ریشه‌یابی تاریخی بحران در روابط ایران و عربستان

دنیای اقتصاد: روابط دو رقیب قدرتمند منطقه‌ای بحرانی است. مرزهای دوجانبه با جنگ لفظی مقامات دو کشور درنوردیده شده و با آشوب خاورمیانه همراه شده است و می‌تواند در صورت تداوم به تعمیق و گسترده شدن بیشتر بحران‌ها منجر شود. در چنین شرایطی دو خط فکری به تحلیل و ارزیابی از دورنمای این رابطه پرداخته‌اند. دسته اول که قائل به تداوم این بحران و گسیختگی در روابط ایران و عربستان سعودی هستند، معتقدند که نه تنها باید ریاض را متوجه اهمالش در قبال تهران کرد، بلکه باید به سمت تقابل بیشتر با آل‌سعود حرکت کرد و او را به اصطلاح سر جای خودش نشاند. در مقابل دسته دوم که معتقد به راهکارهای مصالحه و خویشتن‌داری هستند، پیشنهاد گفت‌وگوهای صریح و بدون واسطه با سعودی‌ها را می‌دهند که می‌تواند به کاهش بحران و بازگشت دو کشور به مسیر عقلانیت کمک شایانی کند.

آخرین سفیر ایران در عربستان سعودی که از طرفداران رویکرد دوم است، در گفت‌وگو با «خبرآنلاین» از دلایل و ریشه‌های اختلاف تهران- ریاض و ضرورت ترمیم روابط ایران و عربستان سخن گفته است. حسین صادقی که پس از قطع روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور به تهران بازگشت بر این اعتقاد است که دو کشور نیازی به میانجی ندارند، چون ایران و عربستان به‌عنوان همسایه و مدعی در جهان اسلام که ادعای سرآمدی دارند، باید بلوغ و کفایت از خودشان نشان بدهند. صادقی با بیان اینکه بارها به طرف ایرانی و سعودی گفته است که باید یک گفت‌وگوی چالشی ولو خیلی طولانی را آغاز کنیم، می‌گوید: «می‌توانیم سر میز با هم دعوا و کشمکش داشته باشیم، اما در عین حال می‌شود همکاری کرد و بالاخره به آنها بفهمانیم که امت واحدیم.» او می‌گوید به‌رغم همه آنچه سعودی‌ها با ما کردند، با زبان تحقیر در مقابل سعودی موافق نیست. این کارشناس جهان عرب همچنین معتقد است که برخی کشورها بر سر راه بهبود رابطه ایران و عربستان مانع‌تراشی می‌کنند، چون به نفع‌شان نیست دو قدرت مهم جهان اسلام پای میز مذاکره بیایند.

فقدان روابط قابل قبول

سفیر سابق ایران در ریاض در پاسخ به این سوال که چرا آن‌گونه که قانون اساسی ما بر امت اسلامی واحد تاکید کرده است، امروز هیچ شاخصی برای تحقق مذاکره با سعودی‌ها نداریم، اظهار کرد: «باور من این است که اگر ما می‌توانستیم روابط قابل قبولی با عربستان سعودی طراحی می‌کردیم و براساس آن جلو می‌رفتیم، وضعیت منطقه و جهان اسلام متحول می‌شد؛ چون با وقوع انقلاب اسلامی، نگرانی جدی برای عربستان سعودی و کل کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس ایجاد شد. در هر حال یک حکومت اسلامی شیعی در ایران روی کار آمد و در رأس کشورهای نگران، عربستان سعودی قرار گرفت. به اعتقاد من، اگر روند به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که کارتر می‌توانست در قضیه گروگانگیری پیروز شود؛ شاید در وضعیت عربستان سعودی تحول جدی صورت می‌گرفت. چون در آن زمان مساله حقوق بشر خیلی جدی بود.»

چهار دلیل رفع نگرانی‌های عربستان

حسین صادقی با اشاره به اینکه چند اتفاق باعث شد تا عربستان سعودی به‌رغم نگرانی‌ها، نفس راحتی بکشد، در تبیین این دلایل افزود: «اول اینکه جمهوری‌خواهان روی کار آمدند؛ جمهوری‌خواهان به لحاظ سنتی با کشورهای عربی پادشاهی همخوانی بیشتری دارند. سعودی‌ها نگران این بودند که اعتبار و جایگاهشان نزد ایالات‌متحده آمریکا از دست برود. این نگرانی جدی بود. به خصوص اینکه دیدگاه و تحلیل خاصی نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشتند. دوم اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی، سوم جنگ ایران و عراق و انگیزه‌های صدام و متعاقب آن حمایتی که از سوی سایر کشورها در جنگ دریافت کرد و چهارم بحران‌های داخلی در ایران که با یکسری از بحران‌های مرزی و مساله مجاهدین خلق در مرزها روبه‌رو شد.»

