نتایج پژوهشها نشان میدهد
رابطه دوسویه «حملونقل» و «اقتصادسبز»
اما با وجود اهمیت این سیستمها در زندگی روزمره شهروندان، الگوهای رایج حملونقل منجر به تحمیل هزینههای سنگین زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی میشود. دراین رابطه برخی مشکلات مستند شده از جمله افزایش سطح مصرف انرژی، ترافیک جادهای، انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی و همچنین ایمنی جادهای و اثرات بهداشت جادهای دیده میشوند. در سنگبنای تمامی این مشکلات، فرآیند پیچیدهای وجود دارد که مشتمل بر تعامل بین سطح رو به افزایش مالکیت خودرو، تامین حملونقل جادهای و تصمیمات مکانی افراد و کسبوکار در داخل و اطراف شهرها است تا جایی که در برخی مطالعات، هزینههای اجتماعی و زیستمحیطی بخش حملونقل شامل آلودگی محیطزیست، تصادفات و ترافیک بیش از بودجه GDP برآورد شده است. آژانس بینالمللی انرژی نیز پیشبینی کرده است که انتشار گاز دیاکسیدکربن در بخش حملونقل به رشدی ۱۲۰ درصدی تا سال ۲۰۵۰ در مقایسه با سال ۲۰۰۰ و ناوگان خودرو جهانی به سه برابرخواهد رسید و بیش از ۹۰درصد این رشد در کشورهایی که عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه نیستند اتفاق خواهد افتاد. از اینرو کارشناسان اقتصادی معتقدند: با توجه به نقش پر اهمیت حملونقل در توسعه اقتصادی پایدار شهری، اتخاذ سیاستهای مناسب در بخش حملونقل شهری بهعنوان یکی از زمینههای اصلی رشد اقتصادی شهر و مهمترین آلاینده زیستمحیطی ضروری است.
اقتصاد سبز
امروزه بهطور گستردهای تصور میشود که نوشدارو برای تمام مشکلات اقتصادی عمده جهان مدرن، رشد اقتصادی است. از دیدگاه طرفداران این نظریه، فقر، بیکاری، ازدیاد جمعیت و تخریب محیطزیست تنها با رشد اقتصادی حل خواهند شد. اما باید گفت رشد اقتصادی به این صورت زمانی پاسخگو میتواند باشد که سیستم اقتصادی به دیگر چرخههای محیط متصل نباشد، حال آنکه میدانیم اقتصاد یک زیرسیستم از بیوسفری محدود است و رشد بیرویه آن باعث قربانی شدن سرمایههای طبیعی خواهد شد و در چنین وضعیتی رشد ضد اقتصادی بهوجود خواهد آمد که ضرر و زیان آن بیش از منافع بهدست آمده خواهد بود. از این رو حرکت به سوی یک اقتصاد پایدار یک شرط ضروری است، چراکه اگر این انتقال صورت نگیرد، ممکن است نهتنها یک رشد ضداقتصادی، بلکه یک فاجعه زیستمحیطی که منجر به کاهش شدید استانداردهای زندگی میشود، رخ دهد.ابتکار اقتصاد سبز در اکتبر ۲۰۰۸ بهعنوان واکنش سیستماتیک سازمان ملل متحد- با همکاری آژانسهای بینالمللی هبیتات و برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد - به بحران اقتصادی و برای یاری رساندن به دولتها و دیگر تصمیمگیرندگان در شکلدهی مجدد سیاستها، سرمایهگذاریها و هدایت بودجه عمومی بهسوی بخشهای بدون کربن و دوستدار محیطزیست پایهگذاری شد. سازمانهای مختلف تعاریف مختلفی را از اقتصاد سبز ارائه دادهاند. در این میان تعریف برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد، از اقتصاد سبز قابل توجه است. اقتصاد سبز میتواند بهعنوان اقتصادی تعریف شود که منجر به بهبود سلامت انسانها و افزایش برابری اجتماعی در عین کاهش مخاطرات زیستمحیطی و تنگناهای اکولوژیکی میشود.
