بیرونش ما رو کشته!
رستوران روحی
تجریش
خب رستوران روحی با دکوراسیون کلاسیک و زیباش قطعا نظر همه کسایی که میرن به سینما آستارا رو جلب میکنه؛ چون رستوران و کافه روحی دقیقا روبهروی در ورودی سینما هستن. یه ساختمون با آجرهای سه سانتی قدیمی و با یه حیاط خلوت برای کسایی که میخوان سیگاربکشن. وارد رستوران که شدیم، من واقعا از آینه کاریهای روی دیوارای سالنش خوشم اومد. خیلی حس خوبی به آدم میده. احساس میکنی میخوای توی تالار آینه کاخ گلستان غذا بخوری. محیط و میز و صندلیها مرتب و منظم و پرسنل خوشبرخورد و تمیز بودن. همون اول پیشخدمت از ما استقبال کرد و راهنمایی کرد که کجا بشینیم. بعد برامون منو رو آوردن که خب من انتظار داشتم بلند و بالا باشه آخه غذاهای سنتی ایرانی انقدرها هم کم نیستن! در نهایت ما که دو نفر بودیم یه آلبالوپلو با مرغ و یه لوبیا پلو سفارش دادیم. قبل از اینکه سفارشهامون رو سرو کنن، برای هر کدوممون بدون اینکه بدونیم، یه پیشدستی کوچیک که توش یه تیکه تهچین به همراه خورشت قیمه بود آوردن. یکی از دوستام خیلی از مزه این قیمه تعریف کردهبود؛ اما من خوشم نیومد چون سرد و بیمزه بود. راستی چندتا میز اونورتر هم یه گروه توریست آلمانی بودن که خیلی بامزه بودن. فکر کنم روحی برای خارجیها خیلی جذابه. آماده شدن غذای اصلی خیلی طول نکشید و توی ظرفهایی از جنس رویی سرو شد! خوب پس فهمیدید که این رستوران اسمش رو از کجا گرفته! اما میدونید چی باعث شد شکست عشقی بخورم؟! اینکه فقط برامون قاشق آورده بودن و وقتی من ازشون تقاضای چنگال کردم، گفتن چون در ایران قدیم از چنگال برای غذا خوردن استفاده نمیشده، ما هم به همین شیوه سنتی از مشتریانمون پذیرایی میکنیم! تازه اونم چی! قاشق هم از جنس روی بود. من هم واقعا از تماس دستم با غذا خیلی بدم میاد. در واقع فکر میکنم که دیگه این نوعش مسخره ست چون در طی زمان آدمها سعی کردند چیزهایی رو اختراع کنن که زندگی آسونتر بشه پس چرا ما باید یه چنگال رو که به ما کمک میکنه راحتتر غذا بخوریم، دریغ کنیم. خلاصه پیشخدمت اومد توضیح داد که از نون کنار غذاتون برای راحتتر خوردن کمک بگیرید، ولی من نتونستم زیر بار برم و برام یه قاشق آوردن تا بهعنوان چنگال ازش استفاده کنم! و به خاطر همین هم مطمئنم که من دیگه روحی نمیرم یا اگه بخوام برم، یه چنگال با خودم میبرم! در مورد غذاها، باید بگم که لوبیاپلو خوشمزه بود و هر دومون دوست داشتیم. اما در مورد آلبالوپلو، باید بگم که کیفیتش در حد متوسط بود و من خیلی آلبالوپلوهای بهتری جاهای دیگه خوردم. حجم غذاها هم نه زیاد بود و نه کم. در آخر تقاضای صورتحساب کردیم که فیشمون رو به همراه دوتا تافی کرهای نوستالژی توی یه ظرف روحی برامون آوردن. در کل میتونم بگم که برای یه بار رفتن و اون هم برای بردن مهمونهای خارجی جای خوبیه اما من خودم دیگه نمیرم روحی اون هم به خاطر کینهای که از چنگال نداشتنشون به دل گرفتم!