به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، روزنامه واشنگتن‌پست در مطلبی ناکارآمدی تحریم‌ها و سیاست ترامپ را مورد انتقاد قرار داده است. در این گزارش آمده است: دونالد ترامپ با تعهد به پاره کردن برجام وارد کاخ‌سفید شد. البته که برجام یک توافق ناقص بود اما ترامپ هرگز به این موضوع توجهی نکرد که با خروج یکجانبه آمریکا از برجام چه دستاوردی برای واشنگتن حاصل خواهد شد. این تصور که با خروج از برجام- توافقی که اروپا هنوز از آن حمایت می‌کند- ایران یکبار دیگر به پای میز مذاکره کشانده خواهد شد خیال‌پردازانه بود؛ به‌ویژه که روسیه و چین به تجارت با ایران ادامه می‌دهند.

نشریه فارن‌پالیسی در مقاله ماه نوامبر خود به قلم فیلیپ گوردون و رابرت مالی، دستیاران ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه، نوشت: از دید ترامپ تحریم‌ها یک ابزار جادویی و چند‌منظوره است که می‌توانند ایران را در راستای دستیابی به یک توافق بهتر وادار به بازگشت به میز مذاکره کنند، برنامه موشکی ایران را محدود سازند و دسترسی بدون محدودیت را در اختیار بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دهند. ترامپ خاتمه یافتن حمایت ایران از گروه‌های منطقه‌ای ‌مانند حزب‌الله و حوثی‌ها را که برای آمریکا متخاصم به‌شمار می‌آیند در گرو تحریم می‌بیند. رئیس‌جمهور کنونی و مقاماتش احتمال می‌دهند که مردم ایران در اثر پیامد‌های فلج‌کننده تحریم‌ها برای اقتصاد این کشور به‌پا خیزند و رژیم خود را تغییر دهند.

این مقاله می‌افزاید: این سیاست به‌جای آنکه موجب تشویق رژیم ایران برای همکاری با آمریکا شود می‌تواند به افزایش تخاصم تهران علیه واشنگتن منجر شود. با اعمال تحریم‌هایی که دولت ترامپ شرط برداشته شدن آنها را عمل کردن ایران به هرآنچه کاخ‌سفید می‌خواهد، می‌داند در واقع ترامپ اطمینان یافته است که ایران به هیچ‌یک از این شروط او عمل نخواهد کرد. حتی اگر تحریم‌های ترامپ ‌مانند تحریم‌های اوباما تاثیرگذار باشند که البته با توجه به یکجانبه بودن این تحریم‌ها، ممکن نیست، باز هم وضعیت کنونی تفاوت‌هایی با دوران اوباما دارد. فرمولی که زمانی در سیاست ایران کارساز بود دیگر تاثیر گذشته را نخواهد داشت و حتی تحریم‌های شدید‌تر می‌تواند احتمال آغاز یک جنگ را افزایش دهد. علاوه بر منزوی ساختن آمریکا در میان متحدانش، این موضع دولت ترامپ ابزار‌های آمریکا در منطقه را محدود می‌کند و موجب ایجاد یک وضعیت اضطراری غیرضروری در روابط ایران و آمریکا می‌شود که درصد یک دخالت نظامی را افزایش می‌دهد. در چنین وضعیتی اتخاذ یک موضع واقع‌گرایانه‌تر می‌تواند منافع آمریکا و مردم ایران را به‌طور همزمان تامین ‌کند. دیپلماسی در برهه کنونی دارای چشم‌اندازی مبهم است چراکه خروج آمریکا از برجام اندک زمینه‌ای را که برای ترمیم روابط تهران و واشنگتن فراهم بود از بین برده است. با این حال تنها گزینه پیش‌رو برای آمریکا اجتناب از آغاز یک درگیری غیرضروری است.

واشنگتن‌پست در ادامه با انتقاد از سیاست‌های بی‌هدف کاخ‌سفید در قبال ایران می‌نویسد: نتایج خروج آمریکا از برجام قابل پیش‌بینی بودند: آمریکا اکنون در شرایط منزوی نسبت به متحدان خود قرار دارد و ایران هیچ میلی از خود برای دستیابی به توافق مجدد نشان نمی‌دهد. به‌علاوه در زمینه موضوعات غیر‌هسته‌ای از جمله برنامه موشکی، حقوق‌بشر و نقش منطقه‌ای ایران، که آمریکا می‌توانست با ماندن در برجام به‌خوبی به آنها رسیدگی کند، هیچ سیاست یکپارچه‌ای از سوی دولت ترامپ مشاهده نشده است. در واقع خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام قدرت مانور کاخ‌سفید را برای پیشرفت با ایران در موضوعات غیر‌هسته‌ای کاهش داده است. آمریکا در نبود همکاری متحدانش و مواضع شفاف از سوی رئیس‌جمهور در این موضوعات دستاوردی کسب نخواهد کرد. مقامات دولت ترامپ همواره برنامه موشکی ایران را محکوم کرده‌اند اما در واقع جز اعمال تحریم‌ها اقدامی را در این‌باره انجام نداده‌اند. نبود استراتژی‌های مشخص در دولت ترامپ در سوریه نیز قابل لمس است که موجب شده میدان برای ایران و روسیه خالی بماند.

