عربستان قافیه را به ایران می‌بازد - ۱۸ آبان ۹۵

سایت المانیتور در مقاله‌ای به قلم بروس ریدل به بررسی روابط ایران و عربستان پرداخته و نوشته است که ریاض درحال واگذاری نفوذ خود به تهران است. به نوشته ریدل، عربستان سعودی در حال از دست دادن نفوذ خود در سراسر منطقه «هلال حاصلخیز» (نام بخش تاریخی از خاورمیانه که دربرگیرنده بخش‌های خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان است) و واگذاری آن به ایران است. براساس این تحلیل، در شرایطی که موقعیت ریاض در برابر تهران در برخی مواقع افول کرده، اما این روند سرعت گرفته است.

دنیای اقتصاد: سایت المانیتور مقاله‌ای را به قلم بروس ریدل منتشر کرده است که به بررسی روابط ایران و عربستان پرداخته و معتقد است ریاض درحال واگذاری نفوذ خود به تهران است. بروس ریدل یکی از مشاوران ارشد چهار رئیس‌جمهوری اخیر آمریکا در حوزه جنوب آسیا و خاورمیانه و از اعضای شورای امنیت ملی در کاخ سفید بوده است. او در حال حاضر با اندیشکده بروکینگز همکاری می‌کند. ریدل در مقاله خود می‌نویسد: عربستان سعودی در حال از دست دادن نفوذ خود در سراسر منطقه «هلال حاصلخیز» (نام بخشی تاریخی از خاورمیانه که دربرگیرنده بخش‌های خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان است) و واگذاری آن به ایران است. در شرایطی که موقعیت ریاض در برابر تهران در برخی مواقع افول کرده است، اما این روند سرعت گرفته است. این افول عربستان تاحدی به دلیل عواملی است که خارج از کنترل این کشور است، اما ضعف ذاتی ظرفیت‌های عربستان نیز در این مساله نقش بسزایی دارد.

عربستان از زمان تهاجم صدام حسین به کویت و تهدید به تصرف «استان شرقی» نفت‌خیر عربستان، روابط دوستانه‌ای با عراق داشته است، اما در اکثر سال‌های دهه ۱۹۸۰، عربستان و عراق برای مهار موج انقلابی از طرف ایران همکاری بسیار نزدیکی داشتند. در دوران جنگ عراق و ایران فهد، پادشاه وقت عربستان، میلیاردها دلار به عراق کمک مالی کرد و بدون این کمک مالی عراق دچار فروپاشی می‌شد. فهد همچنین از دیگر کشورهای حوزه خلیج‌فارس خواست به صدام کمک کنند و صدام را به‌عنوان یک قدرت ترغیب کرد با واشنگتن همکاری کند. در سال ۲۰۰۳، عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان، براین باور بود که تصمیم آمریکا به سرنگونی صدام بدون درنظر گرفتن یک فرد قدرتمند سنی برای جایگزینی او عجولانه و خطرناک است. سعودی‌ها اطمینان داشتند ایران این خلأ قدرت را پر خواهد کرد. ریاض نسبت به نقش احمد چلبی در پیشبرد برنامه‌های دولت جورج دبلیو بوش برای عراق پساجنگ تردید داشت. سعودی‌ها معتقد بودند که چلبی مامور ایران است. ریاض از زمان تهاجم آمریکا به عراق تمایلی برای تعامل با دولت‌هایی شیعی که در عراق روی کار آمدند، نداشته است. عربستان بازگشایی سفارت خود در عراق و تعیین سفیر در این کشور را سال‌ها به تعویق انداخت. ماه گذشته نیز عربستان پس از دریافت گزارش‌هایی مبنی بر توطئه ترور، سفیر خود را از عراق فراخواند. هنوز جانشینی برای او تعیین نشده است و احتمالا این پست خالی خواهد ماند. گرچه عربستان در ظاهر از جنگ علیه گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه حمایت می‌کند، اما نگران است که شکست داعش گام دیگری در جهت نفوذ بیشتر شیعیان و ایرانیان در عرصه سیاسی عراق باشد. همچنین با وجودی که سیاستمداران عراقی متعهد شده‌اند که مسائل فرقه‌ای را تعقیب نمی‌کنند، اما ریاض اعتماد چندانی به آنها ندارد. عربستان که امروزه دشمن اصلی بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه است، در گذشته یکی از متحدان نزدیک حافظ اسد، پدر بشار اسد بود. در سال ۱۹۹۰، دمشق برای دفاع از عربستان در برابر صدام به این کشور نیروی نظامی ارسال کرد و عربستان و سوریه با همکاری یکدیگر جنگ داخلی لبنان را حل‌وفصل کردند. در سال ۲۰۰۰، شاهزاده بندر، سفیر عربستان در واشنگتن، به اسد کمک کرد پس از درگذشت پدرش، قدرت را تثبیت کند. حمایت عربستان از اسد ژنرال‌های علوی را متقاعد کرد او حاکمی قدرتمند خواهد بود.

