فراتر از یک جنگ تجاری

جنگ تجاری دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا ناشی از اضطراب ظهور اقتصاد چین از روی عقلانیت است. همانطور که مورخ یونان باستان «توسیدیدیس» اظهار کرد و همانگونه که اقتصاددانان رفتاری معاصر تایید کرده‌اند؛ آن نوع عدم امنیت می‌تواند عواقب فاجعه‌آمیزی به دنبال داشته باشد.

جنگ تجاری در حال تشدید بین ایالات‌متحده و چین بعضی اوقات به‌عنوان آنچه تئوریسین‌های نظریه بازی‌ها، دیلما یا دوراهی زندانی می‌نامند، مشخص می‌شود. ممکن است یک زندانی با اطلاع دادن به دیگری سود ببرد، اما تنها درصورتی که زندانی دوم به اولی خیانت نکند. در حالت دیگر، اگر هر دو خیانت کنند، هر دو سود را از دست می‌دهند. همچنین در صورتی که هر دو ساکت باشند بهترین نتیجه برای هر دو اتفاق می‌افتد. به همین ترتیب، یک اقتصاد می‌تواند از افزایش تعرفه‌های دیگری بهره ببرد، اما فقط تا زمانی که دومی تلافی نکند. در یک سناریوی تلافی‌جویانه «این‌به‌آن‌در»، هر دو سود خود را از دست می‌دهند. در صورت عدم تلافی، این امیدواری حاصل می‌شود که ضرر و زیان طرفین محاصره شده را مجبور به تشخیص اشتباه خود کرده و به همکاری بازگرداند. این یک استدلال مرتب است. اما جنگ اقتصادی ایالات‌متحده و چین به یک دلیل ساده آغاز نشده است: انگیزه‌های هیچ‌یک از طرف‌ها به همان اندازه آشکار نیست که معمای زندانی‌ها نشانگر آن است. آنها بسیار نزدیک‌تر از آنچه که مورخ یونان باستان توسیدیدیس در شرح خود از جنگ پلوپونز شرح داده درگیر آن شرایط شده‌اند. تا حدودی، این درگیری ۲۷ ساله با مجموعه‌ای از اختلافات تجاری و حمل و نقل در مقیاس کوچک‌تر رخ داد که کشورهای کمتری درگیر آن بودند. اما ناامنی بنیادی‌تری که توسیدیدیس درباره آن هشدار داد، «ظهور آتن»، یک قدرت نوظهور و «ترس از این مساله در اسپارت‌ها» به‌عنوان قدرت پیشرو و مستقر، باعث جنگ ناگزیری شد. جنگ پلوپونز علاوه بر اینکه آتنی‌ها را مجبور کرد در مورد حکومت عامه یا دموکراسی تغییر عقیده داده و به نظام چهارصد نفری و متعاقب آن به پذیرش حکومت جباران سی‌گانه رضایت بدهند، چندین نتیجه بزرگ دیگر هم داشت، از جمله اینکه پس از این جنگ، آتن از چرخه قدرت‌های تاثیرگذار نظامی برای همیشه خارج شد.

hamada copy