پاسخ ایران به ترور سلیمانی هوشمندانه و استراتژیک بود

چند دقیقه بعد، پهپاد «ام‌کیو ۹» آمریکا که در تاریکی شب سایه به سایه کاروان قاسم سلیمانی را دنبال می‌کرد، تعداد ۱۰ موشک لیزری ضدتانک (هلفایر) را به سوی خودروهای مشکی‌رنگ نشانه رفت و سردار سلیمانی با ۹ نفر همراه وی به شهادت رسیدند. گذشت چند دقیقه هم کافی بود تا خبر این ترور به خبر فوری اغلب رسانه‌های جهان بدل شود. ایران نیز در تلافی این اقدام جنایتکارانه، پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در عراق را هدف حمله موشکی قرار داد. این روند که یک هفته به طول انجامید یکی از بحرانی‌ترین شرایط در تاریخ روابط ایران و آمریکا بود که دوطرف را تا آستانه جنگ پیش برد. از این‌رو و در راستای بررسی پیدا و پنهان سناریوی دولت ترامپ برای ترور قاسم سلیمانی و پیامدهای آن در منطقه و آمریکا با لارنس ویلکرسون، رئیس دفتر کالین پاول، وزیرخارجه دولت جورج دبلیو‌بوش گفت‌وگو کردیم تا بخشی از فضای داخلی آمریکا و دید اذهان عمومی و محافل سیاسی ایالات‌متحده به ترور سردار سلیمانی توسط ترامپ شفاف‌تر شود. این سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی آمریکا ابتدا تصریح می‌کند که ترامپ به‌دنبال جنگ با ایران نیست اما این را هم می‌گوید که جنگ‌طلبان دفتر بیضی کاخ‌سفید را محاصره کرده‌اند و ترور قاسم سلیمانی نیز به تحریک افرادی نظیر پمپئو، اسپر و لیندسی گراهام صورت گرفت. به اعتقاد ویلکرسون، ترامپ برای این ترور، دلیل پشت پرده دیگری هم داشت و آن هم این بود که توجهات اذهان عمومی و محافل سیاسی آمریکا را نسبت به موضوع استیضاح و نیز کاهش محبوبیتش در نظرسنجی‌ها منحرف سازد و حتی اختلافات با پایگاه‌های اصلی آرای خود را به سوی دلخواه سوق دهد. مقام پیشین آمریکایی خاطرنشان می‌کند که وضعیت امنیتی سربازان آمریکایی در عراق از این پس با تهدیدات بیشتری مواجه خواهد شد با این حال این را هم یادآور می‌‌شود که ایران در پاسخ به ترور تحریک‌‌برانگیز ترامپ با ذکاوت و دید راهبردی عمل کرده است. در ادامه مشروح گفت‌و‌گو با لارنس ویلکرسون، مقام پیشین وزارت‌خارجه آمریکا را بخوانید؛

 آقای ویلکرسون! شما در بحبوحه جنگی که جورج دبلیو‌بوش علیه عراق آغاز کرد در مقام رئیس دفتر وزیرخارجه ایالات‌متحده حضور داشتید و آن روزهای پرتنش را تجربه کرده‌اید؛ پس از گذشت یک هفته تنش حداکثری در روابط تهران و واشنگتن، مشخص شد که دو طرف درنهایت خواستار درگیری و یک جنگ تمام‌عیار نیستند. آیا شما دو کشور را همچنان بر لبه آغاز جنگ می‌بینید؟

معتقدم افرادی در ایالات‌متحده هستند که از آغاز جنگ با ایران استقبال می‌کنند. درواقع تحریم‌های آمریکا بود که فاز نخست این جنگ را کلید زد. در این جریان فکری چهره‌هایی نظیر مایک پمپئو وزیرخارجه، مارک اسپر وزیر دفاع، برایان هوک مسوول ایران در وزارت‌خارجه و لیندسی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه هستند. معتقدم ترامپ هرگز به‌دنبال آغاز جنگی جدید با ایران نیست، بلکه خواستار ازسرگیری مذاکرات است. اما جنگ‌طلبان اکنون دفتر بیضی او را محاصره کرده‌اند و در مورد ترور سردار قاسم سلیمانی نیز پمپئو و اسپر بودند که این گزینه را به ترامپ پیشنهاد دادند. امروز به‌نظر می‌رسد که ایران و آمریکا هر دو به‌دنبال طی کردن مسیرهای کاهش تنش هستند. اما نمی‌توانم نسبت به جدیت ایران در این مسیر با قطعیت صحبت کنم، اما از لحن محمدجواد ظریف این‌گونه برمی‌آید. من همواره می‌دانستم که افرادی نظیر پمپئو و اسپر درنهایت ترامپ را به لبه جنگ با ایران سوق می‌دهند اما فکر نمی‌کردم اقدامی را در چنین مقیاس فاجعه‌باری و با نقض قواعد بین‌الملل انجام دهند.