صادقی ادامه داد: «مجموع این مسائل باعث شد تا عربستان سعودی نفس راحتی درباره ایران بکشد و نگرانی‌هایش تا حد زیادی مرتفع شده و در واقع بخش اعظم نگرانی‌های عربستان درباره صدور انقلاب ایران به سایر کشورها مرتفع شد. در آن زمان جو انقلابی، شعارها، آمال و آرزوها نیز بسیار خاص بود که بر فضای موجود تاثیر می‌گذاشت. این روند تا پایان جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران ادامه یافت.» او با بیان اینکه عربستان سعودی نگران عراق هم بود، ابراز کرد: «اساسنامه حزب بعث، کل کشورهای منطقه را کشورهای وابسته و مرتجع می‌دانست و اعتقاد داشت که این کشورها باید از بین بروند، اما جنگ ایران و عراق سبب شد تا دو نگرانی عربستان سعودی یعنی ایران و عراق مرتفع شود. تا اینکه عراقی‌ها کویت را اشغال کردند و متعاقبا سایر اتفاقات سبب شد تا همسایگان عربی رویکرد جدیدی را در قبال ایران در پیش بگیرند و در واقع رابطه ما با کشورهای عربی وارد مرحله نوینی شد. در سال ۱۳۶۷ ما شاهد قطع رابطه میان ایران و عربستان بودیم؛ در واقع همان اتفاقات سال ۱۳۹۴ در آن سال رخ داد و ارتباط دو کشور را قطع کرد. متعاقبا با گذشت زمان و تحولات منطقه و همچنین تمایل دو کشور برای ایجاد ارتباط مجددا برقرار شد.»

عدم تداوم رویکرد سازندگی و اصلاحات

آخرین سفیر ایران در عربستان سعودی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که جدا از اشتباهات سعودی، فکر می‌کنید کدام مسیر را ما اشتباه رفتیم، افزود: «به اعتقاد من اگر سیاست و رویکردی که در دوران سازندگی و در زمان آقای هاشمی‌رفسنجانی آغاز شد و در دوره اصلاحات به اوج خودش رسید، ادامه پیدا می‌کرد، شاید سرنوشت منطقه و دنیای اسلام و افراط‌گرایی و خشونت به شکلی که امروز شاهد آنیم، نبود.» حسین صادقی در تبیین اینکه چرا امروز نمی‌توان با آن سیاست پیش رفت، ادامه داد: «در مقاطعی که نام بردم، دو کشور به سمت اعتماد متقابل رفتند. در پرتو این اعتماد همه درها باز شد. در آن مقطع، ملک عبدالله ولیعهد بود و به دلیل بیماری ملک فهد کارها در اختیار ملک عبدالله بود و اصولا موانع عمده از سر راه ما برداشته شد. رفت و آمدها اعم از رسمی و غیررسمی را خود سعودی‌ها آغاز کردند. این رفت و آمدها در حالی بود که در گذشته به دلیل ترس و نگرانی که سعودی‌ها از ما داشتند اصلا جرات نمی‌کردند به ایران بیایند. زمانی که یخ روابط دو کشور شکست، این رفت و آمدها افزایش یافت و تصویری که مردم عربستان نسبت به ایران پیدا کردند، دگرگون شد.»

احمدی‌نژاد و بازگشت به پله اول

او با اشاره به اینکه متاسفانه در دولت نهم و دهم وضعیت دوباره به پله اول برگشت، افزود: «عربستان سعودی که تصور و پندارش این بود که رویکرد ایران یا حاکمیت نسبت به ایران تغییر کرده است، در دولت نهم و دهم تمام تصوراتش درباره تغییر رویکرد ایران فروپاشید. یعنی سعودی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که سیاست ایران تغییر نکرده و ایران همان رویکرد دهه ۶۰ را دنبال می‌کند.»

فقدان نگاه واحد در داخل

این کارشناس جهان عرب در پاسخ به این سوال که نگاه دستگاه سیاست خارجی نسبت به تنش‌زدایی چیست، گفت: «واقعیت این است که هنوز در داخل کشور به نگاه واحد یا یک جمع‌بندی در قبال عربستان سعودی نرسیده‌ایم. باور من این است که به رغم همه مسائل و چالش‌هایی که داریم می‌توانیم با سعودی‌ها مذاکره کنیم و پای میز بنشینیم.»

