در گفتوگو با هفتهنامه «صدا» بیان شد
ناگفتههای صالحی از مذاکرات محرمانه دمشق
تعدادی از اعضای القاعده در دوران اصلاحات، در ایران شناسایی و تحت کنترل قرار گرفته بودند که داستانش مفصل است اما یکی از خواستههایشان این بود که آن اتباع باید به عربستان بازگردند.» رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین با اشاره به اینکه موضوع آمیا در آمریکای لاتین، همواره مانعی برای گسترش فعالیتهای تجاری-اقتصادی ایران بوده است در پاسخ به این سوال که چرا دمشق بهعنوان میزبان مذاکرات جهت حلوفصل این موضوع انتخاب شد، گفت: «ما وقتی پروندهها و سوابق موضوع را بیرون کشیدیم، یکی از مقامات وزارت خارجه که یک حقوقدان بینالملل بسیار قوی است متولی مساله شد و آرژانتینیها را ترغیب کرد وارد گفتوگو شوند. آرژانتینیها هم رابطهشان با سوریه خوب بود. آن موقع سوریه گرفتار آشفتگی نشده بود. در نهایت مقامات آرژانتین از طریق سوریه پیشنهادهایی به ما ارائه کردند که این پرونده را حلوفصل کنیم.» صالحی در بیان چرایی محرمانه بودن این مذاکرات نیز افزود: «چون افق آینده این مذاکرات چندان روشن نبود، نمیدانستیم چه میشود و اگر موضوع علنی میشد، قطعا در رسانهها انعکاس پیدا میکرد و این مساله مطلوب ما نبود.» او با اشاره به نقش لابی صهیونیستی در فشار بر مقامات آرژانتین گفت: «وزیر امور خارجه «هکتور تیمرمن» فرد شناخته شدهای از خانواده یهودیان آرژانتین و مورد احترام آنها بود. با آنها صحبت کرده بود. حتی با صاحب شرکت «استی لودر» از تولیدکنندگان بزرگ محصولات آرایشی - که از بزرگان جامعه یهودی است - مذاکره کرده بود.» علیاکبر صالحی در ادامه و در پاسخ به این سوال که یکی از موارد جنجالی این توافق، مصاحبه یا به نحوی بازجویی از متهمان ایرانی پرونده آمیا بود که گفته میشود این موضوع در شورای عالی امنیت ملی هم مطرح میشود و یکسری مخالفتها و موافقتها با آن صورت میپذیرد، افزود: «درست مانند نقشه راهی که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشتیم که برخی دوستان میگفتند طرف مقابل میخواهد با دانشمندان ما مصاحبه کند و در نهایت هم مشخص شد این برداشت درستی نبوده است بلکه آژانس تنها یکسری سوال مطرح میکند. در مورد مذاکره با آرژانتین نیز همینطور بود، ما شیوه انجام کار توسط آن کمیته را به گونهای تنظیم کرده بودیم که حلوفصل ابهامات موجود شکل بازجویی نگیرد. بنا بر تفاهم، آنها میتوانستند سوال را مکتوب بدهند تا پس از ارسال آن، سوال بررسی شود. این موضوع در شورای عالی امنیت ملی مطرح و نظرهای متفاوتی ارائه شد. اتفاقا عزیزانی که اسمهایشان در فهرست اینترپل بود، مثل سردار وحیدی، گفتند این راه خیلی خوبی است که وزارت امورخارجه پیشنهاد کرده است.»
صالحی در پاسخ به این سوال که آیا سعید جلیلی دبیر وقت شورای امنیت هم این شیوهنامه را تایید کردند، گفت: «بالاخره اعضا، نظرهای متفاوتی میدهند و طبیعی است که در هر تصمیمگیری عدهای مخالف باشند.» او در پاسخ به این سوال که در مذاکرات با آرژانتین چه امتیازاتی داده و گرفته شد، افزود: «تنها معاملهای که انجام شد، این بود که آنها میخواستند مساله از نظر قضایی حل شود و ما هم راه قضایی را بهصورتی که مورد نظر طرفین باشد، برایشان هموار کردیم.» صالحی با بیان اینکه نگذاشتند تا اقدامی برای اجرای توافقنامه انجام شود، ادامه داد: «نشد، اصلا آرژانتین به هم ریخت.
