جو سیرینسونه در یادداشتی در دیفنس وان که دیپلماسی ایرانی آن را منتشر کرد، نوشت: «جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا ششم ژانویه در دیدار با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل هشدار داد: «ما شکی نداریم که ایران هنوز از نظر استراتژیک به دستیابی به تسلیحات هسته‌ای متعهد است.» اما هیچ دلیل و مدرکی برای این ادعای بولتون وجود ندارد. مشخص نیست که «ما» در اظهارات بولتون به چه کسانی بر می‌گردد، اما به‌طور قطع هیچ‌کسی در جامعه اطلاعاتی آمریکا را شامل نمی‌شود. آنها دقیقا به عکس این اظهارات معتقد هستند.» 

اگرچه گرایش روز، حقیقت‌یابی اظهارات آلکساندریا اوکاسیو کورتز (نماینده حزب دموکرات در کنگره) است، اما به‌طور قطع زمانی که مشاور امنیت ملی اظهاراتی نادرست بیان می‌کند، اهمیت مساله خیلی بیشتر است. بولتون به پینوکیویی تبدیل شده که دروغ‌هایش عواقب بد و جدی بر امنیت ملی می‌گذارد.

دن کُتز، مدیر سازمان اطلاعات ملی قطعا در این زمینه با بولتون توافق نظر ندارد. او در سال گذشته در برابر سنا شهادت داد که ایران می‌خواهد از برجام محافظت کند و این درحالی است که توافق هسته‌ای؛ ایران را آشکارا از داشتن تسلیحات هسته‌ای منع کرده است. او افزود: «برجام منجر به افزایش شفافیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران از طریق افزایش دسترسی به تاسیسات هسته‌ای این کشور شده است.»  این به آن معنی است که برجام توانایی آمریکا برای شناسایی موارد نقض توافق توسط ایران را افزایش داده است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی این‌طور نتیجه گرفته که ایران همچنان به تعهدات خود در برجام کاملا پایبند مانده و تاسیسات هسته‌ای خود را تا اندازه زیادی مسدود کرده است. سازمان‌های اطلاعاتی ایالات‌متحده نیز در این زمینه با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی موافق هستند.

کتز در بیانیه سال ۲۰۱۷ خود با عنوان «ارزیابی عمده تهدیدات جهانی توسط جامعه اطلاعاتی ایالات‌متحده» گفت: «ما نمی‌دانیم که ایران در نهایت درصدد ساخت تسلیحات هسته‌ای بر می‌آید یا خیر.» این یعنی بولتون هیچ پایه و اساسی برای اظهاراتش نداشته، چراکه جامعه اطلاعاتی آمریکا اعتقاد ندارند که ایران متعهد به ساخت تسلیحات هسته‌ای است.

پائول کر در گزارش جامع ۲۰۱۸ برای خدمات تحقیقاتی کنگره آورده: «دست‌کم از سال ۲۰۰۷ تاکنون جامعه اطلاعاتی ایالات‌متحده ارزیابی‌های غیرمحرمانه‌ای منتشر کرده مبنی بر اینکه ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای نداشته است. نهادهای نظامی ایران تحت رهنمودهای دولت تا سال ۲۰۰۳ برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای فعالیت می‌کرده‌اند، اما پس از آن ایران برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را در واکنش به فشارهای بین‌المللی متوقف کرده است.» تمایلات سیاسی از آن جهت مهم هستند که ایران آشکارا اساس صنعتی و فنی ساخت تسلیحات هسته‌ای نسل اول را داراست. مشخص نیست که ایران توانایی فنی برای دستیابی به تسلیحات پیشرفته یا طرح‌های اولیه برای ساخت آنها را نیز دارد یا خیر. اما هیچ شکی نیست که در نهایت توانایی ساخت چنین سلاحی را دارد و فقط تصمیم‌گیری سیاسی است که مانع آن می‌شود. اگر ادعای بولتون درست بود، ایران از توافق هسته‌ای خارج می‌شد و تلاش برای دستیابی به بمب اتم را آغاز می‌کرد. اینکه بولتون اطلاعات اولیه برای اظهارات خود را از کجا آورده معلوم نیست. حتی اسنادی که اسرائیل ادعای دزدیدن آنها از انباری در ایران را دارد نیز تنها اطلاعاتی درباره برنامه هسته‌ای ایران تا سال ۲۰۰۳ را شامل می‌شود و نه بعد از آن.

