محمد مسجدجامعی، سفیر سابق ایران در مغرب تشریح کرد
تاکتیک جدید مراکش در برابر ایران و عربستان
دنیای اقتصاد: اواخر اسفند ۱۳۸۷ کشور پادشاهی مغرب (مراکش) بهطور ناگهانی، قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران را اعلام کرد. در آن مقطع زمانی، مغرب با طرح اتهاماتی مبنی بر اینکه سیاستهای تهران در قبال بحرین و همچنین «رباط» غیرقابل قبول است، قطع کامل روابط دیپلماتیک مغرب با تهران را اعلام کرد. اگرچه پیش از آن نیز روابط دو کشور به دلیل وقوع انقلاب اسلامی در ایران و فرار شاه به مراکش قطع شده بود. با روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران و شعار بهبود روابط خارجی، شاهد آغاز گفتوگو بین وزرای خارجه ایران و مغرب و توافق بر بازگشایی دوباره سفارت در دو کشور بودیم.
دنیای اقتصاد: اواخر اسفند ۱۳۸۷ کشور پادشاهی مغرب (مراکش) بهطور ناگهانی، قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران را اعلام کرد. در آن مقطع زمانی، مغرب با طرح اتهاماتی مبنی بر اینکه سیاستهای تهران در قبال بحرین و همچنین «رباط» غیرقابل قبول است، قطع کامل روابط دیپلماتیک مغرب با تهران را اعلام کرد. اگرچه پیش از آن نیز روابط دو کشور به دلیل وقوع انقلاب اسلامی در ایران و فرار شاه به مراکش قطع شده بود. با روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران و شعار بهبود روابط خارجی، شاهد آغاز گفتوگو بین وزرای خارجه ایران و مغرب و توافق بر بازگشایی دوباره سفارت در دو کشور بودیم.
در همین ارتباط «محمدتقی موید» سفیر ایران از بهمن ماه ۹۳ ماموریت خود را در آن کشور آغاز کرد. خبر تعیین سفیر جدید مغرب در تهران در این مقطع زمانی، تحلیلها و ابهاماتی را بهدنبال داشته که سفیر سابق ایران در مغرب با حضور در خبرآنلاین به آن پاسخ داد. محمد مسجدجامعی که در سالهای ۸۵ - ۱۳۸۲ سفیر ایران در مغرب بود و به دلیل فعالیتهایش در توسعه رابطه دو جانبه بالاترین نشان این کشور، نشان فرمانده را از پادشاه به هنگام مراسم خداحافظی دریافت کرده معتقد است که سفیر مراکش در شرایطی به ایران میآید که این کشور میخواهد محترمانه از عربستان فاصله بگیرد. مسجدجامعی با بیان اینکه سفیر ایران نزدیک به دوسال است که فعالیت خود را آغاز کرده است اما آنها متقابلا این کار را انجام نداده و کاردار موقت مغرب در ایران انجام وظیفه میکند، اظهار کرد: «اینکه در این مقطع زمانی اقدام به اعزام سفیر میکنند، موضوع قابل تاملی است.» او در تحلیل این اقدام یادآور شد: «مغرب یکی از کشورهای ائتلاف عربی در جریان حمله به یمن است، مضافا که ملک عبدالله مدتی پس از آغاز انقلابهای عربی گفت که مایل است کشورهایی را که نظام پادشاهی دارند، وارد شورای همکاری خلیجفارس کند. منظور عربستان از طرح این موضوع ورود اردن و مراکش بود. اردن از پیشنهاد استقبال کرد و ذوق زده شد، اما مراکش با احتیاط با این موضوع برخورد کرد.»سفیر سابق ایران در مغرب با اشاره به شرایط کنونی عربستان که در حالت جنگی تمام عیار با یمن است که حتی متحدانش را به اعتراض واداشته، افزود: «بعضی کشورها میخواهند به شکلی محترمانه از عربستان فاصله بگیرند. مصر با رای مثبتی که به وتوی روسیه در مورد سوریه داد، این جریان را ایجاد کرد. از طرفی فاصله گرفتن مصر از عربستان به تعارضی سیاسی و فراتر از آن تعارضی رسانهای و تبلیغاتی منجر شده است.»
پیامهای تعیین سفیر برای عربستان
محمد مسجدجامعی در ادامه با اشاره به اینکه مغرب در فضای بینالمللی کشور محتاطی است، افزود: «مغرب در شرایطی سفیر خود در ایران را معرفی میکند که عربستان با مصر به تنش رسیده است و بمبارانهای غیر نظامیان در یمن انتقادهای فراوانی را موجب شد و نتوانسته است موفقیت قابل قبولی بهدست آورد و حتی با انتقادهایی از جانب بان کی مون مواجه شد. از طرفی این اعتراضها متحدان عربستان را هم در برگرفته است. در این شرایط نامناسب و با توجه به محتاط بودن مغرب به نظر میآید آنها میخواهند بیسر و صدا و محترمانه خودشان را کنار بکشند. بنابراین معرفی سفیر در این مقطع زمانی که شرایط ویژهای دارد تا اندازهای اشارهای به این موضوع است که این کشور میخواهد از عربستان فاصله بگیرد و به نوعی فاصلهاش را با ائتلاف بیشتر کند.»
