اتصالپذیری برای روابط ایران و امارات چه معنایی دارد؟
تغییر شیفت از ژئوپلیتیک به ژئواکونومیک
در گزارش مرکز تحقیقات دبی آمده است، روابط ایران و امارات متحده عربی از زمان تاسیس امارات تاکنون، همواره تحت تاثیر رویدادهای ژئوپلیتیک پیدرپی بوده است؛ با این حال، این وضعیت مانع از آن نشده است که امارات پس از چین به دومین شریک تجاری بزرگ ایران و بزرگترین شریک تجاری غیرنفتی آن تبدیل نشود. امارات همچنین هیچگاه در هیچ اقدام تهاجمی علیه ایران مشارکت نداشته است.
در شرایطی که امارات و شورای همکاری خلیج فارس بهتدریج در حال تغییر رویکرد سیاست خارجی خود از ژئوپلیتیک به ژئواکونومیک هستند، فرصتهای جدیدی در منطقه در حال شکلگیری است. نزدیکی اخیر میان ایران و عربستان سعودی نیز نتیجه چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان است که در ذات خود رویکردی ژئواکونومیک دارد، نه ژئوپلیتیک. امارات متحده عربی، بهرغم اختلاف ارضی بر سر سه جزیره، حتی در دوران جنگ ایران و عراق نیز پیوندهای اقتصادی خود با ایران را حفظ کرده بود؛ امری که نشاندهنده رویکردی مبتنی بر منافع اقتصادی و نه ملاحظات سیاسی، در سیاست این کشور است.
تجارت و لجستیک
همکاری ایران و امارات متحده عربی در حوزه تجارت و لجستیک میتواند با ایجاد زیرساختهای حملونقل مدرن و کارآمد وارد مرحلهای جدید شود. بهرهگیری همزمان از بنادر راهبردی ایران - مانند بندر شهید رجایی، بندر امام خمینی و چابهار - در کنار بنادر اصلی امارات، از جمله دبی، جبلعلی، بندر خلیفه در ابوظبی و فجیره، میتواند زمینهساز شکلگیری یک شبکه حملونقل منطقهای شود. چنین همکاریای نهتنها هزینههای حملونقل را کاهش داده و زمان تحویل کالا را بهبود میبخشد، بلکه میتواند ایران را بهعنوان یک هاب ترانزیتی برای دسترسی به آسیای مرکزی، قفقاز و حتی روسیه مطرح کند. تحقق این اهداف مستلزم ایجاد خطوط کشتیرانی جدید، تسهیل و یکپارچهسازی رویههای گمرکی و ادغام سامانههای تبادل اطلاعات است.
انرژی و محیطزیست
همکاری ایران و امارات متحده عربی در حوزه انرژی و پایداری زیست محیطی میتواند نقطه عطفی در توسعه منطقهای رقم بزند. هر دو کشور با برخورداری از پهنههای وسیع بیابانی و میزان بالای تابش خورشیدی، ظرفیت قابلتوجهی برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، دارند. اجرای پروژههای مشترک در این حوزه نهتنها وابستگی به سوختهای فسیلی را کاهش میدهد، بلکه انتقال دانش، جذب سرمایهگذاری خارجی و رشد صنایع پاک را نیز تسهیل میکند.
گردشگری
گردشگری تنها با جابهجایی کالاها شکل نمیگیرد، بلکه موتور محرک آن جابهجایی انسانهاست. جریان رفتوآمد افراد نقشی کلیدی در انتقال استعدادها و نیروی کار ماهر ایفا میکند و درعینحال، گردشگری میتواند از صنایع خدماتی کاربر و کارآفرینی نیز حمایت کند. تبادلات فرهنگی ناشی از تحرک انسانی میتواند بهعنوان پلی برای تقویت درک متقابل و روابط مردمبامردم عمل کند. ایران با برخورداری از ظرفیتهای غنی تاریخی، فرهنگی و اکوتوریسم، پتانسیل بالایی در حوزه گردشگری دارد که میتواند از جایگاه امارات متحده عربی بهعنوان یکی از مقاصد پیشرو گردشگری جهان بهرهمند شود. از منظر فرهنگی، برگزاری جشنوارههای مشترک هنری، نمایشگاههای صنایعدستی و هفتههای فیلم در هر دو کشور میتواند به تقویت تبادلات خلاقانه و افزایش قدردانی متقابل از میراث مشترک کمک کند.
فناوری و نوآوری
تقویت همکاریهای نوآورانه بین ایران و امارات میتواند موجب تحول در اقتصاد دیجیتال منطقه شود. ایجاد شتابدهندههای مشترک برای حمایت از استارتاپها در حوزههای فناوری اطلاعات، ارتباطات و خدمات دیجیتال، اکوسیستم نوآوری هر دو کشور را تقویت کرده و امکان تبادل دانش میان کارآفرینان جوان را فراهم میکند. ایرانی که اتصال بیشتری به جهان و اقتصادی که مردم آن بخشی از اکوسیستم جهانی باشند دارد، برای امارات و منطقه اهمیت بیشتری دارد تا ایرانِ منزوی و مستقل از این اکوسیستم.
پروژههای مشترک در حوزه فینتک و بلاکچین برای جریان کالاها حیاتی خواهند بود و شفافیت را افزایش میدهند، بهطوری که ایران را برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذابتر میکنند. علاوه بر این، ابتکارات تحقیقاتی مشترک در حوزههای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و علم داده، ظرفیتهای دانشگاهی را یکپارچه کرده و فرصتهایی برای تولید دانش بومی، آموزش تخصصی و تجاریسازی محصولات مبتنی بر فناوری ایجاد میکنند؛ در نهایت شکاف دیجیتال را کاهش داده و منطقه را در مرکز تحول دیجیتال قرار خواهند داد.
تحول اقتصادی
مانند سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، ایران نیز برای متصل شدن به اقتصاد جهانی و زنجیره تامین جهانی پس از رفع تحریمها نیازمند انجام تحول اقتصادی خود خواهد بود. این امر مستلزم دیپلماسی اقتصادی گستردهای بین ایران و امارات است، بهویژه با توجه به شبکه گسترده کشورهایی که امارات با آنها توافقهای CEPA (توافق جامع شراکت اقتصادی) امضا کرده است. چه چیزی میتواند این فرصتها را آزاد کند؟ پایان دادن به انزوای ایران در منطقه با حسن نیت آغاز شده است، اما برای تکمیل این مسیر نیاز به یک توافق هستهای داریم که تمامی تحریمها را رفع کرده و جایگاه ایران را بهعنوان یک عامل کلیدی در اقتصاد و موقعیت راهبردی منطقه بازگرداند. وجود رئیسجمهوری در کاخ سفید که اقتصاد را در اولویت قرار میدهد، فرصتی برای ایران و منطقه محسوب میشود. ایران، پتانسیل عظیمی برای تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی در منطقه دارد، اما این امر نیازمند تحول گستردهای در نگاه ایران به خود، به منطقه اطراف و همچنین محاسبات با حاصلجمع صفر است که تاکنون روابط آن با همسایگانش را هدایت کرده است.