از یکسو مخالفان حضور در برجام، با استدلال اینکه برجام یک معامله بد برای ایالات‌متحده بوده و از خطر قدرت گرفتن روزافزون جمهوری اسلامی در منطقه نکاسته، نتیجه می‌گیرند که خروج از برجام تصمیم درستی بوده و باید برنامه‌های بعدی دنبال شود، از سوی دیگر موافقان حضور آمریکا در برجام با ارائه دلایلی که در زیر می‌آید رفتار رئیس‌جمهوری آمریکا را رفتاری خام و نادرست ارزیابی می‌کنند که نه‌تنها به بهبود شرایط کمکی نکرده بلکه باعث به‌وجود آمدن پیچیدگی‌ها و ابهامات زیادی شده است. مروری هرچند کوتاه بر نظرات این دسته افراد به درک بهتر آنچه می‌گویند، کمک می‌کند.

به‌طور خلاصه موافقان حضور ایالات‌متحده در برجام، معتقدند: اعلام غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی در خاک ایران و تایید آژانس بین‌المللی هسته‌ای، یک پیام آشکار و واضح برای دنیا داشت و آن رسیدن ایران به دانش لازم در این حوزه بود. بنابراین مساله ایالات‌متحده و شرکای کلیدی او در مذاکرات منتهی به توافق برجام، متوقف کردن این چرخه نبوده و به نحوه مدیریت غنی‌سازی آن در داخل ایران معطوف شده بود. کاری که در برجام، با پذیرش نظارت بر سایت‌های غنی‌سازی و پایش چرخه سوخت هسته‌ای توسط جمهوری اسلامی انجام پذیرفت. از این‌رو بازگشت به گذشته، آنچنان که مخالفان برجام ابراز می‌کنند، امکان‌پذیر نبوده و معنی ندارد. موافقان حضور در برجام، اشکالاتی را که به‌صورت مشخص توسط جمهوری‌خواهان به برداشتن محدودیت‌های زمانی برای تحقیق و توسعه دانش هسته‌ای بعد از هشت و نیم سال و رفع محدودیت تعداد سانتریفیوژها در پایان سال دهم مطرح شده است، غیرمنطقی می‌دانند. آنان استدلال می‌کنند، اینکه گفته می‌شود در پایان سال دهم با برداشتن این محدودیت‌ها ایران قادر خواهد بود تنها ظرف یک‌سال به بمب هسته‌ای دست یابد، فرافکنی است. چراکه بدون برجام هم این امکان برای ایران فراهم بوده و است و زمانی که ایران توانست یک بار مسائل فنی خود را به تنهایی و با تکیه بر دانش خود انجام دهد، برای بار بعدی هم خواهد توانست، چنین کند.

پذیرش انجام فعالیت‌های هسته‌ای تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از طرف ایران دستاورد بزرگی برای ایالات‌متحده و شرکای کلیدی او محسوب می‌شود؛ چراکه این نهاد با انجام پایش مستمر فعالیت‌های ایران قادر خواهد بود هرگونه انحراف از برنامه‌های صلح‌آمیز را رصد کند. جمهوری اسلامی ایران از زمان امضای برجام به آن پایبند بوده و مفاد آن را اجرا کرده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رفتار ایران را بدون انحراف از مفاد برجام تایید کرده است، این به معنای کار کردن برجام و موفقیت دیپلماسی است.

موافقان حضور ایالات‌متحده در برجام معتقدند منافع امنیتی ایالات‌متحده با همکاری دوسویه با اروپا معنی پیدا می‌کند. از آنجاکه برجام با همراهی و همگامی متحدان نزدیک آمریکا شکل گرفت علاوه بر به‌وجود آمدن یک سابقه درخشان همکاری، در ارتقا و تامین منافع امنیتی آمریکا هم گام‌های بلندی برداشته شد. آنان استناد مخالفان را به برخی سیگنال‌های غنی‌سازی کشورهایی مانند عربستان سعودی شوخی تلقی کرده و آن را قابل اعتنا نمی‌دانند.