در عین حال مرکز جهانی شهروندان اقتصاد سبز را دارای سه ویژگی معرفی میکند. ویژگی نخست، تضمین محیطزیست پایدار، بر پایه این اعتقاد که بیوسفر یک سیستم بسته با منابع و ظرفیت محدود برای خود تنظیمی و احیاست و با توجه به اینکه زندگی ما بستگی به منابع طبیعی زمین دارد، نیاز به ایجاد نظام اقتصادی که به یکپارچگی اکوسیستم احترام گذاشته و انعطافپذیری سیستمهای حمایت از زندگی را تضمین کند، ضروری میکند. دوم، عدالت اجتماعی، بر اساس این باور که فرهنگ و کرامت انسانی منابع ارزشمندی هستند که مانند منابع طبیعی نیازمند نظارت مسوولانه برای حفاظت هستند. بنابراین باید سیستم اقتصاد فعالی ایجاد شود که برخورداری همه افراد از شرایط مناسب زندگی و فرصت های کامل توسعه فردی و اجتماعی را تضمین کند. سوم، این اقتصاد دارای ریشههای بومی، براساس این اعتقاد که پیوند مناسب به محل پیششرط ضروری برای عدالت و پایداری است. اقتصاد سبز حاصل جمع جهانی جوامع محلی منفرد است که نیازهای شهروندانشان را از طریق تولید محلی و مبادله کالا و خدمات تامین کند.
این اصطلاح به خودی خود بیانگر بعد اقتصادی توسعه پایدار و موید این نکته است که رشد اقتصادی و ملاحظات زیستمحیطی را میتوان استراتژیهای مکملی بهشمار آورد. در حقیقت ایده اقتصاد سبز باید منطبق با ایده توسعه پایدار و ویژگی همهجانبهنگری و گستردگی آن یعنی دربرگیری سه قطب توسعه (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) و تاکید بر عدالت بین نسلی دیده شود، که این ویژگیها در تعریف برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد از اقتصاد سبز بهعنوان اقتصادی که منجر به بهبود سلامت انسانها و برابری اجتماعی، در عین کاهش مخاطرات زیستمحیطی میشود نیز منعکس است.در حقیقت اقتصاد سبز یکی از شروط اصلی برای دستیابی به توسعه پایدار است. اما بزرگترین چالش در حرکت به سوی اقتصاد سبز ایجاد تعادل و همکاری بین زمینههایی که است با هم هم پیوندی دارند، مانند رشد اقتصادی، ایجاد مشاغل و تمامیت زیستمحیطی بین فقیر و غنی و بین نسلهای حاضر و آینده. اقتصاد سبز با در نظر گرفتن الزامات زیستمحیطی در فعالیتهای اقتصادی پایدار به ایجاد تعادل میان الزامات رشد اقتصادی (بهخصوص برای کشورهای درحال توسعه با جمعیت رو به رشد و افزایش انتظارات قانونی مردم برای داشتن زندگی بهتر) و ضرورت حفظ منابع طبیعی جهت امکان توسعه برای نسلهای آتی میپردازد. همچنین اقتصاد سبز با تعریف سیاستهای عمومی خاص میتواند کمک به ایجاد عدالت اجتماعی کند. بهعنوان مثال در انتخاب بخشهای سرمایهگذاری، اولویت را میتوان به بخشهایی داد که بهصورت بالقوه منجر به نفع افراد فقیرتر جامعه باشد.
