فارن پالیسی تحلیل کرد
ترامپ و احتمال فروپاشی برجام
دنیای اقتصاد، رفیعه هراتی: تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در روز دوشنبه مبنی بر تصدیق پایبندی ایران به توافق هستهای یا همان برجام برای حامیان این توافق خبر خوشی محسوب میشود. تایید پایبندی ایران به توافق هستهای از سوی دولت آمریکا مانع از وضع مجدد تحریمهای هستهای علیه ایران میشود اما این مساله که ترامپ بهمدت یک ساعت با تیم امنیت ملی خود بر سر تصدیق این پایبندی بحث و جدل داشته و با اکراه به تداوم این توافق رضایت داده، بهشدت مایه نگرانی است. درحقیقت، رفتار ترامپ و اصرار دولت او بر اظهارات خصمانه همزمان با تایید پایبندی ایران به توافق ممکن است ایالاتمتحده را به سمت خارج شدن از برجام آن هم با بدترین احتمالات سوق دهد.
دنیای اقتصاد، رفیعه هراتی: تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در روز دوشنبه مبنی بر تصدیق پایبندی ایران به توافق هستهای یا همان برجام برای حامیان این توافق خبر خوشی محسوب میشود. تایید پایبندی ایران به توافق هستهای از سوی دولت آمریکا مانع از وضع مجدد تحریمهای هستهای علیه ایران میشود اما این مساله که ترامپ بهمدت یک ساعت با تیم امنیت ملی خود بر سر تصدیق این پایبندی بحث و جدل داشته و با اکراه به تداوم این توافق رضایت داده، بهشدت مایه نگرانی است. درحقیقت، رفتار ترامپ و اصرار دولت او بر اظهارات خصمانه همزمان با تایید پایبندی ایران به توافق ممکن است ایالاتمتحده را به سمت خارج شدن از برجام آن هم با بدترین احتمالات سوق دهد. نشریه فارنپالیسی در تحلیلی به تشریح این احتمالات پرداخته است.
مشکل نخست این است در صورتی که ترامپ تصمیم بگیرد از این توافق خارج شود، این اقدام تبعات خطرناکی برای آمریکا خواهد داشت. اگر دیگر اعضای ۱+۵ یعنی بریتانیا، چین، فرانسه، آلمان و روسیه و همچنین دیگر بازیگران عمده بینالمللی آمریکا را مقصر فروپاشی برجام محسوب کنند، اعمال دوباره تحریمهای هستهای علیه ایران تقریبا غیرممکن خواهد بود. بسیاری از شرکای آمریکا به همکاری اقتصادی با ایران ادامه میدهند و ایالاتمتحده را برای تحریمکردن آنها به مبارزه میطلبند. درنتیجه، ایران دیگر مجبور نخواهد بود به الزامات این توافق پایبند باشد و این در شرایطی است که تحتفشارهای شدید اقتصادی هم قرار نخواهد داشت.
در هر صورت، دولت ترامپ این مساله را کاملا روشن کرده است که علاقهای به توافق هستهای ندارد و آن را یک توافق بد میداند و سیگنالهایی مبنی بر ترک آن ارسال میکند. این رویکرد، به همراه احساسات منفیای که در سراسر جهان نسبت به ترامپ وجود دارد به این معنی است که تحت هر سناریویی او مقصر فروپاشی برجام شناخته خواهد شد. تصور سناریویی که براساس آن دولت ترامپ قادر خواهد بود تحریمهای هستهای را دوباره وضع کند، بسیار دشوار است. حتی اگر ایران به نقض برجام متهم شود، افکار عمومی این مساله را نخواهد پذیرفت. در شرایطی که دولت آمریکا بهویژه در مورد توافق هستهای با چنین فقدان اعتمادی در سراسر جهان روبهرو است، به سختی میتواند به موضعی قدرتمند دست یابد.
