8 دلیل انجماد رابطه ایران و عربستان عکس: NBC

محمد بن‌سلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی در گفت‌وگو با مجله معتبر «فارین افرز» درخصوص آینده روابط ایران و عربستان و اینکه آیا ریاض مساله گشایش کانال مستقیم ارتباطی با تهران با هدف تنش‌زدایی را مورد بررسی قرار می‌دهد، گفت که عربستان هیچ نقطه اشتراکی برای مذاکره با ایران ندارد. «دنیای‌اقتصاد» با بررسی سخنان فرزند پادشاه عربستان و یکی از چهره‌های متنفذ آل‌سعود، ریشه انجماد در روابط ایران و عربستان را در ۸ دلیل فهرست کرده است. این دلایل در سطوح دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی نقش‌آفرینی می‌کنند.

کامران کرمی : آقای «همه‌کاره» دربار پادشاهی آل‌سعود تکلیف را برای همه روشن کرد، به‌خصوص برای آنها که همچنان خوشبین بودند که ایران و عربستان سعودی می‌توانند بر سر برخی نقاط اشتراک، گفت‌وگو و مذاکره کنند. «محمد بن‌سلمان» جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع این کشور در گفت‌وگو با مجله آمریکایی «فارن افرز» درخصوص آینده روابط ریاض و تهران و اینکه آیا عربستان مساله گشایش کانال مستقیم ارتباطی با ایران به منظور تنش‌زدایی میان دو کشور و ایجاد یک زمینه مشترک را مورد بررسی قرار می‌دهد، گفت که عربستان هیچ نقطه اشتراکی برای مذاکره با ایران ندارد.

جانشین ولیعهد عربستان که از او به‌عنوان پادشاه بعدی سعودی نام برده می‌شود و دولت متبوعش نقش مهمی در حمایت‌های مالی و معنوی از گروه‌های سلفی رادیکال در جهان دارد، ایران را به صدور ایدئولوژی انحصاری خود، حمایت از تروریسم و نقض حاکمیت کشورهای دیگر متهم کرده است. محمد بن‌سلمان ادعا کرده است: «تا زمانی که تهران چشم‌انداز و رفتار عمیقا مشکل‌ساز خود را تغییر ندهد، عربستان با ارائه پیشنهاد نابهنگام برقراری روابط حسنه و همکاری با ایران برای خود دردسر درست نمی‌کند.» «بن سلمان» همچنین مدعی شده که ایران نمایانگر و تحریک‌کننده سه مشکل اصلی منطقه است که شامل ایدئولوژی‌های بدون‌مرز، بی‌ثباتی‌ و تروریسم است. معمار جنگ یمن، نظام ایران را عامل مشکلات منطقه‌ای دانسته و مدعی شده است: «خود ایران هرگز مشکل نبوده است و این نظام افراطی به‌وجود آمده از انقلاب ۱۹۷۹ ایران مشکل است.» تا پیش از این اظهارات محمد بن‌سلمان که حاکی از ذهنیت زمامداران و تصمیم‌سازان آل‌سعود در ارتباط با ایران است، برخی معتقد بودند که تهران و ریاض می‌توانند بر سر کانون‌های بحران در خاورمیانه وارد مذاکره شوند و به توافق درخصوص حوزه‌های نفوذ برسند. تحلیلی که اگرچه در ضرورت آن به‌خاطر کاستن از سطح و گستره آشوب و تنش منطقه‌ای، شک و تردیدی وجود ندارد، اما موقعیت زمانی آن به دلیل وجود هشت متغیر تعیین‌کننده، عملیاتی نیست. در تبیین این هشت دلیل کلیدی باید گفت زمینه برای رشد این تنش‌ها همچنان فراهم است چون متغیرهای افزاینده به تنش در سطوح منطقه‌ای، دوجانبه و بین‌المللی که به آنها پرداخته خواهد شد، دامن‌زده و خواهد زد و از این‌رو روند رقابت ایران و عربستان را همچنان در کوتاه‌مدت تنش‌زا و در میان‌مدت به عرصه‌ای برای تداوم رقابت‌ها در سطح منطقه تبدیل خواهد کرد اما چرا تنش‌ها پایدار بوده و رقابت در روابط دو کشور را حفظ کرده است؟ جواب را باید به ترتیب اهمیت در سه سطح بررسی کرد:

منطقه‌ای

دست برتر ایران

شاید مهم‌ترین دلیلی که باعث شده تا سعودی‌ها به هرگونه تمایل ایران برای مذاکره و گفت‌وگو جواب رد بدهند، برتری‌های میدانی ایران و متحدان آن در عراق، سوریه، یمن و لبنان است. در چنین شرایطی که عربستان در این حوزه‌های نامبرده فاقد برگه‌های برنده است، پذیرش دعوت ایران به منزله تایید نفوذ ایران در جهان عرب خواهد بود و به همین دلیل است که به کرات شاهد رد آن از سوی مقامات سعودی بوده و هستیم.