بی‌میلی آمریکا به بهبود روابط دو کشور

سفیر سابق ایران در ریاض با بیان اینکه برخی بر این باورند که به دلیل اختلافات ایدئولوژیک، تنش‌های سیاسی میان دو کشور و درگیری در حوزه‌های نفوذ نمی‌توانیم با سعودی‌ها همکاری کنیم، اظهار کرد: «من به این مساله معتقد نیستم. شاید خیلی از کشورها اعم از عربی و غیرعربی (مثل اسرائیل و آمریکا) نمی‌خواهند این اتفاق بیفتد؛ خود آمریکایی‌ها علاقه‌ای به بهبود رابطه ایران و عربستان ندارند، چون هنوز چشم‌انداز روشنی نسبت به ایران و منطقه ندارند. چون وضعیت منطقه کلا غیرقابل پیش‌بینی شده و روز به روز هم بحران‌ها افزایش پیدا می‌کند.» حسین صادقی ادامه داد: «متاسفانه دامنه این بحران‌ها گسترش یافته و به شمال آفریقا هم کشیده شده است. تا زمانی که نظم جدید شکل نگیرد نمی‌شود امیدوار بود که امنیت پایداری در منطقه شکل بگیرد؛ بنابراین ما سیاست‌هایمان در قبال عربستان سعودی اگر می‌توانست مبتنی بر وحدت رویه باشد، شاید اتفاقات مثبت زیادی در حوزه مناسبات دو کشور رخ می‌داد. تصور بکنید در سایه این همکاری، مثلا صدای اسلام بلندتر می‌شد و دو کشور به جای اینکه انرژی خود را صرف ضربه زدن و حذف یکدیگر بکنند، می‌توانستند با هم باشند و در جهان اسلام و غرب صدایشان بلندتر باشد.»

منافع خاص یک عده

کارشناس جهان عرب در پاسخ به این سوال که در فصل نهم قانون اساسی با ذکر آیه شریفه، از امت اسلامی نام برده شده و اینکه ما موظفیم جهان اسلام را به سمت وحدت ببریم، آیا همان‌هایی که به سفارت حمله می‌کنند یا حمله را سازماندهی می‌کنند، این معادلات را درک نمی‌کنند؟ یا اصولا منافعی برای ندیدن اینها وجود دارد، اظهار کرد: «قطعا نکته‌ای که به آن اشاره می‌کنید، درست است. یعنی بالاخره یک طیفی به جای اینکه منافع و مصالح ملی کشور را مدنظر داشته باشند، منافع گروه خاص و طیف خاصی را مد نظر دارند و شاید بتوان گفت که یکی از علت‌هایی که ما را در بسیاری از عرصه‌ها دچار مشکل می‌کند همین است که به مصالح ملی کشور بی‌توجهیم و شاید ریشه اصلی کار همین باشد.»

راهکار چیست؟

صادقی با بیان اینکه راهکار این است که جمعی باید بنشینند و درباره این مساله تعیین تکلیف کنند، افزود: «باور من این است که در کشور زمانی که مردم‌سالاری دینی وجود دارد و مردم با انتخاب‌شان به یک دیدگاه رای می‌دهند و آن را انتخاب می‌کنند این دیدگاه باید قدرت و این ظرفیت را داشته باشد که ایده‌های خود را عملی کند.

طبیعی است که عده‌ای در این مسیر با نگاه انتخاب شده از سوی مردم مخالف باشند که اصلا مهم نیست؛ مخالفت باید وجود داشته باشد، اما در چارچوب صحبت، نشست، ارائه دیدگاه، مقاله و... عرضه شود، اما این طیف نباید قدرت اجرایی داشته باشد.» صادقی با اشاره به این موضوع که مشکل عمده‌ای که با آن روبه‌رو هستیم، همین است، به طرح یک مثال اشاره کرد و گفت: «مثلا دولت تصمیم می‌گیرد که در بخش گردشگری سرمایه‌گذاری جدی کند و باورش بر این است که می‌توان با این سیاست چرخ‌های اقتصاد را به حرکت درآورد، مشکل بیکاری را حل کرد و حتی تصویر ایران‌هراسی را از بین برد و درآمد گردشگری را به بیش از درآمد نفت رساند. همه اینها سازوکارهایی می‌خواهد. تصور کنید زمانی که دولت می‌خواهد وارد کار شود، با موانع جدی روبه‌رو می‌شود و به افرادی برخورد می‌کند که توان ایجاد مانع در این مسیر را دارند. زمانی است که شما به لحاظ فکری با یک سیاست مخالفید مثلا مخالف سیاست توسعه گردشگری هستید، این مخالفت هیچ اشکالی ندارد، ولی زمانی است که مانع ایجاد می‌کنید یعنی اجازه نمی‌دهید مثلا مردم اثرات توسعه گردشگری را لمس کنند.»