اما ترور رفیق حریری به حمایت عربستان از اسد پایان داد. زمانی که جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، عربستان به سرعت به کمک نیروهای سنی شتافت. بندر که در سال ۲۰۱۱ ریاست شورای امنیت ملی عربستان را عهده داشت و همچنان هم برعهده دارد، بر این کمک‌ها نظارت کرد و اولویت اصلی او سرنگونی اسد بود. بندر معتقد است اگر برخی از سلاح‌های عربستان به دست گروه‌های تروریستی افتاده است، این هزینه‌ای است که باید برای سرنگونی اسد پرداخت می‌شد، اما کمک‌های مستشاری ایران و مداخله حزب‌الله لبنان و روسیه در جنگ داخلی سوریه، نقشه‌های عربستان را نقش بر آب کرد. اکنون قدرت اسد نسبت به سال گذشته مستحکم‌تر شده و سوریه بیش از گذشته به ایران و حزب‌الله لبنان وابسته شده است.

اکنون عربستان از یک عقب‌نشینی دیگر در لبنان رنج می‌برد. میشل عون که زمانی مزاحمت‌هایی را برای اسد ایجاد می‌کرد، اینک به حامی او تبدیل شده است. علاوه بر این، عون قهرمان حزب‌الله است. انتخاب او به ریاست‌جمهوری لبنان پس از دو سال بن‌بست سیاسی، نشان‌ می‌دهد وضعیت در این کشور چگونه است. از سوی دیگر، حزب‌الله لبنان به مشکلی عمده برای عربستان تبدیل شده است. موفقیت حزب‌الله در سوریه و لبنان به قیمت از میان رفتن منافع عربستان تمام شده است. مشاوره‌هایی که حزب‌الله به حوثی‌ها در یمن ارائه می‌کند نیز ضربه سنگینی به عربستان وارد می‌کند. افول نفوذ عربستان نتیجه عوامل فراوانی است که بسیاری از آنها خارج از کنترل ریاض هستند. مساله جمعیت در عراق و لبنان به ضرر عربستان عمل می‌کند. در این کشورها اقلیت سنی مبارزه را به شیعیان می‌بازند. در عراق و لبنان نیروهای سیاسی سنی به شدت متفرق هستند. ماجراجویی بوش در عراق بر منافع حیاتی آمریکا و عربستان تاثیر منفی گذاشته است.

این در شرایطی است که سعودی‌ها به‌شدت از باراک اوباما انتقاد می‌کنند که اجازه داده حکومت حسنی مبارک در مصر سرنگون شود و تحریم‌های ایران را لغو کرده است. در عین حال سعودی‌ها فاقد ابزار و لوازمی هستند که قدرتی را که ایران طی دهه‌ها به‌دست آورده است، کسب کنند. سعودی‌ها نیرویی همچون سپاه پاسداران ایران ندارند که بتواند به گروه‌هایی همچون حزب‌الله مشاوره ارائه کند. هیچ‌یک از ژنرال‌های عربستان مانند سردار قاسم سلیمانی با سال‌ها‌ تجربه میدانی، نیستند. عربستان سازمان‌های اطلاعاتی خوبی دارد، اما این سازمان‌ها به پای سپاه پاسداران ایران نمی‌رسند.

ریاض به‌طور سنتی بر حمایت مالی از بسیج نیروها تکیه کرده است که با کاهش قیمت نفت، اکنون این کار دشوار شده است. عربستان به منظور صرفه‌جویی در هزینه‌ها، کمک‌های نظامی چند میلیارد دلاری خود را به لبنان لغو کرده است. رقابت ایران و عربستان برای هر دو کشور هزینه دارد، اما به نظر نمی‌رسد در کوتاه‌مدت شاهد پایان این رقابت باشیم. این در شرایطی است که ایران به‌طور فزاینده در حال تبدیل شدن به بازیگری بانفوذ در منطقه «هلال حاصلخیز» است و این مساله به زیان عربستان است.