فصل نوین همکاریهای ایران و اروپا
محمدجواد ظریف / وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
سفر تاریخی جناب آقای دکتر روحانی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران به ایتالیا و فرانسه، آغاز فصل نوینی از همکاریهای سودمند دو و چندجانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بعد از حدود یک دهه وقفه محسوب میشود. ایتالیا و فرانسه بهعنوان ارکان اصلی و بنیانگذاران اتحادیه اروپا و همچنین پل سنتی ارتباط میان غرب با خاورمیانه، اغلب روابط سازندهای با ایران داشتهاند. هر چند در مقاطعی این رابطه دچار نشیب و فراز و بحرانهای مقطعی شده است، ولی تمایل هر دو طرف برای رفع دشواریها و پشتسر گذاشتن این مشکلات، نشاندهنده پیوندهای عمیق متقابل دوطرف است.
محمدجواد ظریف / وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
سفر تاریخی جناب آقای دکتر روحانی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران به ایتالیا و فرانسه، آغاز فصل نوینی از همکاریهای سودمند دو و چندجانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بعد از حدود یک دهه وقفه محسوب میشود. ایتالیا و فرانسه بهعنوان ارکان اصلی و بنیانگذاران اتحادیه اروپا و همچنین پل سنتی ارتباط میان غرب با خاورمیانه، اغلب روابط سازندهای با ایران داشتهاند. هر چند در مقاطعی این رابطه دچار نشیب و فراز و بحرانهای مقطعی شده است، ولی تمایل هر دو طرف برای رفع دشواریها و پشتسر گذاشتن این مشکلات، نشاندهنده پیوندهای عمیق متقابل دوطرف است. هرچند بحران غیرضروری هستهای و فشارهای طرف ثالث باعث ایجاد وقفهای ناخواسته در روابط سنتی ایران و اروپا شد، ولی استقبال گرم و دیدارها و توافقهای بسیار خوبی که در این سفر انجام گرفت، نشاندهنده عزم جدی دو طرف برای اعاده مجدد و سریع روابط در تمامی زمینههای اقتصادی، همکاریهای انرژی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و حتی امنیتی است. همچنین دیدار دکتر روحانی با پاپ فرانسیس، تاکید مجددی بر تعهد دوجانبه برای پیوستن به تلاشها برای ایجاد جهانی عاری از خشونت و افراطیگری (WAVE) محسوب میشود. ابتکاری که جناب آقای روحانی، آن را در سپتامبر ۲۰۱۳ در مجمع عمومی سازمان ملل بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی سیاست خارجی ایران پیشنهاد دادند و در همان سال با اجماع کشورهای عضو مجمع عمومی سازمان ملل این ابتکار به تصویب رسید و امیدی را برای ایجاد یک کارزار جهانی دوراندیشانهتر برای مبارزه با تروریسم ایجاد کرد. در یک دیدگاه وسیعتر، ایران و اروپا از دوران باستان، همسایه تمدنی یکدیگر محسوب شدهاند. بعد از شروع اجرای توافق برجام برای خاتمه دادن به یک تنش جهانی غیرضروری و دوازده ساله، اینک زمان پرداختن به کارهای مهمتری است که در راس آنها جستوجوی راهکارهایی است که به ایران و دیگر کشورهای تاثیرگذار کمک کند تا زمینههای گسترش همکاریها را در پرتو منافع مشترک و مقابله با تهدیدات جمعی فراهم کند. حوزههای متعددی وجود دارد که ایران و اروپا در آن منافع مشترکی دارند. علاوه بر روابط تاریخی و سنتی دوجانبه، نقاط مثبت دیگری چون وجود اقتصادهای مکمل، زمینههای همکاریهای سودمند در حوزههای انرژی و فناوری، فرهنگهای کم و بیش نزدیک