جایگاه حملونقل در اقتصاد سبز
موضوع حملونقل وترافیک که امروزه بهعنوان یک پدیده سیاسی- اجتماعی نقش بسیار حساس و مهمی در کیفیت و ساختار اقتصادی- اجتماعی یک جامعه ایفا میکند، اساس زندگی نوین شهری و نیازهای جابهجایی انسان را شکل میدهد. انسان متمدن امروزی باید بداند در روند تکامل شهرها، توسعه سیستم حملونقل به کجا میرود و اگر در بهکارگیری و استفاده از اصول شهرسازی و ترافیک کمی غفلت کند ناگزیر وضعیت نسل کنونی و آینده را با خطرات بسیاری مواجه میکند. به همین دلیل حملونقل پایدار یکی از بخشهای اصلی شناسایی شده در رویکرد اقتصاد سبز است. اهمیت بخش حملونقل در توسعه اقتصادی پایدار شهری دارای دو جنبه یا مزیت است. جنبه اول، نقش عمده بخش حملونقل در تاثیرات زیستمحیطی از نظر انتشار گازهای گلخانهای و آلایندههای هوا و آلودگی صوتی و مدیریت سوخت به منظور دستیابی به توسعه پایدار و استفاده موثرتر از منابع سرمایهگذاری شده در زیرساختها است.زیرساختهای حملونقلی یک شهر خود از جهت کیفیت جادهها، مقیاس دسترسی به حملونقل عمومی و محلهای دسترسی به آنها تعریفکننده سهولتی هستند که مردم میتوانند به ساختمانها، مکانها و فضاها برسند و مجموعهای از روابط دسترسی در داخل یک منطقه شهری ارائه میدهد که میتوان از جهت فاصله، زمان سفر و هزینه سفر آن را در نظر گرفت.همچنین زیرساخت در شکل شبکههای حملونقل دارای تاثیری مستقیم بر مقیاس بازارهای محلی است. جنبه دوم، نقش مهم بخش حملونقل شهری در ایجاد مشاغل و توسعه اقتصادی شهر است. در بسیاری از کشورها مشاغل بخش حملونقل عمومی بین یک تا ۲ درصد کل اشتغال کشور را دربرمیگیرد.
حملونقل سبز
حملونقل سبز (پایدار) حملونقلی است که از پایداری زیست محیطی از طریق حمایت از اقلیم جهانی، اکوسیستم، سلامتی عامه و منابع طبیعی و دو قطب دیگر پایداری به ویژه قطب اقتصادی (حملونقل عادلانه،کارآمد و قابل دسترس برای همگان و حامی اقتصاد رقابتی پایدار از طریق توسعه منطقهای متعادل و ایجاد مشاغل مناسب) و قطب اجتماعی (برآوردن نیازهای پایه و توسعهای افراد، موسسات و جامعه به روشی ایمن و منطبق با سلامت انسان و اکوسیستم و حمایت از کاهش فقر و ایجاد عدالت بیننسلی) حمایت میکند. به این معناکه حملونقل پایدار نهتنها بهدنبال کاهش گازهای گلخانهای، آلودگیهای هوا و آلودگیهای صوتی و ترافیک است، بلکه کاهش فقر و حمایت از رشد اقتصادی را نیز در نظر میگیرد.
حملونقل شهری پایدار
حملونقل پایدار شهری در واقع حرکت روان وسایل نقلیه، مردم و کالاهاست که مستلزم آسایش مردم و پایداری محیط با مطلوبترین هزینه و تلاش است. کارشناسان اقتصادی معتقدند یک شهر مدرن باید دارای یک سیستم حملونقل کارآمد و گسترده برای ایجاد ارتباطات، دسترسی و ارتباط بین مناطق مختلف آن باشد.موسسه حملونقل کانادا هدف از ایجاد سیستم حملونقل شهری پایدار را کسب اطمینان از لحاظ کردن فاکتورهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در تصمیمگیریهای مرتبط با فعالیتهای حملونقل ذکر کرده و در تعریف آن آورده است: «موثرترین و راحتترین طریق جابهجایی مردم و وسایل نقلیه با کمترین میزان مصرف انرژی (در زمینه سوخت و تلاشهای انسانی)، با مقبولترین هزینه، کمترین ترافیک و کمترین اثرات سوء زیستمحیطی نظیر آلودگی هوا و صدا.»