یارگیری‌های سیاسی و نظامی عربستان

سعودی‌ها همچنان در سطوح گوناگون و در گستره دولت‌های عربی و اسلامی به دنبال بسیج بازیگران علیه ایران هستند که نمونه‌های اخیر آن طرح تشکیل اتحادیه خلیج‌فارس در بعد نظامی -دفاعی، خریدهای تسلیحاتی از بریتانیا و دعوت از نخست‌وزیر این کشور، تشکیل ائتلاف علیه تروریسم، حضور نظامی در شاخ آفریقا در قالب احداث پایگاه نظامی در جیبوتی و بازپسگیری جزایر راهبردی تیران و صنافیر از مصر همگی در این جهت معنادار است.

عدم حل‌وفصل بحران‌های موجود

کانون‌هایی که به‌عنوان حوزه رقابت اصلی ایران و عربستان مطرح و بر ماهیت و نحوه مواجهه دو کشور تاثیرگذارند، یعنی سوریه، یمن و عراق همچنان در فضای ابهام و عدم قطعیت قرار دارند. این فضای ابهام و قطعیت باعث خواهد شد تا تنش منبعث از آن بر روابط دو کشور سایه افکند. به‌خصوص یمن که کانون رقابت‌ها در سال‌های آینده را به خود اختصاص خواهد داد.

برقراری تماس‌ها با اسرائیل

یکی از مهم‌ترین مواردی که هم‌اکنون فشارها بر ایران را افزایش داده، همصدایی لابی‌های عربی-اسرائیلی در آمریکا در کنار همگرا شدن تماس‌ها میان ریاض و تل‌آویو است که بر رقابتی‌تر شدن روابط ایران و عربستان تاثیر خواهد گذاشت و می‌تواند از پتانسیل دشمنی اعراب-اسرائیل کاسته و آن‌را بر ایران متمرکز کند.

دوجانبه

ذهنیت تقابلی تصمیم‌گیرندگان آل‌سعود

فهم زمامداران و تصمیم‌گیرندگان سعودی از ایران همچنان مبتنی بر عناصر تهدید است و نشانه‌ای از همکاری در آن دیده نمی‌شود چون یکی از مهم‌ترین عناصر برای تصمیم‌گیری در فضای سیاست خارجی، ادراک تصمیم گیرندگان از محیط و دیگری است. اظهارات اخیر محمد بن‌سلمان نشان می‌دهد که تصمیم‌سازان سیاسی، نظامی و امنیتی عربستان همچنان ایران را به‌عنوان مشکل و رقیب اصلی خود می‌دانند و می‌بینند.

مسدود بودن بیشتر کانال‌های ارتباطی

یکی از عواملی که همواره در بحبوحه تنش‌ها و بحران‌ها منطقه‌ای و بین‌المللی، نقش کاتالیزور را ایفا کرده و نشانه‌ای دلگرم‌کننده از برقراری تماس‌ها بوده، بازبودن برخی کانال‌های ارتباطی است که درخصوص دو کشور، عملا این کانال‌ها مسدود است و حتی یک موضوع در وهله اول انسانی و عقیدتی چون حج، تبدیل به یک مساله سیاسی جدی شده است.

فقدان همپوشانی‌های اقتصادی

حتی تبادلات تجاری مختصر ایران و عربستان که می‌توانست به‌عنوان یک کانال ارتباطی مطرح باشد، به دلیل اینکه اقتصادهای دو کشور مجزا بوده و مکمل نیستند، عملا قطع و به سرعت با اقتصادهای دیگر جایگزین شده است.

سطح بین‌المللی

متغیر ترامپ و فضای ابهام

با توجه به ابهام موجود در مواضع ترامپ به دلیل رویکردها و گفتارهای متناقض، کابینه جنگی در حال آرایش و کنگره در اختیار جمهوری‌خواهان، تصور غیرواقع‌بینانه‌ای است که شاهد تداوم سیاست‌های دوران اوباما و برخی رویکردهای نرم او در برخورد با ایران باشیم. در این فضا به‌نظر می‌رسد که با توجه به برخی نشانه‌های موجود، مجددا عربستان نقش خود را در روابط با آمریکا و در روند رویکرد و نگاه جمهوری‌خواهان بازخواهد یافت، به‌خصوص که تمرکز عربستان، اسرائیل و آمریکا از برجام معطوف به نقش منطقه‌ای ایران شده است.

چشم‌انداز پیش‌رو

با توجه به به اظهارات محمد بن‌سلمان و تبیین هشت دلیل انجماد روابط دو کشور، باید گفت که شاهد حفظ تنش‌ها در کوتاه‌مدت و جدی‌تر شدن رقابت‌ها در یک فرآیند میان‌مدت خواهیم بود، به‌خصوص که سیاست خارجی عربستان به دلیل تغییر در شرایط داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، در حال پوست‌اندازی و خروج از یک سیاست سنتی و محتاط، به‌سمت مواجهه آشکار با عناصر، روندها و فرآیندهای منطقه‌ای است.