ویروس کرونا و درسهایی برای آمادگی قبلی
اجرای اینگونه سیاستها بدون سابقه نیست. دولت ایالاتمتحده قبلا نیز این سیاستها را اجرا کرده است. بهعنوان مثال، تولید واکسن نیاز به استفاده از تخممرغ دارد. زمانی که نیاز باشد واکسنها با سرعت زیاد به تولید انبوه برسند، این یک محدودیت مهم بر تولید اعمال میکند؛ زیرا تعداد تخممرغهای در دسترس محدود میشوند، آن هم به دلیل تعداد مرغها و این واقعیت که هر مرغ فقط تقریبا یک تخم در روز میگذارد نیز محدودیت دیگری است. یک کشور با ۳۰۰ میلیون جمعیت یا به تعداد زیادی از مرغها نیاز دارد یا باید مدت طولانی صبر کنند تا تعداد کافی از واکسن در دسترس باشد. بهطور معمول مرغها برای اهدافی تولید میشوند که به تولید واکسن مربوط نمیشود. از یک دیدگاه اجتماعی، از آنجا که همهگیریها حوادثی با احتمال بروز کم هستند، بازارها تمایل به ازدیاد مرغ و تخممرغ به این منظور ندارند (در واقع تمایل به کاهش فراهم کردن تخممرغها و مرغها پیدا میکنند). در نتیجه، مرجع تحقیق و توسعه پیشرفته زیست پزشکی در وزارت بهداشت و خدمات انسانی از پروتکلهای فدرال استفاده میکند تا مطمئن شود در صورت وقوع یک بیماری همهگیر، منبع کافی تخممرغ در دسترس باشد. این پروتکلها اطمینان حاصل میکنند که ظرفیت اقتصادی برای توسعه و ایجاد واکسن وجود دارد بدون اینکه مجبور به انحراف و معطوف کردن منابع در هنگام بحران باشد.
برخی ممکن است نگران باشند انواع سیاستهایی که در اینجا مورد حمایت قرار میگیرند (ممکن است) منجر به رفتار رانتجویانه شود، درحالیکه بسیاری از شرکتها معتقدند محصولات آنها برای مبارزه با همهگیری بسیار مهم است. اصطلاح رانتجویی به هدف شرکتها و صنایعی اشاره میکند که در تلاش هستند مزایای یارانه (یا هر کمک هزینهای) را بدون اینکه واقعا با هر چیزی که برای برنامه ارزش داشته باشد، همکاری کنند، بهدست آورند مانند هر یارانه دولتی. صنایع ممکن است درخواست برای یارانهها را حیاتی و مهم قلمداد کنند، بنابراین، سیاستگذار نیاز به قوانین و اقدامات به موقع و شفافیت دارد تا از مشکلات ناشی از یارانههای اعطایی دولت محافظت شود. با وجود این، سوال این است که آیا مزایای برنامه یارانه از هزینههایی که شامل رانت میشوند نیز بیشتر است. اغلب معتقدند رانتجویی یک نگرانی جزئی است.
بهعنوان مثال، فرض کنید که از هم اکنون تا پایان زمان یک بیماری همهگیر دیگری وجود دارد. آمریکا برای آمادگی بهتر چقدر میتواند سالانه هزینه کند؟ یا برای آمادگی بهتر چقدر تمایل به هزینه کردن بر مبنا و اساس سالانه دارد؟ برای درک حس تمایل به آمادکی، فرض کنید این همهگیری منجر به کشته شدن یک درصد از جمعیت ایالاتمتحده شود. با توجه به جمعیت فعلی ایالاتمتحده، این میزان در حدود ۳ میلیون کشته است. حال فرض کنید که فقط جلوی ۲ درصد از این مرگومیرمیتوانست با آمادگی بهتر گرفته شود (بهره بردن از آمادگی بهتر). این میزان به ۶۰ هزار جان نجاتیافته میرسد - یک تخمین بسیار محافظهکارانه با توجه به اینکه مرگها میتوانند بهدلیل عدم آمادگی خارج از کنترل مارپیچ (افزایش فزاینده) شوند. با استفاده از آمار ارزش یک زندگی ۹ میلیون دلار برآورد میشود. این تعداد نجات جان افراد با آمادگی بهتر ۵۴۰ میلیارد دلار ارزش دارد.
با استفاده از نرخ تخفیف ۳ درصد، میانگین هزینه سالانه چنین برنامهای، از این زمان تا ابد باید بیش از ۲/ ۱۶ میلیارد دلار باشد. و حتی این تخمین فرض میکند که تاکنون فقط یک بیماری همهگیر رخ داده است و تعداد کل نجاتیافتهها، بخش کوچکی از مرگ و میرهای احتمالی است. هزینههای واقعی خرید و ذخیره وسایل و تجهیزات احتمالا (مبنا و اساس) سالانه کم خواهد بود زیرا بیشتر هزینهها مربوط به ذخیرهسازی و دوباره پر کردن دورهای است. بنابراین، بهنظر میرسد هزینههای رانتجویی برای این برنامه بسیار مهم نباشد که آنالیز هزینه و سود را منتقل نکند. سیاستهای دیگر، مانند یارانه برای تشویق تولید داخلی، ممکن است بیشتر هدف رانت باشد. با این حال، دولت میتواند با تحمیل کنترل قیمت بر این شرکتها در هنگام همهگیری، از رانت جلوگیری کند.