همچنین در گزارش بانک جهانی (۱۹۹۶) حملونقل شهری پایدار دارای سه رکن اصلی تعریف شده است. اول، رکن اقتصادی و مالی که شامل مناسببودن ساختار سازمانی، اقدامات و سرمایهگذاری برای زیرساختهای حملونقل است. دوم، رکن زیستمحیطی و اکولوژیکی که شامل بررسی چگونگی سرمایهگذاری برای حملونقل و انتخاب اشکال مختلف حملونقل است که روی کاهش مصرف انرژی و انتشار آلایندهها اثر میگذارد. سوم، رکن اجتماعی که بر کافی بودن دسترسی به خدمات حملونقل درحال شکلگیری است.
توسعه حملونقل اغلب به غلط به فعالیتهایی نظیر ساختوساز پلها، عریض کردن جادهها و ایجاد سیستمهای حملونقل سریع تعبیر میشود؛ اگرچه حملنقل پایدار شامل همه این تکنیکها میشود، ولی فقط زمانی سیستم حملونقل پایدار تلقی میشود که بهطور همهجانبه کلیه جنبههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را مورد توجه قرار دهد. حداقل نیاز به سفر، تناسب با نیازهای کلیه اقشار جامعه، استفاده از روشهای حملونقل با کمترین اثرات سوء زیستمحیطی و حداقل استفاده از منابع مالی و انسانی بهعنوان جنبههای متفاوت یک سیستم حملونقل شهری پایدار مطرح شدهاند. این سیستم بر جابهجایی مردم بهجای وسایل نقلیه متمرکز میشود که عملا موجب کاهش آلودگی هوا و ترافیک فزاینده میشود.پایداری با تغییر در رفتارهای مردم بهدست میآید. زمانی که مردم کاملا از اثرات منفی انتخاب نحوه جابهجایی خود مطلع شوند آنگاه داوطلبانه به کاهش مصرف منابع طبیعی و کاهش اثرات مخرب حملونقل کمک خواهند کرد.
مزایای حملونقل سبز
حملونقل پایدار شرطی لازم در راستای توسعه پایدار شهری عنوان شده است. از همین رو، سرمایهگذاری در زمینه حملونقل معمولا اینگونه توجیه میشود که جابهجایی اشیا، خدمات و کارگران، سوخت حیاتی موتور اقتصاد است. معمولا اینگونه تصور میشود که حجم حملونقل باری همبستگی قوی با رشد اقتصادی در جانب عرضه دارد و استفاده از وسایل نقلیه توسط رشد اقتصادی در جانب تقاضا ایجاد میشود. هر چند شواهدی وجود دارد که نشان میدهد درجه بالای تولید ناخالص داخلی میتواند همراه با سیستمهای حملونقلی باشد که کمتر متکی به وسایل نقلیه شخصی هستند. شهرها و منطقهها میتوانند نقش عمدهای در کاهش استفاده از وسیله نقلیه شخصی و فشارهای زیستمحیطی ناشی از رشد اقتصادی داشته باشند.در یک اقتصاد سبز نیازهای جابهجایی از طریق طراحی و برنامهریزی شهری بهتر کاهش پیدا میکند و تاثیرات مخرب رشد اقتصادی از طریق فراهم آوردن حملونقل با کیفیت بالا و کمکربن، بهخصوص از طریق حملونقل عمومی، زیرساختهای حملونقل غیرموتوری و وسایل نقلیه پاکتر و کارآمدتر کاهش پیدا میکند.برای افراد کمدرآمد دسترسی به سرویسهای حملونقل عمومی مناسب منجر به کاهش تراکم ترافیکی و زمان سفر میشود که وقت بیشتری را برای فعالیتهای اقتصادی تولیدی باقی خواهد گذاشت. همچنین از کانالهای مختلفی که سرمایهگذاری از طریق آن به سوی اقتصاد سبز جریان مییابد، سرمایهگذاری در زیرساختها بزرگترین فرصت را برای رشد اقتصادی ایجاد میکند، با تشویق سرمایهگذاری دولتی و ایجاد فرصتهای جدید شغلی سرمایهگذاری در تکنولوژی اقتصاد سبز، انتظار میرود که به کل اقتصاد نیز سود برساند، بهخصوص از طریق پتانسیلی که برای تحریک سرمایهگذاریهای اقتصادی دارد.
