مرکل: تنها با مشارکت تهران و آنکارا میتوان راهحلی برای بحران یافت
نگاه ژرمنها به ایران در بحران قطر
دنیای اقتصاد: با تشدید بحران میان قطر و دولتهای عربی به رهبری عربستان سعودی، صدراعظم آلمان با صراحت تمام درباره بحران دیپلماتیک پدید آمده بین عربستان و قطر اعلام موضع کرد و نسبت به انزوای دو کشور ایران و قطر هشدار داد. آنگلا مرکل با ابراز نگرانی از اوضاع منطقه، نسبت به تنش پدید آمده بین قطر و شماری از کشورهای حوزه خلیجفارس ابراز نگرانی کرد. تحلیلگران این رویکرد آلمان را در امتداد تمایل این کشور به حفظ ثبات در منطقه و تمایل به موازنه قدرت میان بازیگران آن میدانند.
مرکل در جریان سفر خود به مکزیک به خبرنگاران گفت که آلمان خواستار حل اختلافات بر سر میز مذاکره است.
دنیای اقتصاد: با تشدید بحران میان قطر و دولتهای عربی به رهبری عربستان سعودی، صدراعظم آلمان با صراحت تمام درباره بحران دیپلماتیک پدید آمده بین عربستان و قطر اعلام موضع کرد و نسبت به انزوای دو کشور ایران و قطر هشدار داد. آنگلا مرکل با ابراز نگرانی از اوضاع منطقه، نسبت به تنش پدید آمده بین قطر و شماری از کشورهای حوزه خلیجفارس ابراز نگرانی کرد. تحلیلگران این رویکرد آلمان را در امتداد تمایل این کشور به حفظ ثبات در منطقه و تمایل به موازنه قدرت میان بازیگران آن میدانند.
مرکل در جریان سفر خود به مکزیک به خبرنگاران گفت که آلمان خواستار حل اختلافات بر سر میز مذاکره است. صدراعظم آلمان از کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس خواست با یکدیگر همکاری کنند. مرکل گفت: «آلمان با عزیمت از منافع خود، به حفظ توازن منطقی قدرت در منطقه توجه دارد.» آنگلا مرکل ضمن تاکید بر ضرورت مبارزه با تروریسم و مقابله با پشتیبانی از گروههای تروریستی تاکید کرد که اختلافات و بحران پدید آمده بدون مشارکت بازیگران اصلی در منطقه ممکن نیست. روز جمعه (۵ خرداد) امیر قطر طی سخنانی، ایران را قدرت منطقه دانست و خواستار تعامل جهان عرب با تهران شد و همچنین حمایت خود را از دو گروه مقاومت حزبالله و حماس اعلام کرد. سخنان امیر قطر با واکنش مقامات سعودی مواجه شد و روز دوشنبه (۱۵ خرداد) عربستان بهدلیل اینکه دوحه از سیاستهای ریاض در منطقه پیروی نمیکند، قطع رابطه خود را با قطر اعلام کرد؛ در همین حین دولتهای امارات، بحرین، مصر و جزایر مالدیو و همچنین دولت خودخوانده شرق لیبی و رئیسجمهور فراری و مستعفی یمن حمایت خود را از سیاستهای آلسعود علیه قطر اعلام و روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را با دوحه قطع کردند.
تشدید این وضعیت در دو هفته اخیر باعث شده زمزمههای کودتا و همچنین درگیری بین ریاض و دوحه بهوجود آید. در این فضا، ایران طرفین را به حفظ آرامش و گفتوگو دعوت کرده است. اما دولت ترکیه مواضع روشنتری را به نفع قطر اتخاذ کرده است. در همین خصوص رجب طیباردوغان، رئیسجمهوری ترکیه خواستار پایان دادن به انزوای قطر شده است. اردوغان از عربستان سعودی خواست به بحران پدید آمده خاتمه دهد. در عین حال، ترکیه برای کمک به قطر اعلام آمادگی کرده است. اردوغان اتهامات عربستان و کشورهای متحدش علیه قطر را بیاساس خوانده و گفته که ترکیه حاضر به کمک به قطر است. رئیسجمهور ترکیه عنوان کرده که هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات اتهام حمایت قطر از تروریسم وجود ندارد.
در این چارچوب آنگلا مرکل نیز با بیان اینکه تنها با مشارکت ایران، ترکیه و قطر میتوان راهحلی برای این بحران یافت، ابراز کرد: «هرگاه همه کشورهای ذینفع در تماس با یکدیگر باشند، میتواند یک راهحل سیاسی شکل گیرد. ما خواستار چنین امری هستیم و در این راستا تلاش خواهیم کرد.» در ادامه تلاش مقامات آلمان برای فرونشاندن بحران، دیدار و گفتوگویی بین زیگمار گابریل، وزیر امور خارجه آلمان با همتای قطری خود، شیخ محمد بن عبدالرحمان آلثانی صورت گرفت که در آن گابریل هشدار داد تنش میان قطر و همسایگانش میتواند به جنگ بینجامد. وزیر خارجه آلمان در یک هفته اخیر، تلاشهای خود را معطوف به گفتوگو با طرفین بحران کرده است. از اینرو نگاه آلمان به بحران قطر و تاکید بر نقش بازیگرانی چون ایران و ترکیه را میتوان در ۳ محور زیر مورد توجه قرار داد:
1- حفظ ثبات در منطقه
اصلیترین عاملی که به سیاست خارجی آلمان در بحران قطر شکل داده است، مقوله ثبات و امنیت در کانونهای بحران در منطقه است. اهمیت ثبات در عراق، سوریه و لبنان که موضوعات مهم در نگاه خاورمیانهای برلین است، باعث شده مقامات این کشور، نگاه همیشگی خود که مبتنی بر حفظ وضع موجود و موازنه قوا میان بازیگران این منطقه است را مجددا و اینبار در بحران قطر نشان دهند. در واقع بهدلیل متاثر بودن منافع و امنیت آلمان از بحرانهای خاورمیانه که نمونه آن را در بحران پناهجویان و آوارگان سوری مشاهده کردیم، برلین را به سمت موضعگیری و تاکید بر گفتوگو و مذاکره میان بازیگران هدایت کرده است. تاکید بر نقش ایران بهعنوان بازیگر مهم و اثرگذار در عراق، سوریه و لبنان از این منظر قابلتوجه است.
