات دولت آمریکا داشت، با تلاشهای پشتپرده خود دولت کارتر را متقاعد به پذیرش شاه ایران کرد. طبق این گزارش، محمدرضا پهلوی یکی از سودآورترین مشتریان بانک چیس منهتن محسوب میشد. صدور مجوز ورود شاه مخلوع ایران به آمریکا، تصمیم تحریککنندهای برای کارتر، ایالاتمتحده و غرب آسیا بود و تسخیر لانه جاسوسی، آغاز یک جدال چهار دههای میان واشنگتن و تهران بود که در نتیجه این جدال، همچنان منطقه آشفته است و این رخداد به پایان ریاستجمهوری تکدورهای کارتر و ورود «رونالد ریگان» به کاخ سفید کمک کرد. بهرغم آنکه کارتر در آن زمان آشکارا گفته بود که تحت فشارها حاضر به پذیرش محمدرضا پهلوی شده است، اما اسناد به تازگی فاش شده و داستان پشتپرده پذیرش شاه مخلوع ایران در آمریکا تاکنون مطرح نشده بود. طبق این اسناد فاش شده، تیم راکفلر، اسم کمپین خود را برای راضی کردن دولت کارتر برای پذیرش محمدرضا پهلوی «پروژه عقاب» گذاشت و سپس این اسم رمز برای شاه ایران مورد استفاده قرار گرفت. طبق این گزارش، راکفلر در این پروژه از افراد بسیار بانفوذ برای لابی در کاخ سفید استفاده کرد که از آن جمله میتوان به «هنری کیسینجر» وزیرخارجه پیشین آمریکا و «جان جی مک کلوی» رئیس هیات مشاوران بانک چیس، کمیسر سابق آلمان اشغالی بعد از جنگ جهانی دوم و مشاور هشت رئیسجمهور و یکی از روسای آینده چیس، یکی از مدیران اجرایی چیس و «آرچیبالد بی روزولت جونیور» مامور سابق سیا که پسرعموی وی، «کرمیت روزولت جونیور» مامور سیا، کودتای ۱۹۵۳ را برای در قدرت نگه داشتن شاه مخلوع ایران سازماندهی کرده بود و همچنین «ریچارد ام هلمز» مدیر سابق سیا و سفیر اسبق آمریکا در ایران اشاره کرد.
اسناد فاش شده نشان میدهد نماینده ویژه کارتر در امور ایران، در حقیقت از ژنرالهای آمریکایی خواسته بود از نیروی مرگبار برای سرکوب انقلاب ایران استفاده کنند و به آنها توصیه کرده بود که چگونه با استفاده از یک کودتای نظامی، شاه ایران را در قدرت حفظ کنند.
طبق گزارش نیویورکتایمز، بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در ایران، به زوال ریاستجمهوری کارتر منجر شد و تیم اطراف راکفلر به ریگان برای پیروزی در انتخابات کمک کرد و کارتر در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ۱۹۸۰ شکست خورد و ریگان روی کار آمد. طبق این گزارش، راکفلر سپس شخصا با لابی در دولت جدید آمریکا از ریگان خواست تا تضمین کند که سیاستهای این دولت درخصوص ایران، در راستای حفظ منافع مالی بانک چیس منهتن است، زیرا اسناد نشان میدهد که راکفلر انتظار داشت یک نسخه جدید از شاه مخلوع ایران روی کار آید. اواخر دسامبر ۱۹۸۰، راکفلر شخصا از دولت ریگان خواست در صورتیکه ایران کارکنان سفارت آمریکا را آزاد نکند، از اقدام نظامی علیه ایران استفاده کند و پیشنهاد اشغال سهجزیره تحت کنترل[مالکیت] ایران در خلیجفارس را مطرح کرد. راکفلر در نشستهایی که با تیم گذار ریگان داشت، گفت: «محتملترین نتیجه این وضعیت، جایگزینی دولت فعلی متعصب مسلمان شیعه (در ایران) با یک دولت نظامی یا ترکیبی از رهبران دموکراتیک نظامی و غیرنظامی است.» راکفلر که وارث ثروت نفت خانوادهاش بود، شخصا بسیاری از مقامات کاخ سفید از جمله کارتر را میشناخت و از سال ۱۹۶۲، شاه ایران را میشناخت و در نیویورک، تهران و سنت موریس سوئیس با وی معاشرت داشت.