استفن مول که رهبری تلاش‌های ایالات‌متحده برای اجرایی شدن برجام را به عهده داشته است، گفت: «نمی‌دانیم که ایران اکنون که ۱۶ سال از برآوردهای اولیه درباره برنامه هسته‌ای این کشور گذشته، تا چه اندازه درباره ساخت تسلیحات هسته‌ای دانش به‌دست آورده، اما توافق هسته‌ای برای مواجهه با بدترین سناریو تنظیم شده است. ما توافق را بر مبنای توانایی ارزیابی و تایید تنظیم کردیم.»

چرایی اظهارات عجیب بولتون

با همه این اوصاف این سوال پیش می‌آید که دلیل اظهارات عجیب و نادرست بولتون چیست؟ او دارد از روی رئیس خود (ترامپ) که درباره حقایق واضح و قابل اثبات دروغ می‌گوید، الگوبرداری می‌کند؟ اما فریب‌های بولتون به پیش از دوران ترامپ باز می‌گردد. او پیش از حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق هم همین رویه را در پیش گرفت و ادعا کرد: «ما مطمئنیم که صدام حسین تسلیحات کشتار جمعی و تاسیساتی پنهانی برای چنین سلاح‌هایی دارد.» اما هرگز شواهدی دال بر این مساله وجود نداشت.

دستکاری اطلاعات

نتایج یک نظرسنجی از همکاران سابق بولتون که توسط «پرو پابلیکا» انجام شده، نشان می‌دهد که او اطلاعات را به‌صورت دستکاری شده تحویل می‌دهد و در مقابل دریافت اطلاعاتی که با توهمات او درباره کشورها و اشخاصی که با آنها مخالف است مغایرت دارد، مقاومت می‌کند. به‌طور خلاصه، مشاور امنیت ملی فردی با گرایش‌ها و هیجانات مشابه رئیس‌جمهوری است و این شرایط را به شدت خطرناک می‌کند. به نظر می‌رسد جامعه آمریکا باید حقیقت‌یابی اظهارات مقامات دولتی را آغاز کند. اظهارات اغراق‌آمیز جوان‌ترین عضو کنگره آمریکا ممکن است خجالت‌آور باشد، اما برخلاف اظهارات بولتون مهلک نخواهد بود. اظهارات نادرست بولتون و پمپئو مسیر را برای یک جنگ دیگر در خاورمیانه هموار می‌کند؛ جنگی که خیلی زود سبب خواهد شد مناقشات بر سر دیوار در مرز مکزیک در برابر آن بی اهمیت به‌نظر برسد. از سوی دیگر مقامات دولت آمریکا در تلاش برای برگزاری نشست ضدایرانی در لهستان هستند. به همین منظور، مایک پمپئو وزیرخارجه ایالات‌متحده، در جریان سفر اخیر خود به خاورمیانه از برگزاری این کنفرانس در سطح وزرا با عنوان «پیشبرد آینده‌ای با صلح و ثبات در خاورمیانه» خبر داد. این کنفرانس در روزهای ۲۴ و ۲۵ بهمن برگزار خواهد شد. پیش‌تر آسوشیتدپرس به نقل از دیپلمات‌های اروپایی در بروکسل گزارش داد که به‌نظر می‌آید کشورهای اروپایی نمی‌خواهند در نشست ورشو که قرار است ماه آینده میلادی به ابتکار آمریکا برگزار شود، شرکت کنند. دیپلمات‌هایی که در بروکسل با خبرگزاری آسوشیتدپرس صحبت کرده‌اند تردیدهایی درباره موضوع اصلی این نشست دارند و می‌گویند: «زمان کافی برای برنامه‌ریزی آن نبوده و به‌نظر می‌آید ایران نیز به آن دعوت نشده است.» یک روز قبل روزنامه وال‌استریت‌ژورنال هم در گزارشی نوشت: «انتخاب لهستان، برای میزبانی این نشست از سوی برخی دیپلمات‌های اروپایی تلاش برای ایجاد شکاف در اتحادیه اروپا در مورد ایران ارزیابی شده است.»