روایت زندگی سرباز فقیر
این اجرا در سال ۹۵ در تماشاخانه پایتخت به صحنه رفت که با محدودیتهای زیادی از سمت سالن مواجه شد و متاسفانه ایدههای اجرایی کار بهصورت کامل به نمایش در نیامد و ما حتی بخش مهمی از صحنه را نتوانستیم وارد سالن پایتخت کنیم که این خود باعث ضربههایی به اجرا شد و ما طی رایزنیها و تغییراتی که بهصورت کلی در نمایش ایجاد کردیم، توانستیم از طریق جشنواره تئاتر دانشگاهی به تالار مولوی برای عموم معرفی شویم. در این اجرا سعی بر این بوده که تاکید بیشتری بر تصاویر و نشانهها باشد و اجرا خود را بهصورتی مستقل از دیالوگ تعریف کند. تلاش کردیم فقط داستان یک خیانت بازگو نشود و نگاه ریزبینانهتری نسبت به جامعه، اطراف و اجتماع داشته باشیم. با وجود اینکه در آستانه پایان سال هستیم، اما کار میتواند در چند روز اول خود را تعریف کند و نشر دهد. مخاطب است که مخاطب را به سالن میآورد، سعی همه ما این است که این اتفاق به خوبی بیفتد و این هم قابل ذکر است که مخاطب تالار مولوی بیشتر دانشجو است؛ در صورتی که مخاطب سالنهای خصوصی از قشر عامه مردم است. به نظرم نسبت به تغییراتی که نمایش داشته و جایگاه تالار مولوی در بین دانشجوها، با استقبال بهتری در این سالن مواجه میشویم. بازیگران بر اساس تغییرات متن و اجرا عوض شدهاند، اولویت انتخاب ابتدا قدرت بازیگر و شباهت با کاراکتری است که میخواهد به اجرا برساند و در جایگاه بعدی اخلاق، تعهد و نظم است که خوشبختانه من رضایت کامل را از گروه فعلیام دارم. این نمایش زندگی سربازی فقیر و بیدست و پا را روایت میکند که فرماندهان ارتش از او عنصری مفلوک و بازیچه دست خودشان میسازند. این نمایش تا ۲۷ اسفند هر روز ساعت ۱۸ در تالار مولوی واقع در خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، سالن اصلی باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران میزبان علاقهمندان است.
ارسال نظر