یادداشت/ انتخابات و تولید قدرت ملی
برگ برنده ایران در رقابت با عربستان
محسن شریعتینیا
استاد دانشگاه شهید بهشتی
طی هفته گذشته همزمانی دو رخداد و پیامدهای آنها، محل بحث و مناظره میان طیف وسیعی از اصحاب رسانه و اندیشمندان روابط بینالملل بوده است: «انتخابات ایران و کنفرانس سران عربی- اسلامی- آمریکایی در عربستان. » در این مباحث عمدتا پیامدهای این دو رویداد بر ژئوپلیتیک متحول خاورمیانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اما این دو رویداد را در سطح دیگری نیز میتوان تحلیل کرد: شیوههای متفاوت تولید و نمایش قدرت. قدرت سکه رایج سیاست بینالملل است و کنش دولتها در این عرصه در راستای غنا بخشی به منابع قدرت خود صورت میگیرد.
محسن شریعتینیا
استاد دانشگاه شهید بهشتی
طی هفته گذشته همزمانی دو رخداد و پیامدهای آنها، محل بحث و مناظره میان طیف وسیعی از اصحاب رسانه و اندیشمندان روابط بینالملل بوده است: «انتخابات ایران و کنفرانس سران عربی- اسلامی- آمریکایی در عربستان.» در این مباحث عمدتا پیامدهای این دو رویداد بر ژئوپلیتیک متحول خاورمیانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اما این دو رویداد را در سطح دیگری نیز میتوان تحلیل کرد: شیوههای متفاوت تولید و نمایش قدرت. قدرت سکه رایج سیاست بینالملل است و کنش دولتها در این عرصه در راستای غنا بخشی به منابع قدرت خود صورت میگیرد. این دو رویداد را نیز میتوان در همین راستا تحلیل کرد. عربستان با برگزاری این اجلاس کوشید با بهرهگیری از منابع بینالمللی و در راس آنها آمریکا به تولید و نمایش قدرت مبادرت ورزد. هنوز قضاوت در مورد اینکه تا چه میزان چنین شیوه تولید و نمایش قدرتی پایدار است و عربستان را در مسیر قدرتیابی و رقابت استراتژیک با ایران کمک میکند زود است. اما تاریخ سیاست بینالملل نشان داده که تولید قدرت با توسل به منابع بینالمللی پایداری چندانی ندارد.
اما در نقطه مقابل، انتخابات ایران شیوه دیگری از تولید و نمایش قدرت بود.در این شیوه، منابع قدرت از جامعه استخراج شد. به عبارت دیگر در فرآیندی باثبات، جامعه منابع جدیدی از قدرت ملی را تولید کرد و به نمایش گذاشت. این شیوه تولید قدرت که میتوان آن را از مصادیق نادر «تولید ملی» به معنای واقعی کلمه مفهومبندی کرد در مقایسه با مدل عربستانی از چند مزیت کلیدی برخوردار است.
یکی آنکه به قدرت نرم ایران کمک شایانی میکند. قدرت نرم را میتوان از مهمترین و عالیترین درجات قدرت ملی یک کشور محسوب کرد. از همین روست که بر خلاف قدرت سخت، تنها برخی از کشورها از این منبع قدرت برخوردارند. دیگر آنکه به تولید سایر وجوه قدرت ملی و در راس آنها قابلیت اقتصادی ایران کمک کرد. تاثیر مثبت این انتخابات بر روند احیای اقتصاد ایران، بهویژه از منظر سرمایه اجتماعی، پیشبینیپذیری و کاهش سطح ریسک غیرقابل انکار است. اما مشخص نیست نشست ریاض تا چه میزان به اقتصاد عربستان کمک کند.
سوم آنکه انتخابات، پرستیژ ملی را ارتقا بخشید. در دهکده جهانی سیاست به تئاتر تبدیل شده و رفتار دولتها، جوامع و پرستیژ آنان روزانه درحال تغییر است. در چنین جهانی هر کنش استراتژیکی به سرعت بر پرستیژ یک کشور تاثیر میگذارد. از همین روست که چین با طرح ابریشم، هند با دموکراسی کمنظیر، روسیه با زورآزمایی ژئوپلیتیک و امارات با کاربست آخرین فناوریها میکوشند تا پرستیژ بینالمللی خود را ارتقا بخشند. از همین روست که تاثیرات مخرب ترامپ بر پرستیژ بینالمللی آمریکا روزافزون است. در این میان انتخابات و قدرت انتخاب یکی از منابع طلایی پرستیژ یک کشور است. با انتخابات اخیر پرستیژ ایران ارتقا یافت و این نشست و تهدیدات ترامپ علیه ایران، حداقل در رسانههای بینالمللی تحتالشعاع قرار گرفت و وزیر خارجه ایران پاسخ معناداری به آن داد.
چهارم آنکه انتخابات منبع پایدار و تجدیدپذیر قدرت ملی است، منبعی که با هزینه اندک و عقلانیت بالا قابل حصول است. در واقع انتخابات از منظر هزینه- فایده یکی از کمهزینهترین و موثرترین روشهای تولید قدرت ملی است. کسی نمیداند هزینه انتخابات اخیر ایران به چه میزان است، اما بعید است با هزینه کلان کنفرانسی که در سعودی برگزار شد قابل قیاس باشد.
اما مهمتر از همه موارد فوق، نقش زیربنایی انتخابات در قدرت ملی است. انتخابات سالم، رابطه دولت- جامعه را به شیوهای مدرن تنظیم میکند. تنظیم دقیق این رابطه بهگونهای که جامعه منبع اصلی و محور قدرت یک کشور باشد، شرط لازم تولید سایر منابع قدرت است. رابطه شکننده دولت و جامعه، سایر منابع قدرت را نیز شکننده میسازد، به بیان دیگر منابع قدرت دولتهایی که با جامعهشان قرارداد اجتماعی مردمسالارانهای ندارد از آسیبپذیری بالایی برخوردار است. مزیتهای مورد اشاره، تولید قدرت از مسیر انتخابات را به یکی از شیوههای برتر تولید قدرت ملی در قیاس با شیوه جذب منابع متحول و ناپایدار بینالمللی مبدل میسازد.
خلاصه آنکه کشوری که سازوکار مردمسالاری در آن نهادینه شود بهراحتی قابل «دوشیدن» نیست. این منبع قدرت نوپدید ایران را باید پاس داشت و آن را بهعنوان کلیدیترین ابزار در روند احیای عظمت ایران در نظر گرفت.
ارسال نظر