جنگ با ایران پایان ترامپ است

 واقعیت پشت‌پرده تصمیم ترامپ برای ترور سلیمانی از نظر شما چه بود؟ آیا او در حال چرخش از سیاست پایان دادن به جنگ‌های بی‌پایان آمریکا به سمت نظامی‌گری نئوکان‌ها است؟

دلیل اصلی اینکه ترامپ دستور حمله به سلیمانی را صادر کرد آن است تا توجهات اذهان عمومی و محافل سیاسی آمریکا را نسبت به موضوع استیضاح و نیز کاهش محبوبیتش در نظرسنجی‌ها منحرف سازد و حتی اختلافات با پایگاه‌های اصلی آرای خود را به سوی دلخواه سوق دهد. اگرچه نقش جنگ‌طلبان در اقناع ترامپ برای انجام این ترور را نباید دست‌کم گرفت اما ترامپ با آنها تفاوت دارد. او هرگز به‌دنبال یک جنگ‌تمام‌عیار با ایران نخواهد بود چراکه می‌داند در این صورت بخش عمده‌ای از پایگاه رای خود را از دست خواهد داد و این جنگ به مثابه پایانی بر ادامه حضورش در کاخ‌سفید است.

 برخی معتقدند که تاثیر این ترور مشابه با کودتای سال ۱۳۳۲(۱۹۵۳) است که توسط سازمان سیا برای سرنگونی دولت ملی مصدق طرح‌ریزی و اجرا شد. از این‌رو ترور سردار سلیمانی چگونه می‌تواند بر ادراکات دوطرف از روابط دوجانبه تاثیر بگذارد؟

بله مشابهات فراوانی میان این دو رخداد وجود دارد و البته این ترور می‌تواند تاثیرات بلند‌مدتی در حافظه تاریخی ایرانی‌ها نسبت به ایالات‌متحده بگذارد. اگرچه امیدوارم تداوم این چرخه تنش‌محور درنهایت به بروز یک جنگ بین ایران و آمریکا منجر نشود.

آمریکا از درون مرزهای خود به ایجاد توازن کمک کند

  به‌نظر می‌رسد که فصل جدیدی در معادلات و تعاملات منطقه آغاز شده است. این شرایط چگونه می‌تواند قواعد و اصول بازی در خاورمیانه را دگرگون کند؟

جمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ موجب ظهور یک فاجعه برای جنوب آسیا و خاورمیانه شد. ایالات‌متحده باید نسبت به نقش‌آفرینی خود در خاورمیانه تجدیدنظر کند و به سیاست دیرینه خود یعنی کمک به ایجاد توازن از خارج میدان ادامه دهد؛ این به آن معنا است که هیچ نیروی نظامی دائمی نباید در منطقه حضور داشته باشد. چنین حرکتی به کشورهای منطقه این فرصت را می‌دهد تا اختلافات و منازعات خود را براساس روند زمانی مناسب با شرایط خود حل‌وفصل کنند. در بسیاری از جنبه‌ها، حضور نظامی آمریکا اصلی‌ترین چالش برای منطقه است.

باتوجه به قطعنامه پارلمان عراق برای خروج نیروهای آمریکایی از منطقه، آیا این می‌تواند آغازی بر پایان حضور نظامیان این کشور در منطقه باشد؟

 خروج نیروهای آمریکایی از عراق نه به علت قطعنامه پارلمان عراق، بلکه زمانی رخ خواهد داد که واشنگتن به نوعی درک استراتژیک برسد و دریابد که بهترین راهبرد برای آمریکا در منطقه همان متوازن‌سازی از دوردست و عدم حضور نظامی در منطقه است.