یکی گفت باید مجلس تایید بکند، یکی گفت دولت باید تایید کند، رژیم صهیونیستی گفت این تفاهمنامه را باید کلا ملغی اعلام کرد، آمریکا هم همینطور. بازپرس پرونده هم نظر دیگری داشت. همه چیز به هم ریخت و در نهایت هم معلوم نشد چه شد، رئیسجمهور جدید به جای خانم کرشنر زمام امور را در دست گرفت که عملا خواسته مقامات صهیونیستی را تامین کرد؛ تفاهمنامه ملغیالاثر شد و همه تلاشها هیچ شد. ولی در نهایت ایران برنده میدان شد و در افکار عمومی حقانیت ما جا افتاد.» رئیس سازمان انرژی اتمی در ادامه این گفتوگو به مشکلات در روابط با عربستان اشاره کرد و گفت: «علاوه بر مسائل مربوط به عراق، در مورد بحرین هم اختلافنظرهایی وجود داشت. ما میپرسیدیم چه دخالتی در بحرین کردهایم؟ اگر عدهای در بحرین ایران را دوست دارند یا مراجع شیعه ما، مراجعشان هستند، ما باید چه کار کنیم؟! آیتالله سیستانی که در عراق هستند، پیروانی در ایران دارند. آقای سیدمحسن حکیم که اصلا عراقی و یک مرجع بزرگ هم بود پیروان زیادی در ایران داشت. اینطور نیست که مقلدان شیعه باید پیرو مرجعی از همان کشوری باشند که تابعیت آن را دارند. مرجعی ممکن است پاکستانی باشد اما پیروانش ایرانی باشند.» صالحی در ادامه با بیان اینکه عدهای در داخل شاید تصوری از این نداشتند که روابط ما با عربستان سعودی یک روز به اینجا میرسد، گفت: «خیلی قضایا را جدی نمیگرفتند و مخالفتشان بهخاطر این بود که جدی نمیگرفتند.» او با اشاره به مواضع مخالف برخی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، افزود: «دوستان نظرات اصلاحی داشتند، میگفتند کلا این شیوه را قبول نداریم یعنی این را که یک گروه به قول معروف حقیقتیاب تشکیل بشود قبول نداشتند.»
صالحی در پاسخ به این سوال که در قضیه عربستان هم همین مخالفت بود، گفت: «در ارتباط با موضوع عربستان هم مثلا نظر بنده این بود که تا زاویه ما با عربستان بیش از این باز نشده، باید به نوعی تنشها را کاهش داده و بعد آن را حلوفصل کنیم. در پایان بنده آنقدر فشار آوردم تا دو نفر از وزرای ما به عربستان سفر کنند؛ یکی وزیر اطلاعات و دیگری وزیر کشور. چون مسائل امنیتی مطرح بود، من گفتم وزیر امور خارجه هم نرود، اشکالی ندارد، بگذارید وزرای امنیتی بروند تا ببینیم چه میشود. آنها هم رفتند.» او در پاسخ به این سوال که آقای احمدینژاد هم در مخالفت مشارکت میکرد، گفت: «خیر، اصلا، برعکس. این حرف واقعا یک ظلم است. هر چه باشد ما مواضع سیاسی ایشان را از نزدیک شاهد بودهایم. احمدینژاد حامی تقویت روابط با کشورها بودند.» صالحی با بیان اینکه مشکل جناب آقای احمدینژاد این بود که برخی صحبتهایش در استانها، منبعث از روحیه انقلابی ایشان بود، ادامه داد: «ولی وقتی در رابطه با مسائل بینالملل موضوعاتی مطرح میشد، هیچوقت مانع گسترش روابط ما با کشورهای جهان نمیشدند، از جمله در مورد رابطه با عربستان سعودی.» صالحی به کارشکنی سعودیها در آن
مقطع اشاره کرد و افزود: «عربستان برای کارشکنی، نشست فوقالعاده سران کنفرانس اسلامی را در مکه برنامهریزی کرد، تنها دو تا سه هفته قبل از اینکه نشست جنبش عدم تعهد در تهران برگزار شود. عدهای در ایران به من میگفتند به عربستان نروید، اما بنده معتقد بودم که اگر نرویم، باختهایم. عربستان بازی سیاسی زیرکانهای انجام داد که میخواست در سازمان همکاری اسلامی تصمیمی گرفته شود تا ۵۷ کشور عضو سازمان، اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران را تحریم بکنند.»
