نگاه سیاسی یا رویکرد ملی!
مروری بر حادثه ریلی اخیر
وحیدرضا باقری
عضو هیات مدیره انجمن مهندسی ریلی
همانطور که همه میدانیم سالانه بیش از ۲۰۰۰۰ هزار نفر در جادههای کشور به دلایل مختلف کشته میشوند و اضافه کنید به این عدد آمار مصدومان را که چیزی در حدود ۳۰۰۰۰ هزار نفر در سال است یعنی سالانه ۵۰۰۰۰ نفر! این یعنی اینکه هر روز فاجعهای بزرگتر از آنچه در حادثه اخیر ریلی اتفاق افتاد در جادهها به وقوع میپیوندد؛ ولی آه از نهاد کسی بر نمیآید. علت چیست؟ گویا ما به کشته شدن مردم در جادهها عادت کردیم؛ در حالیکه تعداد کشتهشدگان حوادث ریلی در ۱۰ سال گذشته با احتساب حادثه اخیر کمتر از ۲۰۰ نفر بوده است.
وحیدرضا باقری
عضو هیات مدیره انجمن مهندسی ریلی
همانطور که همه میدانیم سالانه بیش از 20000 هزار نفر در جادههای کشور به دلایل مختلف کشته میشوند و اضافه کنید به این عدد آمار مصدومان را که چیزی در حدود 30000 هزار نفر در سال است یعنی سالانه 50000 نفر! این یعنی اینکه هر روز فاجعهای بزرگتر از آنچه در حادثه اخیر ریلی اتفاق افتاد در جادهها به وقوع میپیوندد؛ ولی آه از نهاد کسی بر نمیآید. علت چیست؟ گویا ما به کشته شدن مردم در جادهها عادت کردیم؛ در حالیکه تعداد کشتهشدگان حوادث ریلی در 10 سال گذشته با احتساب حادثه اخیر کمتر از 200 نفر بوده است.
بگذارید طور دیگری وارد بحث شویم
امروزه دیگر در دنیا کسی نیست که از مزایای روزافزون حملونقل ریلی بیخبر باشد؛ مواردی از قبیل ایمنی، راحتی، سرعت، حفاظت از محیطزیست، انعطاف در خدمات و... در این راستا بخش دولتی و خصوصی ما هم وارد این کارزار شده است تا وظیفه خود را در نگهداری و توسعه این صنعت ملی ایفا کند. با نگاهی به عمده کشورهای توسعهیافته اعم از کشورهای اروپایی یا شرق آسیا درمییابیم که شبکه ریلی برای حفظ جایگاه خود در صنعت حملونقل ضمن لزوم هزینهکرد در بخش نگهداری، نیازمند توسعه روزافزون نیز است تا بتواند همگام با افزایش تقاضا و برای دستیابی به اهداف تعیینشده گام بردارد. بهطور کلی پروژههای افزایش ظرفیت حملونقل ریلی کشور در سه بخش ذیل قابل تعریف است:
1- توسعه شبکه ریلی شامل احداث خطوط و ایستگاهها
2- توسعه ناوگان ریلی اعم از کشنده، خودکشش، واگنهای باری و مسافری
3- هوشمندسازی خطوط و راهاندازی علائم و ارتباطات.
درباره توسعه زیرساخت و احداث خطوط، نیک میدانیم که این موضوع در دست دولتها است، لیکن نگهداری و توسعه شبکه ریلی نیازمند تخصیص بودجه کافی از طرف مجلس است و حال سوال این است که مجلس در این صنعت که یکی از صنایع پایهای بسیاری از کشورهای جهان است، چه تمهیداتی را پیشبینی کرده است تا چرخ این صنعت در بخش دولتی و خصوصی روی ریل توسعه بچرخد؟ درباره توسعه ناوگان این موضوع پس از خصوصیسازی عمدتا در دستان بخشخصوصی بوده است؛ لیکن به دلیل شرایط حاکم بر اقتصاد ریلی کشور که به تفصیل در مورد آن بحث شده است اینجا هم عملا بخشخصوصی با بنبستی از تقاضا، نبود منابع مالی و مشکلات لاینحل در چالش است. این است که ناوگان هر روز فرسوده میشود و قدرت خرید بخشخصوصی کاهش مییابد. علاوه بر این بازگشت بیست ساله سرمایهگذاری در این صنعت را که ببینیم، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
می ماند قسم سوم که هوشمندسازی شبکه است برای افزایش ایمنی و ظرفیت خطوط موجود با استفاده از ناوگان فرسوده فعلی! پس از سالیان سال این پروژه در قالب استقرار سیستم کنترل هوشمند حرکت قطارها (ATC) در سال 1394 بهصورت پایلوت ازسوی بخشخصوصی داخلی طراحی و اجرا شد؛ لیکن سوال اصلی کماکان به قوت خود باقی است در کشوری که آمار مصدومها و تلفات سالانه ریلی آن نسبت به تلفات جادهای به سمت صفر میل میکند و همچنین آمار تلفات ریلی آن نسبت به سایر کشورهای پیشرفته دنیا نیز اندک است، چرا باید چنین سانحهای با تحلیل غلط و سیاسی به جای اینکه سرعت اصلاحات در حوزه ریلی را افزایش دهد و اولویت حملونقل ریلی بر جاده را بیش از پیش مدنظر قرار دهد به یک بازی سیاسی جناحی و پوچ بدل شود.
حدود 15 سال است که در صنعت ریلی این کشور در بخشخصوصی فعال هستم و با عمده تولیدکنندگان و اپراتورهای ریلی بزرگ دنیا در کشورهای مختلف دنیا در تماس هستم و اخبار حوادث آنها را پیگیری میکنم. لیکن هیچگاه چنین رفتاری را که یک موضوع فنی و تخصصی که باید با ریشهیابی دقیق فنی عارضهیابی و اصلاح شود اینگونه وسیله تسویه حسابهای سیاسی قرار گیرد، در هیچ کجای دنیا تجربه نکردهام. بهرغم اینکه در هر ماه در گوشهای از دنیا حادثهای درد آور رخ میدهد که اگر بیشتر از درد مردم ما نباشد، کمتر از آن نیست.
حال سوال این است؛ در کشوری که هزینه حداقل 5 میلیارد تومانی احداث هر کیلومتر راه آهن کمر دولت را خم کرده و هزینههای مدیریت و نگهداری خطوط چیزی از آن کم ندارد! در کشوری که ناوگان فرسوده ریلی به دلایل مختلف که مهمترین آن عدم بازدهی مناسب است امکان بهروزآوری و توسعه متناسب با سایر کشورهای پیشرفته دنیا را ندارد و خلاصه در کشوری که تولیدکننده داخلی با تمام دانش و بضاعت خود سعی بر باز کردن گرهی از گرههای صنعت ریلی کشور به دست مسوولان وقت را دارد، به جای استفاده از فرصت تلنگر این حادثه برای عمل به یکی از مهمترین اولویتهای اقتصادی کشور که بارها ازسوی مقام معظم رهبری در سیاستهای کلی نظام قرار گرفته یا مورد تاکید قرار گرفته با جنجالآفرینی، فرصتهای بیشتری را برای اصلاح و توسعه صنعت ریلی از دست بدهیم. به نظر میرسد باید به جای تخطئه سیستمهای هوشمند در صنعت ریلی با تمرکز بیشتر برای استقرار این سیستم، اهداف کلانی نظیر توسعه خطوط و نوسازی ناوگان از طریق حمایتهای مالی و بودجهای پیگیری شود.
ارسال نظر