اشتغالزایی
حملونقل عنصری ضروری برای عملکرد اقتصادی و نیز بخش کلیدی در ایجاد اشتغال، از ساخت وسایل نقلیه در کارخانهها تا پالایش سوخت، مدیریت سرویسهای حملونقل و توسعه و نگهداری زیرساختها است.در بخش حملونقل مثالهای متعددی از مشاغل سبز میتواند وجود داشته باشد: مشاغل عملکردی اتوبوس و مترو (مانند رانندگان اتوبوس)، مشاغل مربوط به گسترش زیرساختها برای حملونقل عمومی، راهآهن و سیستمهای غیرموتوری. بهعلاوه فرصتهایی برای ایجاد مشاغل در سوختهای سبز یا موتورهای جایگزین وجود دارد. شاغلان بخش حملونقل سبز شامل همه کسانی میشود که در شرکتها و موسساتی کار میکنند که بهطور فعالانه برای رسیدن به اهداف اقتصاد سبز و ایجاد سیستم حملونقل پایدار تلاش میکنند؛ از برنامهریزان شهری و برنامهریزان حملونقل و ترافیک که چشمانداز را توسعه میدهند و سیاستها را اجرا میکنند تا صنایع محلی تولید دوچرخه تا اپراتورها و شرکتهای ترابری که هدفشان افزایش کارآیی انرژی است.
طی یک جمعبندی میتوان گفت تحت یک اقتصاد سبز، مشاغل ایجاد شده در بخش حملونقل بهطور فزایندهای آنهایی خواهند بود که از طریق سرمایهگذاری در زیرساختهای حملونقل سبز و خودروهای سبز، سوختهای جایگزین، فناوریهای ارتباطی و دیگر فناوریهای نوین ایجاد شدهاند.بهعنوان مثال میتوان به گزارشهای انتشار یافته توسط ادرگ (۲۰۰۹) اشاره کرد که در آن ذکر شده در ازای یک میلیون دلار آمریکا که در حملونقل عمومی مصرف شود نزدیک به ۳۶ هزار شغل ایجاد میشود و در جایی دیگر چملینسکی (۲۰۰۸) بیان میکند که در آمریکا، هر میلیون دلار آمریکایی که از سوختهای خودروها به سوی وسایل حملونقل عمومی میرود ۵/ ۱۸ شغل جدید ایجاد میکند، همچنین مطالعهای که توسط ویسبرد و رنو در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت نشان داد که از ۱۳ سرمایهگذاری عمومی در اروپا یک واحد سرمایهگذاری در حملونقل عمومی بین ۲ تا ۵/ ۲ برابر این مقدار سود عاید اقتصاد منطقهای میکند.
حمایت از برابری اجتماعی و کاهش فقر
سیستمهای حملونقل فعلی که بهطور عمده بر پایه وسایل نقلیه شخصی هستند، ماهیتا ناعادلانه و مانعی در برابر کاهش فقر و ایجاد عدالت در بهرهمندی همه اقشار جامعه از جابهجایی و تحرک در شهرها هستند. در بسیاری از کشورهای درحال توسعه فاصله زیادی بین گروههای درآمدی مختلف از لحاظ دسترسی به جادههای آسفالت، همینطور حملونقل ایمن و در استطاعت وجود دارد.سرمایهگذاری در گزینههای سبز حملونقل مانند شبکههای عمومی که قابل دسترس، قابل اعتماد و قابل استطاعت هستند میتوانند منجر به کاهش فقر از طریق فراهم کردن موقعیتهای شغلی برای افراد و آسان کردن دسترسی به خدمات شوند. این مشاغل میتوانند در نواحی ایجاد شوند که قبلا ایزوله بودند، ایجاد یک محرک اقتصادی محلی میتواند منجر به کاهش هزینهها و زمان سفرها شود که این خود خدمات ارزانتر را بهدنبال خواهد داشت. همچنین این شبکهها از افراد جامعه در برابر آثار زیانبار حملونقل مانند سوانح ترافیکی و آلودگی هوا حمایت میکنند.