هندواروپایی و همینطور ارتباطات فرهنگی دیرپای دوسویه میتواند افزایش و تداوم همکاریها را تضمین کند. به علاوه، هم در قالب سازوکارهای دستهجمعی و هم در چارچوب روابط دوجانبه میتوان مبارزه با تهدیدات مهمی مثل گسترش تروریسم، افراطیگری، خشونت، قاچاق موادمخدر و نظایر آن را تعریف و پیگیری کرد. حلقه مفقودهای که درکنار همکاریهای اقتصادی و فناوری باید به آن توجه کافی شود، ضرورت افزایش همکاریهای دوطرف در مبارزه با خشونت و افراط و تلاش برای اعاده سریع صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه است که عدم توجه کافی به آن تهدیدی برای هر دوی ما محسوب میشود. ایران بهعنوان کشوری که در قلب خاورمیانه واقع است و اروپا بهعنوان همسایه بلافصل این منطقه، هر دو نگرانیهای بجا و مشروعی از ادامه جنگ و خونریزی و بحران آوارگان در خاورمیانه بهویژه در سه کشور سوریه، عراق و یمن دارند. ایران از مدتها قبل دو طرح چهار مادهای و بهروز شده برای حل بحرانهای فعلی در سوریه و یمن ارائه داده است که بخش بزرگی از آن در قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت نیز ملحوظ شده است. نکات مشترک این طرحها شامل آتشبس فوری، کمکهای انساندوستانه برای غیرنظامیان، تسهیل گفتوگوهای گروههای داخل کشور و سرانجام هدایت آنها به سمت تشکیل یک دولت فراگیر گسترده وحدتملی است که قابلیت بازگرداندن صلح و ثبات را به منطقه دارد.
بهویژه پس از برگزاری اجلاس وین ۱ و ۲ و نیویورک درباره سوریه و صدور قطعنامه ۲۲۵۴، روند و ضرباهنگ مناسبی برای رسیدن به یک راهحل سیاسی عادلانه در سوریه به وجود آمده است که کشورهای بزرگ اروپایی در این زمینه میتوانند نقش موثری برای تقویت و تداوم این روند ایفا کنند. همچنین برای مقابله با ریشهها و جلوههای خشونت ساختاری و افراط شامل مبارزه با فقر و نابرابری اقتصادی، ترویج سازوکارهای مردم سالارانه، پرهیز از دامنزدن به خشونت هویتی و فرقهای و مخالفت با اقدامات یکجانبه نظامی خارجی جزو اولویتهایی است که میتواند در اعاده ثبات در خاورمیانه کمک کند و اتحادیه اروپایی میتواند در این چارچوب نقش مثبتی ایفا کند. امنیت نمیتواند با هزینه ناامن کردن دیگران بهدست آید. در حقیقت هیچ ملتی نمیتواند به منافع خود دست یابد، مگر اینکه منافع دیگران را نیز درنظر گیرد. هیچکس نمیتواند با القاعده و خویشاوندان فکریاش نظیر به اصطلاح دولت اسلامی- که نه دولت است و نه اسلامی- در عراق مبارزه کند، در حالی که آنها را در یمن و سوریه به شکل موثری گسترش میدهد. در این راستا کشورهای اروپایی میتوانند در تشویق دیگر کشورهای خاورمیانه به قبول راهحلهای سیاسی برای این بحرانهای منطقهای نقش مثبتی ایفا کنند. سخن پایانی این که، جهان شامل ایران و اروپا نمیتواند بیش از این از پرداختن به ریشههای ناآرامی در منطقه خاورمیانه طفره برود. در عین حال این فرصتی یگانه برای تعامل است که نباید هدر برود. صلح و ثبات نیاز اساسی منطقه خاورمیانه، اروپا و جهان است. در یک جهان بههم پیوسته و با وابستگی متقابل روزافزون، نیاز به همکاری واقعی در مبارزه با خشونت و افراط یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت غیرقابل انکار است. (این مقاله بهطور همزمان در روزنامههای لارپوبلیکا و ال پاییس منتشر شده است.)
ارسال نظر