صفحه را به نفع سعودی ورق زدیم

او با بیان اینکه این حق یک ملت است که اعتراض کند و حتی این حق را دارند که اعتراض‌شان را جلوی سفارت انجام بدهند، افزود: «اما مساله تعرض به یک سفارت، کاملا متفاوت است؛ امنیت سفارت به عهده کشور میزبان است. نیروهای تندرو وارد سفارت شدند؛ با توجه به اینکه قبلا نیز این تجربه را داشتیم، باید جلوگیری می‌شد و حداقل اجازه نمی‌دادند که هزینه‌ها این‌قدر بالا برود تا جایی که عربستان سعودی نیز منتفع بشود. شما تصور کنید عربستان در شرایط فعلی تحت چه فشار مضاعفی از سوی جامعه جهانی است و ما با این حمله به کمک آنها رفتیم و صفحه را کاملا علیه خودمان و به نفع پادشاه سعودی ورق زدیم.»

چرا تمایل به شفاف‌سازی نداریم

آخرین سفیر ایران در ریاض در ادامه و در پاسخ به این سوال که آیا منفعتی در نادیده گرفتن این مسائل در کار است، ابراز کرد: «به باور من یک نگاه در کشور وجود دارد که قطعا طرفدارانی در میان طبقات مختلف اجتماعی دارد. بخشی از آن نگاه تنگ نظرانه است که امت واحد اسلامی در آن نادیده گرفته می‌شود. از سوی دیگر، عده‌ای منافع و مصالح خاص مادی دارند. چرا تمایل نداریم در عرصه‌های مختلف شفاف‌سازی داشته باشیم؟ چرا طیفی در جامعه تمایلی به شفاف‌سازی ندارد؟ واقعیت این است که اگر این شفاف‌سازی صورت بگیرد، منافع شان به خطر می‌افتد و نمی‌توانند ثروت‌های کلان به‌دست بیاورند. تصور کنید اگر در ابعاد بزرگ‌تر مثلا در حاکمیت این نظارت و شفافیت‌سازی وجود نداشته باشد، اتفاقات زیادی رخ می‌دهد.» صادقی افزود: «بنابراین در کنار نگاه بسته، یک نگاه مادی نیز نسبت به پرسشی که شما مطرح کردید، وجود دارد. چرا عده‌ای با برجام مخالفت می‌کنند؟ در زمان تحریم؛ عده‌ای ثروت‌های نجومی به‌دست آوردند به این بهانه که راهکاری برای دور زدن تحریم‌ها پیدا کنند. چرا شکاف طبقاتی تا این اندازه در جامعه عمق یافت؟ به اعتقاد من یکی از دلایل مهم افزایش شکاف طبقاتی نسبت به قبل از انقلاب، شفاف نبودن است. مشخص نیست عده‌ای این ثروت‌های کلان را از کجا آورده‌اند.»

نیازی به میانجی نداریم

این کارشناس جهان عرب در پاسخ به این سوال که سوئیس که هم اکنون حافظ منافع عربستان در ایران است، چه گام‌هایی می‌تواند در راستای بهبود مناسبات دو طرف بردارد، گفت: «سوئیس نمی‌تواند کار جدی برای ایران بکند. من اعتقادم این است که ایران و عربستان نیازی به میانجی ندارند. دو کشور همسایه و مدعی در جهان اسلام که ادعای سرآمدی دارند باید سرآمدی، بلوغ و کفایت از خودشان نشان بدهند. من بارها به طرف ایرانی و سعودی گفته‌ام که باید یک گفت‌وگوی چالشی را آغاز کنیم ولو خیلی طولانی. می‌توانیم سر میز با هم دعوا و کشمکش داشته باشیم اما در عین حال می‌شود همکاری کرد.» او با اشاره به اینکه نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که عربستان نقش عمده‌ای در پیدایش و شکل‌گیری افراط‌گرایی داشته است، اظهار کرد: «ولی هم‌اکنون خود این کشور نیز دچار بحران است؛ بنابراین زمان آن رسیده که با آنها سر یک میز برویم. ما می‌توانیم با هم کار بکنیم و به آنها بگوییم که این تهدید مشترک ماست.» حسین صادقی در پایان در پاسخ به این سوال که با وجود مشکلات منطقه‌ای و بین‌المللی عربستان این کشور پای میز مذاکره می‌آید یا خیر، افزود: «این مساله بر می‌گردد به رشد و بلوغی که به آن اشاره کردم. دو کشور باید بستری را فراهم کنند که این گفت‌وگو آغاز شود. بله، یکی از اشتباهات بزرگ عربستان تجاوز به یمن بود و جنایاتی که هم اکنون در حال انجام است.»