دلنوشته شمخانی برای آیتالله هاشمی
الف نوشت: دریابان علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی در یادداشتی در پی درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیسجمهور دوران سازندگی به روزها و سالهای همراهی و همرزمی با وی اشاره کرده است. او در بخشی از یادداشت نوشته است: میدانی که ما کهنه سربازها نسبتی با تملق و تکلف و چاپلوسی نداریم و این شرافت، گوهری است که در دکان سیاستبازان خریداری ندارد. انگشتشمار بودند امثال شما، که عافیت دنیا را گذاشتند و بیبهانه، همراه با خیل یاران خود، لباس رزم بر تن و اسلحه بر دوش، سنگر به سنگر جبههها را هم نفس و هم پای جوانانی تازه بالیده، مشق عشق کردند و نبرد را نه در خانههای امن که از میان خاک و آتش و باروت و خون راهبری کردند.
الف نوشت: دریابان علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی در یادداشتی در پی درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیسجمهور دوران سازندگی به روزها و سالهای همراهی و همرزمی با وی اشاره کرده است. او در بخشی از یادداشت نوشته است: میدانی که ما کهنه سربازها نسبتی با تملق و تکلف و چاپلوسی نداریم و این شرافت، گوهری است که در دکان سیاستبازان خریداری ندارد. انگشتشمار بودند امثال شما، که عافیت دنیا را گذاشتند و بیبهانه، همراه با خیل یاران خود، لباس رزم بر تن و اسلحه بر دوش، سنگر به سنگر جبههها را هم نفس و هم پای جوانانی تازه بالیده، مشق عشق کردند و نبرد را نه در خانههای امن که از میان خاک و آتش و باروت و خون راهبری کردند. در پایان این پیام آمده است: خدانگهدار همسنگر، خداحافظ همرزم، بدرود فرمانده پیر، نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی.»
روایت غلامعلی رجایی از لحظات دفن آیتالله هاشمی
از سوی دیگر به گزارش خبرآنلاین، غلامعلی رجایی مشاور آیتالله هاشمیرفسنجانی در کانال تلگرامیاش با اشاره به درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی و لحظات دفن رئیسجمهوری پیشین ایران نوشت: شب حادثه که ایشان را در منزل امام غسل دادند و من با فرزندان ایشان و جناب حاج سیدحسن آقا و سیدیاسر خمینی نظارهگر کار بودیم، من با چشمانی اشکبار فقط به چهره آرام و نورانی هاشمی نگاه میکردم. با خودم میگفتم چطور این کوه علم و تفسیر و تجربه و دنیایی از زیرکی و فطانت را میشود دفن کرد.او در ادامه این یادداشت نوشت: حاج سیدحسن آقا اصلا در حال خودش نبود. غسل و کفن که تمام شد و قرار شد خانمها برای وداع بیایند سید برخاست و غمگینانه بر صورت هاشمی بوسه زد. من هم خواستم صورتی را که بارها بوسیده بودم ببوسم، اما نتوانستم. باورم نمیشد و نمیشود این هاشمی است که با آن هیبت که بارها و بارها شاهد بودم بزرگان سیاست دنیا در مقابلش زانو میزدند و دست بر زانو در محضرش مینشستند و به سخنانش گوش میدادند بیجان در پیش رویم بر کف تختی برای غسل افتاده است.در ادامه این یادداشت آمده است: چه تدبیر درستی بود، این تقدیر که هاشمی در کنار امام به خاک سپرده شد.
ارسال نظر