مهاجرت؛ اصلیترین عامل پوپولیسم در جهان
روز سهشنبه، مکرون یک بار دیگر اعلام کرد که دولت او در زمینه مهاجرت و پذیرش پناهجو سختگیرتر خواهد شد و آنهایی که درخواستشان رد شود را واقعا دیپورت خواهد کرد. (در سال ۲۰۱۶ فرانسه کمتر از ۲۰ درصد از پناهجویانی که درخواستشان رد شده بود را دیپورت کرد.) وی تاکید کرد اجازه نخواهد داد یک بار دیگر جنگلی مقابل چشمانش دیده شود، اشاره او به تعداد کثیری کمپ موقت است که در سال ۲۰۱۶ پاکسازی شد. مکرون از سوی منتقدان از جناح چپ مورد انتقاد قرار گرفته و از سوی رقیب خود در انتخابات، ژان ماری لوپن، سیاستمدار پوپولیست و دست راستی تحسین شده است.
مکرون بهطور خارقالعاده سیاستمداری زیرک است و شانس آن را دارد که به یکی از بزرگترین سیاستمداران فرانسه در جمهوری پنجم بدل شود. او یک چیز را درخصوص حال و هوای محبوب ماندن میداند، آن هم نه فقط در مرزهای کشور خودش. در آلمان؛ آنگلا مرکل به چشم دیده است که بر سر یک مساله اساسی چطور از عرش به فرش آمد: تصمیم او در سال ۲۰۱۵ که اجازه داد یک میلیون پناهنده سوری وارد آلمان شوند. در انتخابات اخیر آلمان که طی آن حزب مرکل اکثریت را از دست داد و حزب دست راستی «آلترناتیو برای آلمان» برای نخستین بار وارد پارلمان شد، نظرسنجیها نشان میداد که ۹۰ درصد رایدهندگان میخواستند روند اخراج آنهایی که درخواست پناهندگیشان پذیرفته نشده، تسریع شود و ۷۱ درصد میخواستند تمام پناهجویان یک جا اخراج شوند. مساله اساسی که اینک در جهان به پوپولیسم رونق میبخشد، مهاجرت است. به همین دلیل هنوز در کشورهایی همچون آلمان، هلند و سوئد احزاب دست راستی میبینید، کشورهایی که رشد اقتصادی قوی دارند، تولید پر رونق است و نابرابری رشد چشمگیری نداشته است. دونالد ترامپ ۱۶ کاندیدای توانمند جمهوریخواه را شکست داد چراکه آنها را در یک مساله اساسی قیچی کرد: مهاجرت. او در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفته بود: «چیزی که پایگاه اجتماعی من بیش از هر چیز میخواهد دیوار است.»
همزمان، دموکراتها میکوشیدند در اقتصاد رویکرد چپ اتخاذ کنند، باورشان این بود که این کار آنها را پوپولیستهای معتبرتری میکنند. اما نظرسنجیها نشان میدهد همین حالا افکار عمومی در مسائل اقتصادی با آنها همراه هستند. جایی که برای رایدهندگان، بهویژه رایدهندگان طبقه کارگر تفاوت میکرد بحث مهاجرت بود. حالا حزب دموکرات بیش از هر زمانی در این مقوله افراطی شده است. موضعگیری که ۱۰ سال پیش دهها سناتور دموکرات در مقوله مهاجرت برگزیدند، اینک تقریبا ازسوی تمام رهبران حزب رد میشود. در آن زمان اغلب دموکراتها به این توافق رسیدند که ملغمه مهاجران در آن زمان فشار سنگینی به وحدت خانوادهها وارد میکند و باید مهاجران بامهارت به آمریکا جذب شوند. اینک هیچ کدام در این باره حرف نمیزنند. حزب دموکرات اینک از «شهرهای پناهجوپذیر» خجالتزده است و به مقامات محلی پیشنهاد میکند قوانین فدرال را نادیده بگیرند یا حتی از قوانین فدرالی که سعی بر تقویت قانون سرزمین دارد، سرپیچی کنند. تصور کنید که شهرداران جمهوریخواه در مسائلی همچون اسلحه و سقط جنین که به آن علاقه ندارند، این سیاست را در پیش میگرفتند.
این روزها میانهرو بودن در هر زمینهای و بیشتر از همه مهاجرت، دشوار است. ترامپ بهگونهای در این ارتباط بحث میکند که بهنظر من نژادپرست است. جناحهای حزب جمهوریخواه در لحن و حرارت کثیف و دون عمل کردهاند، مهاجران را پست میشمارند و بومیگرایی و تعصب را تشویق میکنند. همسو شدن با این نوع گرایشها بهنظر ناخوشایند و حتی غیراخلاقی است. با این حال این موضوع از آن موضوعاتی است که باید در ساحتی میانه بررسی شود. اگر سیاستمداران جریان اصلی نتوانند واقعیتهای موجود در جوامع را ببینند و اصرار کنند که هر کس از این موضوع حرف بزند نژادپرست است، فقط کمک میکنند که افکار عمومی مستاصل شوند و به دامان نژادپرستان واقعی بیفتند که همین حالا نیز تعدادشان بسیار است.
ارسال نظر