گرایشهای فکری در سیاست خارجی مغرب
مسجد جامعی در پاسخ به این سوال که آیا در سیاست خارجی مراکش اجماع وجود دارد یا قطبهای مخالفی وجود دارند، ابراز کرد: «مغرب ذاتا کشور پیچیدهای است و مراکز تصمیمگیری متعددی دارد و با کشورهای دیگر شمال آفریقا تفاوتهای فراوانی دارد. حتی مانند تونس هم نیست. دو بخش و دو تفکر در سیاست خارجی و حتی در سیاست داخلی و بهویژه اقتصادی و تجاری و گمرکی و برنامههای مختلف آن وجود دارد. یک گروه، گروه فرانکوفونها هستند که تمایل و گرایش به سوی اروپا دارند و میگویند مغرب امتداد اروپا است و آینده آن در رابطه و همکاری با اروپا تامین میشود. این گروه اصولا مدل نزدیکی به اروپا را دنبال میکنند و دلایل زیادی برای سیاستهای پیشنهادی خود دارند و البته واقعیتهایی وجود دارد که نظر آنها را تایید میکند.» او در بیان دلایل این گرایش فکری اظهار کرد: «یک موضوع کثرت مهاجران مغربی ساکن در اروپا است و موضوع دیگر نیمه نهادینه بودن روابط تجاری و اقتصادی مغرب با اروپا است. چه در زمینه کشاورزی، چه صنعتی و توریستی. چه با جنوب اروپا و چه با کل اروپا. نکته دیگر استقرار اروپا است به عکس شرق عربی که پیوسته در ناآرامی و شکنندگی بوده و هست.»
سفیر سابق ایران در مغرب در ادامه با اشاره به اینکه فرانکوفونها همیشه به دنبال آن هستند که به سیاست داخلی و خارجی مغرب بهگونهای شکل دهند که ادامه اروپا باشد، ادامه داد: «در مقابل آنها گروهی هستند که به تعبیر مراکشیها به شرق نگاه میکنند. منظور آنها از شرق همان مشرق عربی است، کشورهایی که از مصر به این سو را تشکیل میدهند. این گروه طرفدار رابطه وگسترش روابط با کشورهای مشرق عربی بهویژه حوزه خلیجفارس هستند و به آنها امکانات و امتیازات بیشتری میدهند. به این معنی که آنها بیایند و خانه و قصر بخرند و سرمایهگذاری کنند و رابطه تجاری بیشتری با آنها داشته باشند.»
محمد مسجد جامعی افزود: «این دو جناح در مغرب وجود دارد و سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و تجاری آن نتیجه و برآیند تعاملات این دو گروه است. از اینرو وقتی روابط صمیمانهای با کشورهای عربی مانند عربستان برقرار میشود فرانکوفونها این موضوع را مطرح میکنند که گسترش ارتباط با این کشورها چندان مثمر ثمر نیست و در تعارض با آینده آنها و موقعیت و منافع آنها است. چون آینده و شکوفایی مغرب در گرو گسترش رابطه با اروپا تعریف میشود. این تفکر در بین نخبگان مغرب طرفداران فراوانی دارد. هنگامی که قطر در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ سرمایهگذاری کلانی در رباط کرد، عموم مطبوعات فرانکوفون از توسعه بیش از حدّ رابطه با این کشور انتقاد کردند و اینکه این جریان در تعارض با آینده کشورشان است.»
ایران به مثابه چکش تعادلی
سفیر سابق ایران در مراکش در پاسخ به این سوال که با این دوقطبی شکل گرفته در مراکش، نظر کدام گروه نزدیک به ایران است، ابراز کرد: «رابطه با ایران و نزدیکی به ایران در راستای رابطه با کشورهای عربی و شرق عربی تعریف نمیشود. چون ایران کشوری عربی نیست و از طرفی با کشورهای عربی هم تنشهایی دارد. از این رو رابطه با ایران در حال حاضر در راستای تمایلات فرانکوفونها است و اینکه این رابطه به مثابه چکش تعادلی است در رابطه با کشورهای مشرق عربی و نیز اینکه رابطه با آنان از حد معینی جلوتر نرود. مضافا که از آن به نوعی برای متعادل و متوازن کردن سیاست عربی خود، سود میجویند.»
ارسال نظر