مشاور رئیس‌کل بانک مرکزی با تاکید بر ضرورت توافق بازار پول و سرمایه برای اجرای یکسان‌سازی نرخ ارز، معتقد است سطح روابط بانکی بین‌المللی باید ارتقا یابد تا به راحتی انتقال ارز داشته باشیم و از کارهای غیرمتعارف و اعمال سوداگرایانه در موقع یکسان‌سازی نرخ ارز جلوگیری کنیم.

غلامرضا کاظمی‌دینان در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر با اشاره به نزدیک شدن زمان وعده دولت برای اجرای یکسان‌سازی نرخ ارز و ضرورت مدیریت افکار عمومی به منظور جلوگیری از رفتارهای هیجانی در بازار گفت: چند عامل باعث می‌شود که فضای هیجانی برای ارز ایجاد شود، عامل اول این است که بتوان ارتباطات بین بانکی با کشورهای خارج از ایران برقرار کرد و به راحتی انتقال ارز داشته باشیم؛ ضمن اینکه بتوان واردات ارز را برای گشایش اعتبارات نیز به سهولت انجام داد؛ این موضوع می‌تواند در پیشبرد دقیق اهداف یکسان‌سازی نرخ ارز اثرگذار باشد.

مشاور رئیس‌کل بانک مرکزی افزود: در زمان یکسان‌سازی نرخ ارز اگر نتوانیم تامین مناسب ارز برای واردات و نیاز مشتریان داشته باشیم، مجبوریم کارهای غیرمتعارف انجام دهیم و هزینه‌های غیرمتعارف پرداخت کنیم که این هزینه‌ها اجازه نمی‌دهد ارز ثبات پیدا کند، به همین دلیل تا زمانی که ارتباطات بین بانکی با دنیا برقرار نشده و به خصوص با بانک‌های بزرگ جهان، کار پیش نرود، اعمال سوداگرایانه به شکل فعلی ادامه می‌یابد و مردم این اطمینان را برای قیمت ارز ندارند.

او تصریح کرد: از سوی دیگر، تا زمانی که پول در دست مردم شناور است و آنها نمی‌دانند با این پول چه کنند، ممکن است تحرکاتی در بازار ارز انجام شود که به نفع اقتصاد نباشد، ضمن اینکه از آنجا که سیستم بانکی در حال کاهش نرخ سود بانکی است؛ مردم احساس می‌کنند پول و سرمایه‌شان اگر در بانک بماند، ممکن است سود کمتری دریافت کنند؛ همچنین عده‌ای افراد سودجو نیز در بازار ارز و خرید و فروش طلا فعال شده و تلاش می‌کنند برای توفیق فعالیت‌های سوداگرایانه خود مردم را تشویق کنند تا پول‌های خود را به جای اینکه به سیستم بانکی یا بازار سرمایه هدایت کنند؛ به بازارهایی همچون ارز و طلا بیاورند، بنابراین نوسانات زیادی ممکن است در قیمت ارز به وجود آید.

کاظمی‌دینان معتقد است بازار سرمایه و بازار پول باید با هم به یک توافق برسند تا در مسیر یکسان‌سازی نرخ ارز یاری‌رسان دولت باشند، به این معنا که بازار پول یعنی سیستم بانکی کار بانکی خود را انجام دهد و به ارائه وام‌های کوتاه‌مدت، تامین سرمایه در گردش برای بخش تولید و مواردی از این دست بپردازد تا این بخش بتواند به حیات خود ادامه دهد؛ در عین حال بازار سرمایه نیز باید وظیفه خود را که تامین سرمایه بلندمدت یا زیربنایی است به بهترین شکل صورت داده و وقتی این دو در توافق با هم عمل کنند، هر یک می‌توانند کار خود را به خوبی انجام دهند.