اما حتی اگر ایالاتمتحده این پیام را به جهان مخابره کند که ممکن است از توافق هستهای کنار بکشد، این پیام برای ایران به این مفهوم است که گرچه لحن آمریکا شدید خواهد بود، اما اقدام معنیداری برای مهار ایران در منطقه انجام نخواهد داد زیرا این واقعیت وجود دارد که شرایط خاورمیانه بهشدت پیچیده است و از داخل ایالاتمتحده حمایت چندانی برای یک ماجراجویی نظامی جدید و بزرگ دیگر صورت نمیگیرد. این در شرایطی است که دولت آمریکا معتقد است درگیری نظامی آمریکا در مناطق تحتکنترل داعش در شرق سوریه، ممکن است به رویارویی با ایران منجر شود و بهنظر میرسد تحتفشار شورای امنیت ملی، رویکرد محتاطانه پنتاگون به یک استراتژی تهاجمیتر تبدیل میشود. این در شرایطی است که اردن، روسیه و ایالاتمتحده اوایل ماه جاری درمورد آتشبس در جنوبغرب سوریه به توافق رسیدند. ترامپ این پیشرفت را یک موفقیت عمده نامیده است. اما در روزهای اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، با این آتشبس مخالفت کرده و مدعی شده است که این اقدام به نفع ایران است و به تهران و متحدانش در سوریه امکان میدهد در مرزهای فلسطین اشغالی پایگاه بسازند. متن توافقنامه آتشبس هنوز بهطور علنی منتشر نشده است، بنابراین به سختی میتوان فهمید مشکل دقیقا کجاست اما به احتمال زیاد در این مورد ایالاتمتحده تمایل دارد برای رسیدن به توافقی که باور دارد به نفع خودش و اسرائیل است، ریسک بیشتری را به جان بخرد، با این وجود رژیم صهیونیستی در مورد امنیت خود موضعی تمامیتخواه دارد. در حقیقت این رویکرد کاملا مشابه سالها مخالفت با توافق هستهای است، اما بهنظر میرسد طرفداران اسرائیل در واشنگتن چندان از این رویکرد ترامپ حمایت نمیکنند. این در شرایطی است که آنها هنگامی که اختلافنظرهای مشابهی بین اوباما و نتانیاهو بهوجود میآمد بهشدت از نتانیاهو حمایت میکردند.
این تصمیمهای سیاسی در مورد سوریه ممکن است درست باشند اما اگر چنین است، پس چرا دولت آمریکا اصرار دارد درمورد ایران اظهارات خصمانهای ایراد و تهران را تهدید کند؟ هرآنچه دولت ترامپ انجام میدهد به ایران و شرکای منطقهای آمریکا نشان میدهد که ایالاتمتحده فقط حرف میزند و عمل نمیکند. این مساله موضع آمریکا را در برابر خط مشی سیاسی ایران تضعیف میکند؛ بهویژه اگر توافق هستهای ازمیان برود و ایران از سرگیری برنامه هستهای خود را مورد بررسی قرار دهد. شرح این مساله که چرا دولت آمریکا این اقدامات متناقض و متضاد را دنبال میکند، دشوار است. بهنظر میرسد منشا این اقدامات، مشابه منشا اقداماتی است که در مورد قانون بهداشت و درمان شاهد آن هستیم. افکار عمومی آمریکا بحثهای مربوط به قانون بهداشت و درمان و توافق هستهای ایران را رها کرده است و برای تمرکز بر موضوع جدیدی آماده میشود. اما ترامپ برنامه یا سیاست مشخصی از خود ندارد و درنتیجه تلاش میکند دو دستاورد مهم اوباما در حوزه داخلی (قانون بهداشت و درمان) و در حوزه خارجی (توافق هستهای) را پاره کند و اهمیتی نمیدهد چه چیزی جایگزین آنها خواهد شد. تاکنون او در هر دو حوزه ناکام مانده است اما به تلاش خود ادامه میدهد و متاسفانه در مورد ایران، برخلاف قانون بهداشت و درمان، برای پایین کشیدن دستاورد اوباما، نیازی به کمک کنگره ندارد.
ارسال نظر