خروج آمریکا از برجام به‌صورت یک جانبه اشتباه استراتژیک ایالات‌متحده بود. دلایل خروج آمریکا، از جمله مسائل موشکی ایران یا مواردی همچون غروب و... از منطق قوی برخوردار نیست. این امر موجب شد موقعیت ایالات‌متحده در منطقه و جهان تضعیف و همراهی شرکای کلیدی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان مخدوش شود و طبیعی است روسیه و چین، ایالات‌متحده را به‌خاطر نقض توافق‌نامه دیگر همراهی نکنند. ایالات‌متحده به‌جای خروج یکجانبه از برجام، می‌توانست برای شروع یک مذاکره جدید در حوزه موشکی با ایران وارد گفت‌وگو شود. زمانی که برجام درحال کار بود و می‌شد از آن به‌عنوان یک مثال موفقیت‌آمیز نام برد. در شرایط فعلی مطرح کردن «مذاکره دوباره» تنها یک شوخی بچگانه محسوب می‌شود.

استراتژی آمریکا بعد از خروج از برجام واضح است. بازگرداندن مجدد تحریم‌ها و انتظار برای تاثیرگذاری تحریم‌ها بر اقتصاد ایران با انجام تهدیدهای مداوم شرکای اقتصادی از جمله اروپا، انجام تحرکات مداوم نظامی و تلاش برای کاهش فروش نفت ایران. نکته قابل توجه این است که جواب سوال «دوره انتظار برای تاثیرگذاری تحریم‌ها چه مدت خواهد بود؟» را تقریبا کسی نمی‌داند و این کار را سخت می‌کند. در این مسیر، آمریکا همراهی کامل اروپا را نخواهد داشت و روسیه و چین در کنار ایران خواهند بود. از این‌رو قدرت تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران به مراتب کمتر و شکننده‌تر از دوره‌های گذشته است. مساله دولت فعلی آمریکا وقتی پیچیده‌تر می‌شود که ایران به هر دلیلی، برخلاف انتظار از نظر اقتصادی تاب بیاورد. آنگاه برنامه بعدی آمریکا چه خواهد بود؟ مساله‌ای که چندان دور از انتظار نیست.

ایران از بیش از یکسال قبل از خروج آمریکا از برجام، فرصت برنامه‌ریزی و آماده‌سازی برای این دوره را داشته و همواره به این موضوع به‌عنوان یک سناریو توجه کرده است. چنانچه ایران در این دوره شرایط را برای دور زدن تحریم‌ها فراهم کرده باشد و با برنامه مشخص از برجام هم بیرون نیاید، آمریکا هیچ حرکت دیگری جز راه‌حل‌های نظامی نخواهد داشت. در گزینه‌های مبتنی بر راه‌حل نظامی نیز معادلات پیش روی آمریکا با مسائلی که پیش از آن در سایر کشورها مواجه بوده است، کاملا متفاوت خواهد بود.

ایران به استفاده از روش‌هایی که پیش از این برای دور زدن تحریم‌ها در ادوار گذشته استفاده کرده است، روی خواهد آورد. به کشورهای همسایه خود نظیر افغانستان، عراق و ترکیه توجه بیشتری خواهد کرد و در این مسیر از کمک آنان استفاده می‌کند. همچنین به تسهیل تجارت با اتحادیه اروپا، روسیه و چین خواهد پرداخت. در بخش نفتی، ایران با ارائه حمل‌ونقل رایگان و استفاده از تانکرها و بیمه خود، مشتریان را تشویق به خریداری نفت می‌کند و نفت خود را از طریق تانکرهایی که هویت خود را پنهان می‌کنند به این کشورها منتقل خواهد کرد.

سخن نویسنده:با مروری بر نظرات ابراز شده مشخص می‌شود ایجاد اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی نزد موافقان حضور در برجام از اهمیت بالایی برخوردار است. آنان ابراز می‌دارند که با خروج آمریکا از این توافق‌نامه این اجماع مخدوش شده است و خیلی طبیعی می‌دانند که همراهی کامل اروپا در ادامه مسیر چندان دست‌یافتنی نیست. آنان توسل به زور و تهدید را کارگشا نمی‌دانند و اعتقاد دارند آمریکا در این کارزار تنها خواهد ماند. بنابراین توجه ارکان نظام جمهوری اسلامی به موارد یادشده و استفاده از این شرایط، دوران گذار از این مرحله را کوتاه‌تر و ساده‌تر خواهد کرد.