کلاسیکسازی در دوفضای مجاور
میرعلیرضا میرعلینقی
پژوهشگر موسیقی
ساختههای سلمان سالک از دوجنبه قوی برخوردارهستند که مشخصه موسیقی کلاسیک ایرانی است: تسلط ردیف در نغمهها و تسلط شعر کلاسیک فارسی در کلام. میتوان گفت که آثار با کلام او بهرغم احساس خوب و قالبهای خوش ساختی که دارد، آثاری هستند شعر محور که موسیقی چون هالهای دور آن را آذین بسته است. این شعرمحوری، در تنظیمها و به ویژه در چهار شیار آخر که با تنظیم مستقیم آقای عباس آزاد که هنرمند ارجمند زمان مااست، شخصیتی بیشتر «موسیقایی» یافته و موسیقی در آنها، نقشهای تکمیلی– تفسیری یافتهاند و در سازبندیها، هارمونیها و صداگیری درست از سازها، جلوه کردهاند.
تسلط خواننده تحصیلکرده و مطلع زمان ما، جناب آقای وحیدتاج، چه در خواندن آوازها، و چه در خواندن تصنیفها، قابل تامل و توجه است و گاه در لحظاتی یادآور دوره پختگی و میانسالی استاد محمدرضا شجریان است. برداشتهای سلمان سالک در بهرهگیری از فضاهای جدید موسیقایی در آثار ایشان حال و هوای امروزی دارد و نیز تنظیمهای گوشنواز آقای عباس آزاد در آثار استادان محمدعلی امیرجاهد، علی محمد خادم میثاق، سید جواد بدیع زاده و عبدالله جهان پناه که سالها پیش در صفحههای سنگی با خوانندههای نامی آن عصر ضبط شدهاند. گوهر جان، رهاورد غواصی سلمان سالک در جهان موسیقی، به یاری عباس آزاد و وحیدتاج است. قطعات، فضایی آشنا و قابل اعتماد را عرضه میکنند و شنونده فارغ از هیاهوی گاه منجر به هیچ که امروزه فراوان شده، دوباره به کشف لذتی دیگر از موسیقی، رهنمون میشود.
ارسال نظر