پمپئو و اسپر از یک ماه پیش به‌دنبال ترور سلیمانی بودند

  پس از ترور سردار سلیمانی به‌نظر می‌رسد ترامپ و مقامات او سعی کرده‌اند تا با ادعای «حمله قریب‌الوقوع ایران به چهار سفارت آمریکا در منطقه» این اقدام را برای اذهان داخلی و بین‌المللی موجه جلوه دهند. ارزیابی شما از این توجیهات دولت ترامپ چیست؟

گروهی که اکنون در واشنگتن قدرت را دراختیار دارند، دروغگوترین افرادی هستند که تاکنون با آنها مواجه شده‌ام. خود من در دولتی حضور داشتم که دروغگویان با استعدادی در آن فعالیت می‌کردند. این دولت هر روز درگیر دروغ‌هایی است که مطرح می‌کند و مدام باید با پیامدهای متعاقب آن دست و پنجه نرم کند، آنها نمی‌دانند از چه سخن می‌گویند. مایک پمپئو و اسپر برای حداقل یک ماه اخیر برنامه ترور قاسم سلیمانی را برنامه‌ریزی می‌کردند، آیا این نشانی از قریب‌الوقوع بودن حمله ایران دارد؟ بنابراین این ترور براساس قواعد بین‌المللی و حتی فرمان قانون اساسی ایالات‌متحده علیه ترور بسیار تمسخر برانگیز است.

آغازگر تقابل با ایران، جنگ اقتصادی ترامپ بود

  به‌نظر می‌رسد که این توجیهات نتوانسته‌اند اذهان عمومی و قانون‌گذاران آمریکایی را اقناع کنند؛ از سویی مایک پنس در پاسخ به این انتقادات گفته است که نمی‌توان اطلاعات حساس را در این باره افشا کرد. به‌نظر شما چرا دولت حتی از ارائه این اطلاعات به کنگره نیز طفره می‌رود؟

حتی اگر تصور کنید که ادعاهای ترامپ علیه قاسم سلیمانی درست باشد؛ بسیار خوب! این یک جنگ است و ما آن را آغاز کردیم دولت ترامپ علیه ایرانی‌ها جنگ اقتصادی راه انداخته است. قواعد بین‌الملل به یک دولت تحت محاصره این اجازه را می‌دهد تا برای خروج از محاصره توسط دیگر دولت‌ها، دست به اقداماتی بزند. البته نمی‌خواهم آن را توجیه کنم اما زمانی که شما جنگی علیه کشوری آغاز می‌کنید باید منتظر واکنش آن نیز باشید.

ترور سلیمانی یک فاجعه استراتژیک بود

  نتیجه این اقدام را برای دولت ترامپ چه می‌دانید؟ آیا ترور سردار سلیمانی در پیشبرد راهبرد دولت ترامپ در قبال ایران پیشرفتی حاصل خواهد کرد؟

جدا از تمامی دروغ‌ها و حماقت مقاماتی نظیر مایک پمپئو، باید گفت که اگرچه شاید این ترور از نظر تاکتیکی منافعی کوتاه‌مدت برای آمریکایی‌ها در منطقه داشته باشد، اما از منظر استراتژیک یک فاجعه است. ما اکنون باید عراق را اشغال کنیم و این درحالی است که حدود ۶۱۰ هزار سرباز عراقی در برابر چند هزار سرباز آمریکایی حضور دارند. این دولت آمریکا را به شرایط سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ در عراق بازگردانده است؛ زمانی که سربازان آمریکایی مدام مورد سوءقصد قرار می‌گرفتند. این واقعا یک فاجعه‌ای است که آمریکا عمده‌ترین نقش را در ایجاد آن دارد.

ایران چالش ترور را هوشمندانه مدیریت کرد

 شما تاثیر این تحولات و ترور قاسم سلیمانی را بر رفتار ایران با آمریکا به‌ویژه در چارچوب برجام چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

این یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های من است. معتقدم تهران از زمان خروج ترامپ از برجام تاکنون از خود خرد و تفکر استراتژیک نشان داده است. پاسخ ایران که حمله به پایگاه عین‌الاسد آمریکا در عراق البته بدون تلفات بود نشان داد که ایران تنها قصد انتقام‌گیری کنترل‌شده را داشته است. اما این تلافی‌ها از دید من مقطعی و محدود خواهد بود چراکه ایران می‌خواهد در برجام بماند و اروپایی‌ها نیز در این توافق باشند. به‌نظر می‌رسد طی یک سال و نیم گذشته رفتار ایران بسیار هوشمندانه‌تر و راهبردی‌تر از دولت ترامپ بوده است. ترور سلیمانی اقدامی بدون توجه به جنبه‌ها و منافع استراتژیکش برای آمریکا و در بدترین زمان انجام شد و البته ایرانی‌ها بسیار هوشمندانه این چالش را مدیریت کرده‌اند.