صالحی در ادامه با بیان اینکه حدس میزدم که اگر ما زاویه خودمان را با عربستان هرچه زودتر نبندیم، این زاویه در طول زمان بازتر میشود، گفت: «متاسفانه که شد و در زمان آقای روحانی، دیگر زاویه خیلی باز شده بود. ملک عبدالله هم فوت کرد و در صحنه سیاسی حاضر نبود و مقامهای جدید هم کلا متفاوتند. باید بگویم که ملک عبدالله در مقایسه با زمامداران فعلی عربستان سعودیعقلانیت و تدبیر بیشتری داشت.» او در ادامه در پاسخ به این سوال که مخالفتهایی که در رابطه با عربستان از داخل انجام شد، چه اقداماتی پشتبندش داشت؟ گفت: «اقدامات» نه. اینطور بود که راه برای وزارت امورخارجه باز نمیشد که فضا را تلطیف بکند، آنها میگفتند نیازی نیست وزارت امورخارجه نسبت به تلطیف فضا اقدام کند؛ باید صبر کرد تا عربستان رویکردش را عوض کند. به هر حال، وزارت امور خارجه میخواست این فضا را تلطیف کند. بنده دو یا سه بار پس از پافشاری بر موضع خود به عربستان رفتم البته عمدتا برای شرکت در جلسات سازمان کنفرانس همکاری اسلامی. بالاخره بنده، توضیح دادم که برادر پادشاه فوت کرده و نرفتن به مراسم، به مصلحت نیست. وقتی همه میروند که تسلیت بگویند، ایران هم بهتر است برود و تسلیت بگوید. صالحی با اشاره به جزئیات سفر خود به عربستان اشاره و ابراز کرد: «تایید را گرفتیم و رفتیم. بعد هم ملک عبدالله خیلی خوب با ما برخورد کرد، چیزی که آن موقع رسانهها هم گفتند. اتفافا خیلی جالب بود که رسانههای آنها خیلی تعریف و تمجید و تشکر کردند، اما رسانههای ما تند برخورد کردند. ملک عبدالله مریض بود و در دیدارها ماسکی روی دهانش گذاشته بود. پیرمرد 90 ساله روی صندلی نشسته بود من مجبور بودم برای دست دادن با او در وضعیت خاصی قرار بگیرم که همین سوژه بعضیها شد.» صالحی با بیان اینکه ملک عبدالله به دنبال بهبود روابط بود، افزود: «مطبوعات خودشان نوشتند که هرکسی میآمد با او دست بدهد، تشکری سریع میکرد، اما به بنده که رسید، دستم را برای مدتی گرفت. گفت به آقا سلام برسانید، به آقای رئیسجمهور سلام برسانید، به مسوولان سلام برسانید، از اینکه آمدید تشکر میکنم. او خیلی خوب برخورد کرد. وقتی به آنجا رفتیم، خیلیها جا نداشتند، اما به بنده با وجود شلوغیهای مربوط به تشییع، جای نشستن ویژه دادند. این درشرایطی بود که حتی وزیر امورخارجه مصر جا نداشت.» علیاکبر صالحی در ادامه به نگرانیهای دیگر عربستان هم اشاره کرد و افزود: «عمدتا همین مسائل عراق و بحرین و... بود. آنچه میگویم صحبتهای سعودالفیصل نیست، اما استنباط من از گفتوگو با او این بود که میخواهد بگوید آقای صالحی به نقشه عربستان نگاه کن، در این نقشه چه میبینی؟ اطراف عربستان چه کسانی هستند؟ میگوید من احساس نگرانی میکنم! نکند شما میخواهید یک بلایی سر ما بیاورید؟» رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه وقتی عربستان اینگونه برداشت وهمآلودی دارد باید سعی کنیم تا آنجا که ممکن است رفع اوهام کنیم، افزود: «مثلا اگر درعراق نفوذ داریم، معنای آن نفوذ چیست؟ اگر فکر میکنید مسوولان عراقی با ما دوست هستند و این را به معنای نفوذ در نظر میگیرید، خب وقتی که صدام آنجا بود و شما از صدام حمایت میکردید، اینها معارضین صدام در ایران بودند و ما میزبانشان بودیم. حالا که صدام را آمریکا برداشته و اینها جانشینش شدهاند، ما باید با آنها دشمنی کنیم؟ این چه برداشت اشتباهی است که از نفوذ ایران در عراق دارید.»
ارسال نظر