طبق این گزارش، از آنجا که خزانه ایران در دهه ۱۹۷۰ با درآمدهای نفتی پر شده بود، چیس یک سرمایهگذاری مشترک را با یک بانک دولتی ایران شکل داد و درآمدهای هنگفتی را از طریق مشاوره به شرکت نفت ایران بهدست آورد. اسناد پروژه عقاب نشان میدهد که راکفلر در ادامه فعالیت پروژه عقاب، جزئیاتی درباره خطراتی که شرکت سرمایهگذاری چیس با بانک دولتی ایران را تهدید میکرده، دریافت کرده است و طی یک ضیافت ناهار در باشگاه «نیکرباکر» در نیویورک، «رابرت هایزر» نماینده ویژه کارتر در تهران به تیم پروژه عقاب گفت که از فرماندهان ارشد نظامی ایران خواسته تا جای ممکن معترضان را بکشند تا شاه ایران در قدرت بماند.
هایزر گفت که به فرماندهان نظامی ایران گفته است: «اگر تیراندازی به سر معترضان، آنها را متفرق نکرد، بر سینههای آنها متمرکز شوید.»
از طرف دیگر، «رابرت اف آرمائو» نماینده ویژه دیوید راکفلر برای کمک به شاه ایران بود که یکی از نزدیکترین مشاوران شاه بعد از مرگ «نلسون راکفلر» معاون رئیسجمهور آمریکا در دوران «جرالد فورد» و برادر دیوید راکفلر در آغاز سال ۱۹۷۹ به حساب میآمد.
او به مدت بیش از دوسال، هر روز به تیم پروژه عقاب در چیس گزارش میداد. آرمائو اخیرا با اشاره به کودتای تحت حمایت ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آمریکا گفت: «همه امیدوار بودند که حوادث ۱۹۵۳ (۲۸ مرداد برای احیای قدرت شاه ایران) تکرار شود.» شاه مخلوع ایران در تاریخ ۲۰ خرداد سال ۵۸ به مکزیک رفته بود و جوزف وی رید جونیور شخصا پزشکی را برای ملاقات با شاه به مکزیک فرستاد؛ در آن زمان این پزشک با مقامات وزارتخارجه آمریکا در ارتباط بود و به آنها گفته بود که شاه مخلوع ایران در آستانه مرگ است و تنها یک بیمارستان در نیویورک قادر است که احتمالا او را نجات دهد و کارتر در آن زمان به نیویورکتایمز چنین مسالهای را اطلاع داد. بنا بر این گزارش، در همین برهه از زمان بود که تیم چیس، پرواز جت شاه به فورت لادریل را آماده میکردند. سه روز بعد از حادثه گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا، راکفلر، کیسینجر و رید با یکدیگر دیدار کردند و کاخ سفید گفت که شاه ایران باید هرچه سریعتر از آمریکا خارج شود، اما پروژه عقاب همچنان ادامه داشت. طبق این گزارش، یک هفته بعد، راکفلر شخصا طی یک تماس تلفنی از کارتر خواست تا به وزیرخارجه دستور ملاقات با شاه ایران درباره وضعیت فعلی را بدهد اما کارتر چنین کاری نکرد و شاه ایران خیلی سریع آمریکا را به سمت پاناما و سپس مصر ترک کرد.
درست بعد از مرگ شاه در ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ (۵ مرداد ۱۳۵۹)، ۹ ماه بعد از فرود وی در فورت لادریل، تیم پروژه عقاب اهداف جدیدی را دنبال کرد. یکی از آنها، محافظت از راکفلر در مقابل اتهام نقش داشتن در بحران تسخیر لانه جاسوسی بود.
اعضای تیم پروژه عقاب نگران بودند که راکفلر بهدلیل نقشی که در پذیرش شاه ایران در آمریکا داشته، در بحران تسخیر لانه جاسوسی در ایران مقصر شناخته شود، اما کیسینجر اطمینان داد که کنگره هرگز در حین مبارزات انتخابات ریاستجمهوری، تحقیقاتی را در اینباره انجام نمیدهد. نیویورکتایمز در پایان گزارش خود نوشت، گروگانهای آمریکا در روز تحلیف رونالد ریگان در تاریخ ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱ (۳۰ دیماه۱۳۵۹) آزاد شدند و چند روز بعد از کنارهگیری کارتر از قدرت، مشاور کاخ سفید با راکفلر تماس گرفت تا درباره تاثیر توافق آزادی کارکنان سفارت آمریکا بر بانک چیس تحقیق کند. طبق اسناد، راکفلر به او گفت: «تاثیر بسیار خوبی داشت. بسیار بهتر از چیزی بود که ما نگران آن بودیم.»