2- اهمیت انرژی
متغیر بسیار مهم دیگری که برای مقامات آلمان حائز اهمیت است، حفظ امنیت انرژی بهخصوص از آبراه خلیجفارس است. از آنجا که قطر دارای ذخایر اصلی گاز در منطقه است و یک تولیدکننده و تامینکننده گاز در سطح جهانی است، آلمان نگران است که بحران حادث شده اثرات خود را بر قطر بهعنوان منبع صدور گاز بر جا بگذارد. تاثیری که میتواند باعث افزایش قیمت در سطح جهانی و همچنین امکان توقف صدور گاز شود. بنابراین بهدلیل نیازهای آلمان به گاز قطر، یکی از عواملی که دیپلماسی این کشور را در قبال بحران قطر فعال کرده است، همین موضوع امنیت انرژی و نقش آن در سطح جهانی است.
3- تروریسم تکفیری
سومین عامل مهم برای سیاست خارجی و امنیتی آلمان، پدیده تروریسم تکفیری است که امروز تبدیل به مسالهای جهانی شده است. بهخصوص بمبگذاریهای داعش و عناصر تکفیری در سطح اروپا که نمودهای خود را در پاریس، لندن، بروکسل و دیگر شهرهای اروپا نشان داد، توجه ویژه و فوری به این موضوع را به دستور کار برلین در قبال منطقه و بازیگران آن تبدیل کرده است. در واقع آلمانیها معتقدند بخش عمدهای از بحران پناهجویان سوری در اروپا که وارد شهرهای آلمان شدند، ناشی از فعالیت تروریستها در سوریه و عراق است که علاوه بر گسترش موج فقر و بیکاری، باعث شده تروریستها به قلب اروپا نیز نفوذ کنند. از آنجا که قطر سهم عمدهای در تجهیز و تقویت تروریستها در سوریه دارد، بنابراین ارتباطگیری و حفظ روابط آلمان با مقامات قطری مسالهای مهم در موضوع مبارزه با تروریسم است.
تاثیرات آلمان از بحران در منطقه
دکتر بهزاد احمدیلفورکی
کارشناس مسائل آلمان
موضعگیریهای مقامات آلمان درخصوص بحران میان قطر و دولتهای عربی خلیجفارس را باید از منظر دغدغهها و نگرانیهای آلمان مورد ارزیابی قرار داد. ابتدا باید میان نوع نگاه کشورهای اروپایی به مسائل منطقه غرب آسیا فرق بگذاریم. کشوری مثل انگلستان میتواند از بحران منتفع شود و منافع خود را به پیش ببرد. از آنجا که هزینههای بحران برای لندن نسبت به برلین کمتر است، ما میبینیم که مقامات این دو کشور دو رویکرد متفاوت در قبال بحران در پیش میگیرند. بحران عراق در 2003 و سوریه در 2011 باعث شد تا انگلیس به بحران ورود کند. اما درخصوص آلمان مشاهده میکنیم که این کشور نمیخواهد با ورود به بحران درگیر شود و تحت فشار قرار گیرد. پذیرش پناهندگان سوری نشان داد که آلمان از ناآرامی بیشترین تاثیر را میپذیرد. این موضوع بهخصوص در آستانه انتخابات سراسری آلمان برای مقامات کنونی این کشور حائز اهمیت است. از سوی دیگر باید گفت که آلمانیها برای منطقه یک ایده دارند که آن ایده البته ایجابی نیست، بلکه سلبی و براساس درک مبتنی بر تهدید است. همچنین باید اضافه کرد که مقامات برلین طرح و ابتکار روشن و مشخصی برای مواجهه و اعمال سیاست در منطقه ندارند. آنها با استفاده از موازنه قدرت همهشمول، بهدنبال این موضوع هستند که بتوانند توازن را در جهت ثبات و وضع موجود، حفظ کنند. در واقع امنیت و ثباتی که آلمان بهدنبال آن است با ناآرامی در غرب آسیا پیوند معناداری دارد. دور آلمان را هلالی از بحران فراگرفته و نمیخواهند که این بحران شدت بگیرد. بنابراین بیشتر واکنش به تهدید نشان میدهند تا کنش برای مواجهه و مدیریت عناصر بحران. نکته سوم هم به موضوعات مهمی که برای آلمان درخصوص منطقه غرب آسیا مطرح است، باز میگردد. اهمیت ثبات در عراق، سوریه و لبنان باعث شده تا مقامات برلین نیازمند نقش ایران و ترکیه باشند. همچنین منافع اقتصادی-تجاری در بعد انرژی در خلیجفارس بهخصوص حوزه گازی با قطر برای آلمان بسیار حائز اهمیت است. تروریسم تکفیری نیز بعد دیگری است که برای مقامات این کشور از اهمیت بالایی برخوردار است.
ارسال نظر