یادداشت / بخش هفتم
روابط ایران و عربستان سعودی از منظر نظریه واقعگراییانگیزشی
امیرهوشنگ میرکوشش
دکترای روابط بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه
جعفر نقدی
دکترای روابط بینالملل و مدرس دانشگاه
عربستان سعودی این نگرش را دارد که سوریه به عرصه جدیدی برای درگیری اعراب و ایران تبدیل شده است. این کشور مدعی است که اگر تهران توانایی ابقای رژیم اسد را از این بحران داشته باشد، به پیروزی استراتژیک علیه کشورهای عربی دست پیدا کرده است. بنابراین تلاش میکند که به بحران سوریه دامن زند. عربستان تلاش دارد تا به بازتعریف آینده موازنه استراتژیک در خاورمیانه کمک کند.
امیرهوشنگ میرکوشش
دکترای روابط بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه
جعفر نقدی
دکترای روابط بینالملل و مدرس دانشگاه
عربستان سعودی این نگرش را دارد که سوریه به عرصه جدیدی برای درگیری اعراب و ایران تبدیل شده است. این کشور مدعی است که اگر تهران توانایی ابقای رژیم اسد را از این بحران داشته باشد، به پیروزی استراتژیک علیه کشورهای عربی دست پیدا کرده است. بنابراین تلاش میکند که به بحران سوریه دامن زند. عربستان تلاش دارد تا به بازتعریف آینده موازنه استراتژیک در خاورمیانه کمک کند. به نظر میرسد عربستان، از گزینه تغییر رژیم در سوریه از طریق استفاده از شیوههای اقتصادی حمایت میکند. عربستان کمک مالی فراوانی در اختیار سلفیهای سوریه قرار داده است و حتی از طریق گروه ۱۴ مارس در لبنان به رهبری سعد حریری، سلاحهای زیادی در اختیار گروههای سلفی که عمدتا در شهرهای درعا، حمص، حماه و دیرالزور مستقر شدهاند، قرار داده است. منافعی که عربستان از این اقدام به دست میآورد، در دو سطح داخلی و خارجی قابل ارزیابی است: در بعد داخلی، علاوه بر کسب حمایت آمریکا برای ادامه حکومت آلسعود، منحرف کردن توجهات بینالمللی از اعتراضها در داخل آن کشور و صدور بحران داخلی به خارج از کشور هدف اصلی است. در بعد خارجی، انحراف توجهات از دخالتهای نظامی عربستان سعودی در یمن و ایجاد فضای لازم برای ادامه حضور نیروهای نظامی آن کشور در بحرین هدف اصلی است.
فرقهگرایی در منطقه
قومگرایی را ویلیام سامنر جامعهشناس آمریکایی چنین تعریف میکند: ارزشها و موازین فرهنگ خود را محور قضاوت در مورد دیگران قرار دادن، یعنی فرهنگ خود را برتر از همه فرهنگهای دیگر دانستن. قادری میگوید اقلیتهای قومی اعم از نژادی، زبانی و دینی از استعدادهای بسیاری برای نفی یا نقد ملتگراییهای متمرکز بر یک قوم، زبان یا دین برخوردارند. هانتینگتون در تلاش برای بازآرایی جهان پس از فروپاشی شوروی با برجسته کردن نزاعهای فرهنگی- تمدنی نقش مذهب را بهعنوان شالودهساز تمدنها برجسته ساخت. وی اینگونه پنداشت که نظم دو قطبی ایدئولوژیک عصر جنگ سرد جای خود را به نظم چند قطبی داد که بر اساس خطوط تمدنی و فرهنگی با مشخصه مذهبی فرهنگی مرزبندی شده است.
فرهنگ سیاسی مردم این منطقه ارتباط تنگاتنگی با ارزشهای مذهبی و فرقهای دارد. مردم این منطقه دارای ارزشهای پیشینی و پسینی بهطور توامان هستند. منظور از ارزشهای پیشینی تعهد و وفاداری به مذهب، قوم، فرقه و... است. و منظور از ارزشهای پسینی ارزشهایی است که شامل ملتگرایی و جدایی دین از سیاست است. با بررسی لایههای رفتار اجتماعی و گفتمانهای غالب در منطقه میتوان دریافت که بیشتر مردم این منطقه تحت تاثیر ارزشهای پیشینی هستند و به فرقه، مذهب و قوم بیشتر از ملت تعهد دارند. انسانهای اعتقادی ارزشهای پیشینی دارند، بنابراین دارای ذهنیتی سخت و انعطافناپذیر هستند، جهان را با میزان اعتقادات وزن کرده و میسنجند و با توجه به اعتقادی بودن ذهنیات حاضر به چانهزنی نیستند، زیرا اعتقادات قابل معامله نیستند. توجه به اوضاع داخلی کشورهای نامتجانس مذهبی در منطقه نشاندهنده نقش وفاداری مذهبی و فرقهای در پروسه سیاسی و امنیتی است. عمده بحرانهای امنیتی در منطقه در کشورهایی رخ میدهدکه از تنوع مذهبی برخوردارند.