اکنون تنها اقدامی که کاخ‌سفید در انجام آن خبره است بیانیه‌ها و سخنرانی‌های شدید‌اللحنی است که توسط اقدامات عملی پشتیبانی نمی‌شوند و این وضعیت درواقع نشان‌دهنده ضعف دولت است. به گفته بسیاری از تحلیلگران اکنون هیچ‌یک از اعضای کاخ‌سفید حتی برنامه‌ای برای مقابله با ایران در منطقه ندارد.

اما مساله‌ای که شرایط را بدتر می‌کند آن است که ترامپ و پمپئو همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد عربستان‌سعودی قرار داده‌اند با این امید پوشالی که ریاض بتواند به‌عنوان جانشین واشنگتن در منطقه مقابل ایران بایستد. این درحالی است که حاکمیت عربستان در غرب بسیار منفور است و نمی‌تواند چنین نقشی ایفا کند. بر خلاف این عقیده دولت ترامپ، نقش عربستان در یمن، نه تنها ایران را محدود نکرد بلکه موجب ایجاد یک بحران دیگر در خاورمیانه شد. اکنون خاتمه دادن به جنگ یمن اولویت‌ مهم‌تری نسبت به تشدید جنگ نیابتی علیه ایران دارد. اکنون آمریکا نیاز دارد تا ابتدا اعتبار از دست رفته خود را در خاورمیانه بازیابد. آمریکا علاقه زیادی به منزوی ساختن دولت‌هایی دارد که سیاست‌های آنها در تناقض با کاخ سفید است. در برخی از موارد ممکن است این سیاست با نتیجه مثبت همراه باشد اگرچه برای مثال در مورد اتحاد جماهیر شوروی این رویکرد موجب تداوم جنگ سرد در طول حدود چهار دهه شد که موجب ایجاد سایه مرگ و ترس بر سر مردم دو کشور شد.

پایگاه خبری کنگره آمریکا «هیل» نیز در گزارشی انتقادی از سیاست آمریکا در قبال ایران طی چهار دهه گذشته می‌نویسد: آمریکا سال‌های متمادی را صرف منزوی ساختن ایران کرده است به این معنا که ایران مجبور به مقابله با دولت‌های متخاصم در چندین جبهه بوده است. در این میان اختلافات دینی و استراتژیکی میان ایران با این دولت‌ها وجود داشته است که برخی از آنها تا به‌امروز نیز ادامه دارند با این حال ایران هرگز در برابر آمریکا تسلیم نشده است. در پاسخ به فشار‌ها ایران تمام تلاش خود را به‌کار بست تا با همسایگان خود در خاورمیانه روابط خوبی برقرار کند که این موضوع شامل حمایت از مبارزات ضداسرائیلی می‌شود. با نابودی رژیم صدام حسین در عراق و تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه، اسرائیل و عربستان‌سعودی تصمیم گرفتند تا یک دشمن را در منطقه برای خود ایجاد کنند که موجب نزدیکی آمریکا با آنها شود و ایران بهترین گزینه برای این دو کشور بود. ایران اکنون نیز یکی از غربی‌ترین کشورها در خاورمیانه است و مردم این کشور همواره به افرادی در انتخابات رای داده‌اند که به‌دنبال بهبود روابط با غرب بوده‌اند. بنابراین یک رئیس‌جمهور باهوش آمریکایی باید تلاش کند تا با جناح میانه‌روتر ایران برای حل اختلافات به توافق برسد مانند اقدامی که باراک اوباما انجام داد. پس از امضای برجام مردم ایران به خیابان‌ها آمدند و رضایت خود را از این توافق اعلام کردند اما اکنون با خروج یک‌جانبه دونالد ترامپ از برجام معلوم نیست که مردم این کشور بار دیگر به آمریکا اعتماد کنند.