اگرچه رقابتهای منطقهای میان ایران و عربستان تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز جریان داشت، اما دامنه این رقابتها با پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر شد. زیرا به لحاظ ایدئولوژیک و گفتمان حاکم بر قدرت و مشروعیت سیاسی، جمهوری اسلامی ایران و عربستان در تقابل با یکدیگر قرار دارند. تنشهای مذهبی و فرقهای در کشورهای منطقه بعد از خیزشهای موسوم به بهار عربی رشد فوقالعادهای داشته و با جنگ در سوریه به نقطه اوج خود رسید و هماکنون در عراق نیز بهطور فزایندهای ادامه دارد. حکام عربستان و آیین سلفیگری اصولا خود را در برابر گفتمان شیعهگرایی میبینند و با نگرانی افزایش قدرت شیعیان در منطقه را تهدیدی برای ارزشهای خود میپندارند. بنابراین سوریه به صحنهای برای جنگ نیابتی آنها تبدیل شده است. پس میتوان گفت که گسترش و تشدید تنشهای فرقهای در منطقه یکی از بزرگترین مشکلات و موانع دستیابی ایران و عربستان به یک توافق است.
در دورهای که اعتراضات مردمی در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا گسترده شده، فرقهگرایی بهعنوان سیاستی در برابر موج تغییر در منطقه از سوی عربستان مورد استفاده قرار گرفت. عربستان با این اقدام از یکسو قدرت سرکوب را علیه مردم خود و کشورهای همسایه افزایش داده و از سوی دیگر نوعی بازدارندگی را در قبال نیروهای داخلی در عربستان و همچنین نیروهای سیاسی در کشورهای همسایه که هدف تغییر را تعقیب میکنند ایجاد کرد. در نتیجه تقویت مجدد القاعده در منطقه بهویژه در سوریه یکی از تاثیرات فرقهگرایی مورد حمایت عربستان است. اگرچه درگیریهای فرقهای در منطقه دارای پیشینه زیادی است، اما هرگز به سطح امروزی نرسیده بود.
نزدیکی ایران با غرب
موضوع توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ میتواند منجر به بهبود روابط ایران و غرب شود. این موضوع میتواند باعث ایجاد تغییرات مهمی در روابط ایران و غرب و در نتیجه منطقه شود. به همین دلیل اغلب کشورهای منطقه و بهویژه عربستان از این توافق که منتهی به بهبود روابط ایران و غرب میشود، نارضایتی خود را نشان دادهاند.
برنامه اقدام مشترک ژنو بدون تردید زلزلهای سیاسی در منطقه و جهان را در پی داشته است. جناحها و گروههایی که در بین برخی از اعضای شورای همکاری خلیجفارس، درون رژیم اسرائیل و در آمریکا در پی تندتر کردن و حتی ایجاد برخورد نظامی بین واشنگتن و تهران بودند، به قدری ناراحتاند که با کمتر رخداد دیگری قابل مقایسه است. به نظر میرسد. این ناراحتی بیانگر واقعیتی استراتژیک در منطقه و جهان است و واقعیت آن است که بر اساس هر تفسیری که از برجام ارائه شود، برنامه غنیسازی ایران یکی از اجزای جدانشدنی این موافقتنامه بوده و این به معنای پذیرش واقعیتهای مربوط به جمهوری اسلامی ایران است. به گزارش روزنامه العرب، چاپ لندن، در سایه اظهارات عربستان که در جریان مذاکرات ایران با ۱+۵ بارها اعلام کرد که ریاض در صورتی که توافقی میان ایران و قدرتهای بزرگ در ژنو حاصل شود، گزینههای متعددی در اختیار دارد تا بتواند حالت توازن با ایران را حفظ کند، استقبال همراه با اما و اگر عربستان پیامهای متعددی در خود دارد.
ارسال نظر